راقتتعجب آور و خيره كننده شده استتحلتخود را آراسته استحبرةنعمت و شادىفجعةدرد و مصيبتحائلةتغيير يابندهنافدةتمام شوندهبائدةهلاكشوندهاكالةبسيار خورندهغوالةترسناك و هلاككننده از ماده غول: ديولا تعدوتجاوز نمىكندعبرةگريه كردن، اشك چشممنحتبخشيد و دادطلباران ضعيفديمةباران ادامه دارهتنتبه تندى باريدمزنةابراعذوذبگوارا شداحلولىشيرين شداوبىبا وبا و با مرض شدارهقلا حق نمودنوائبجمع نائبة: بلا و گرفتارىازوادتوشهها جمع زاددولجمع دولة: منقلب شونده و تغيير يابندهسمامزهرها جمع سم