تنتصلتيراندازى ميكندمناياجمع منية: مرگشرقگلوگير شدن با مايعاتغصصگلوگير شدن با طعام و غير آنجديدنو، تازهيخلقكهنه و فرسوده مىشودنابتةچيز رويندهمحصودةچيز رسيده و دور شدنىمهيعراه وسيع و روشنعوازمچيزهاى قديمى، يا چيز هاى يقينى
كلام 144
اعدهآنرا مهيا و آماده كرده استامدهآنرا يارى كرده استقيم بالامركسى كه بكار جامعه قيام ميكند، خليفه و رهبر جامعهنظامريسمان و رشتهاى كه دانهها را بآن مىچينندخرزدانههاى تسبيح و گردنبند (مهره)