كلام 123 - واژه های نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
امورمضطرب كنندهتر استاسنةجمع سنان: نيزهاطردبرطرفكنندهتر استذمارآنچه حفظ و مراعاتش لازم استيحفوندور مىزنند، احاطه ميكننديكتنفوندر حفظ و حمايت خود مىگيرندحفافيهادو طرف آناجزأكفايت كرد، بايد كفايت كندقرنحريف جنگىموجدةغضب و ناراحتىرائححركت كنندهعوالىجمع عالية: بلندى، نيزههاافضضخرد كن و بشكن،ابسلهلاك كنطعن دراكضربه پى در پىيفلق الهاممىشكافد سر رايطيح العظاماستخوانها را جدا ميكنديندر السواعدبزمين مىافكند بازوها رامناسرجمع منسر: دستهاى از لشكر كه پيشرو سپاه باشدكتائبجمع كتيبه: لشكرى بين صد و هزارحلائبجمع حليبة: افراديكه از هر طرف جمع شوندخميسلشكرى مركب از چهار هزار ببالاتدعقبكوبد، پخش شودنواحرجمع نحيرة: گلو و سينهمساربراهها جمع مسربمسارحچراگاهها جمع مسرحكلام 123
دفتيندو طرف جلد كتابهدنةصلح و سازش، زمان متاركه