كلام 221 - واژه های نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
غطاءپرده و پوششدواوينجمع ديوان: دفتر و نامه عملفرطواقصور و سستى كردهانداوزارجمع وزر: گناه، بار سنگيننشيجاز گريه گلوگير شدنتجاوبوابيكديگر جواب دادندنحيببا شدت گريه كردنحفتاحاطه نموده استمقاعدنشيمنگاههايتنسموناز نسيم و بادهاى ملايم استفاده ميكنندتجاوزگذشت و اغماضرهائنجمع رهينة: چيز گرو گذاشته شدهاسىحزن و غصهمنادحجمع مندوحة: وسيله وسعت و راحتى و نجاتلا يخيبمأيوس و نااميد نمىشودكلام 221
ادحضدليل و حجت او باطلتر استمغترفريب خوردهابرح بنفسهبخودش تعجب كننده تر، خود پسند استبلولبهبودى يافتن از مرض، خوب شدن حال مريضضاحىكسى كه جلو آفتاب استتظلسايه ميافكنىيمض جسدهبا شدت لاغر و فرسوده مىشود بدنشبيات نقمةشب نازل شدن غضب خداتورطتغوطهور شدىكرىخواب شبانهمتولاعراض كنندهكنفپناهگاه