بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ولى آيا غيبت ساير فرق مسلمين و اهل ذمّه (غير مسلمانانى كه داراى كتاب آسمانى هستند و به صورت يك اقليّت سالم در كشورهاى اسلامى زندگى مىكنند و جان و مالشان محفوظ و محترم است جايز است؟بعضى از بزرگان فقهاء مانند محقّق اردبيلى و علاّمه سبزوارى صاحب كفايه، حرمت غيبت را عام دانسته اند، و به رواياتى كه عنوان «المسلم» يا «الناس» در آن به كار رفته استدلال كرده اند و گفته اند حرام بودن غيبت آنها هيچ جاى تعجّب نيست، چرا كه مال و جان آنها محفوظ است، چرا عرض و آبروى آنها محفوظ نباشد.ولى مرحوم صاحب جواهر رضوان اللّه عليه شديداً به مخالفت برخاسته و مىگويد ظاهر روايات، بعد از انضمام بعضى به بعض ديگر اين است كه اين مسأله مخصوص مؤمنان و مواليان اهل بيت (عليهم السلام) است. و حتّى به سيره مستمره بين علما و عوام نيز استدلال فرموده است. (1)اگر منظور اين فقيه بزرگوار از مخالفان ولايت (مخالفان اسلام) افراد ناصبى و معاند و دشمن مؤمنان و مسلمانان باشد بى شك نه احترامى دارند و نه غيبتى، ولى اگر سخن از فرق اسلامى كه جان و مالشان محفوظ و محترم است و همچنين اهل كتاب كه در ذمّه مسلمين هستند بوده باشد نظرات محقق اردبيلى و سبزوارى موجّه تر به نظر مىرسد چرا كه هر جا مال و جان محفوظ باشد، عرض و آبرو نيز محفوظ است و تعرّض به آن جايز نيست، و خطاب به مؤمنان در آيه 12 سوره حجرات (در آيه غيبت) و يا تعبير به مؤمن در بخشى از روايات هرگز دليل بر عدم شمول حكم غيبت نسبت به ديگران نمى شود، و به تعبير ديگر اثبات شىء، نفى ماعدا نمى كند.بنابراين بايد از غيبت تمام كسانى كه جان و مال و عرضشان محترم است پرهيز كرد. و همه آنها مشمول حق الناس است. البته اين در صورتى است كه آنها متجاهر به فسق نباشند و كارهاى آنها شكل توطئه و اضرار به مسلمين به خود نگيرد، بلكه 1. جواهر الكلام، جلد 22، صفحه 62.