تخويفترساندنصرعىكشتهگان، جمع صريع شخص كشته و بزمين افتادهاهضامجاهاى مطمئن و آرامغائطجاى پست و گود، بفضله انسان هم غائط مىگويند چون عربها در جاهاى گود قضاى حاجت مىكردندسلطاندليل علمى و عقلىطوحت بكم الدارخانه شما را انداخته يعنى از جامعه طرد و رانده شدهايداحتبلكم المقدارقضا و قدر شما را بدام انداخته است، از كلمه حباله: دام و توراخفاء الهاماشخاص سبك سر و بىمغزاحلامافكار و خيالاتلا ابا لكمبراى شما پدر نيست، مىگويند: اين كلمه در مقام مذمت و سرزنش است يعنى شما اشخاص بىاصل و بىريشه هستيد و بعقيده بعضى در مقام تعريف و تشويق است يعنى شما اشخاص خود خود ساخته هستيد و به پدر احتياج