غدير در زلال ولايت
الف: كلام امام
من اين عيد سعيد بزرگ اسلامى را و مذهبى را به همه ملتهاى مستضعف و به مسلمين جهان و به ملتبزرگوار تبريك عرض مىكنم. (1) غدير منحصر به آن زمان نيست، غدير در همه اعصار بايد باشد. (2) مساله غدير، مسالهاى نيست كه به نفسه براى حضرت امير يك مسالهاى پيش بياورد، حضرت امير مساله غدير را ايجاد كرده است. (3) غدير براى ايشان ارزش ندارد، آن كه ارزش دارد خود حضرت است كه دنبال آن ارزش غدير آمده است. (4) زنده نگه داشتن اين عيد [غدير] نه به اين است كه چراغانى بشود و قصيدهخوانى بشود و مداحى بشود، اينها خوب است اما مساله اين نيست، مساله اين است كه به ما ياد بدهند چطور بايد تبعيت كنيم. (5) قضيه غدير جعل حكومت است اين است كه قابل نصب است. (6) ولايتى كه در حديث غدير استبه معناى حكومت است نه به معناى مقام معنوى. (7) حضرت امير است كه غدير را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست كه اسباب اين شده است كه خداى تبارك و تعالى او را حاكم قرار بدهد. (8) غدير آمده است تا بفهماند سياستبه همه مربوط است (9) . اين حكومتى كه عجين با سياست است در روز غدير براى حضرت امير ثابتشد. (10) اين كه اين قدر صداى غدير بلند شده است و اين قدر براى غدير ارج قائل شدهاند - و ارج هم دارد - براى اين است كه با اقامه ولايتيعنى با رسيدن حكومتبه دست صاحب حق همه اين مسايل حل مىشود و همه انحرافات از بين مىرود. (11) امروز كه عيد غدير است و از بزرگترين اعياد مذهبى است. (1 2) روز عيد غدير روزى است كه پيغمبر اكرم(ص) وظيفه حكومت را معين فرمود و الگوى حكومت اسلامى را تا آخر تعيين فرمود. (13) ب) سخن رهبر
پيغمبر اكرم(ص) در قضيه غدير و در مقابل چشم مسلمانان و ديدگان تاريخ كسى را به عنوان جانشين خود تعيين كرد كه به طور كامل از ارزشهاى اسلامى برخوردار بود. از ماجراى غدير مىتوان فهميد كه اميرالمؤمنين در همان چند سال خلافت و حكومتخودشان اولويت اول در نظر مباركشان استقرار عدل الهى و اسلام است. (14) در مساله غدير حقايق بسيارى نهفته است. (15) اهميت عيد سعيد غدير به عنوان برترين عيدها به اين دليل است كه متضمن ولايت الله وجود مقدس و شخصيت ممتاز امير مؤمنان على(ع) در قلمرو نفس انسانى و جامعه بشرى به عنوان امام و پيشوا برترين الگو و نمونه است. (16) گردآورى: حامد حجتى 1- صحيفه نور، ج19، ص223. 2- همان، ج 20، ص27 و 28. 3- همان، ص27. 4- همان. 5- همان، ص 28. 6- همان. 7- همان. 8- همان، ص 30. 9- همان. 10- همان. 11- همان، ج19، ص 60. 12- همان، ج3، ص97. 12- روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 3775، تاريخ 31/03/1371 14- همان. 15- همان. 16- روزنامه اطلاعات، شماره 19928، تاريخ 20/03/1372