مباحث اصلى - دريای موج خيز نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دريای موج خيز - نسخه متنی

علی ابوالحسنی منذر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مباحث اصلى

مراد اصلى از نگارش الغدير، اثبات واقعيت تاريخىِ ماجراى غدير "اعلان خلافت و جانشينى على "ع" به فرمان الهى، از زبان پيامبر اكرم "ص" در اجتماع انبوه مسلمانان" است. براى اين منظور، طى بحثى دراز دامن و مستند، به بررسى ''سند'' و ''دلالت'' حديث غدير پرداخته و با ارائه فهرستى بلند، از صدها راوى، نويسنده و سراينده غدير در طول چهارده قرن تاريخ اسلام، تواتر و قطعيت صدور اين حديث پيامبر را در غديرخم ثابت كرده است؛ سپس با بررسى مفاد حديث غدير، دلالت واضح آن را بر خلافت و امارت على "ع" پس از پيامبر مدلل ساخته است.

بر پايه تحقيقات گسترده امينى در الغدير، 110 تن از صحابه، حديث غدير را روايت كرده اند: ده ها تن از برجستگان مهاجر و انصار "اُسامة بن زيد، اَبى بن كعب، اَنَس بن مالك، جابر بن عبداللَّه انصارى، ابوذر، ابوايوب انصارى، خزيمة بن ثابت، زيد بن ثابت، سعد بن عباده، قيس بن سعد، سلمان فارسى، عُدى بن حاتم، سهل بن حنيف، سهل بن سعد، سعد بن وقاص، عبداللَّه بن مسعود، عمار ياسر، مقداد بن عَمرو كندى، حذيفة بن اُسَيد، حذيفة بن يمان، حَسان بن ثابت، ابوليلى انصارى، ابوالهيثم بن تيهان و..." ، خلفا و فرزندان آنان "ابوبكر، عمر، عثمان، عبداللَّه بن عمر" ، همسران و بستگان نزديك پيامبر "ام سَلمه، اَسماء بنت عميس، ام هانى خواهر على "ع" ، حسنين "ع" ، عباس بن عبدالمطلب، عبداللَّه بن عباس، عبداللَّه بن جعفر بن ابى طالب" ، و حتى كسانى كه در تاريخ به روى اميرمؤمنان شمشير كشيدند "عايشه و عمروعاص" ، يا به سفارش معاويه، عليه او و به نفع دشمنانش روايت ساختند. "ابوهريره" [ ر.ك: علامه امينى، الغدير، ج 1، ص 14 - 61. ]

راويان حديث غدير، منحصر به ''صحابه'' نبوده و بسيارى از ''تابعين'' "نسل دوم مسلمانان در صدر اسلام" نيز اين ماجرا را روايت كرده اند؛ نظير سالم بن عبداللَّه بن عمر بن خطاب، سعيد بن جُبير، طاووس بن كيسان يمانى، عامر بن سعد بن وقاص، عمر بن عبدالعزيز. شمار تابعينى كه امينى حديث غدير را از آنان نقل مى كند، بالغ بر 85 تن است. [ ر.ك: علامه امينى، الغدير، ج 1، ص 62 - 72. ]

از صحابه و تابعين كه بگذريم، به شمارِ بسيارى از شخصيت ها و نام آوران اهل سنت مى رسيم كه حديث غدير را روايت كرده اند: فقيهان، محدثان، مفسران، متكلمان، مورخان، اديبان، نَحْويان، نسب شناسان، جغرافى دانان، رجاليان، فرقه پژوهان، حافظان، مُقريان، قاضيان و صوفيان "قاضى بيضاوى، خطيب بغدادى، اخطب الخطباى خوارزمى، فخر رازى، جارُاللَّه زمخشرى، محمد بن جرير طبرى، ابن اثير جَزَرى، ابن عبدربه قُرطَبى، ابن عساكر دمشقى، ابونُعَيم اصفهانى، فاضل دارقُطنى، بلاذرى، سمعانى، مَقدسى، ياقوت حموى، قاضى ابوبكر باقلانى، شمس الدين ذهبى، محمد بن عبدالكريم شهرستانى، جلال الدين سيوطى، سفيان ثورى و..." ، صاحبانِ صحاحِ شش گانه و نيز سُنَن و مسانيد "محمد بن اسماعيل بخارى و محمد بن عيسى ترمذى، ابن ماجه و نسائى، احمد بن منصور بغدادى و عثمان بن محمد عيسى، شيبانى و ابوقريش، صاحبان مسند كبير" [ نيز راويانِ موردِ اعتمادِ بُخارى و مُسلِم، نظير يحيى بن آدم، اسود بن عامر و عبداللَّه بن يزيد از محدثان برجسته اهل تسنن در قرن سوم هجرى. ] و بالاخره پيشوايان مذاهب چهارگانه اهل سنت و فرزندان آنان "محمد بن ادريس شافعى، احمد بن حنبل، و عبداللَّه بن احمد بن حنبل" شمار علماى اهل سنت نيز كه امينى در الغدير حديث غدير را از آنان روايت كرده است، به 360 تن مى رسد. [ ر.ك: علامه امينى، الغدير، ج 1، ص 151 به بعد. ]

امينى، هنگام معرفى راويان غدير، تنها به ذكر نام آنان بسنده نمى كند و بزرگى مقام و وثاقت ايشان و احياناً اعتبار همه راويان سلسله روايت آن ها را تا زمان پيامبر نيز - از ديدگاه اهل سنت و به مأخذ كتب معتبر آنان - يادآور مى شود. حتى گاه، جرح و خدشه برخى دانشمندان سنى را در اعتبار كلام راويان يادشده، طى بحثى علمى و مستند و با ارائه توثيق دانشمندانى از خود آنان، پاسخ مى گويد. [ براى نمونه ر.ك: همان، ص 87، ذيل ''حافظ يحيى بن عبدالحميد حِمانى كوفى'' متوفاى 228 هجرى و ج 1، ص 95، ذيل ''حافظ عبيداللَّه بن عبدالكريم مخزومى'' متوفاى 264 هجرى. درباره مسند احمد بن حنبل، ر.ك: همان، ج 1، ص 316. ] او كاروان راويان غدير در بين اهل سنت را تا عصر حاضر تعقيب كرده، طومار بحث را با ذكر نام متفكران برجسته اهل سنت در دو قرن اخير "همچون سيد محمود آلوسى بغدادى، عبدالفتاح عبدالمقصود" به پايان مى برد.

بحث بعدى امينى، به معرفى كسانى اختصاص دارد كه درباره ماجراى غدير، كتاب نوشته اند؛ كسانى همچون محمد بن جرير طبرى، ابن عقده، فاضل دارقُطنى بغدادى، شمس الدين ذهبى، شمس الدين جَزَرى. [ ر.ك: همان، ج 1، ص 152 - 158. ]

/ 41