اخلاق در قرآن کریم جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 3

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

را بر سر خدايان ما آورده اى، او در پاسخ گفت: «بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُمُ هَذا فَاسْئَلُوهُمْ اِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ; (ابراهيم) گفت بلكه اين كار را بزرگشان كرده است از آنها بپرسيد اگر سخن مىگويند». (1)

گرچه شنونده از اين عبارت ممكن است چنين بفهمد كه ابراهيم بت شكنى را به بت بزرگ نسبت داده است، ولى جمله «اِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ» (اگر آنها سخن مىگويند) به عنوان شرط براى اين نسبت قرار داده شده، يعنى اگر آن ها مىتوانند حرف بزنند كار كارِ آن بت بزرگ است.

همچنين جمله «اِنَّكُمْ لَسارِقُونَ; شما سارق هستيد» (2) كه كارگزاران يوسف (عليه السلام) به برادران گفتند با توجه به آيات قبل از آن چنين در ذهن منعكس مىكند كه آنها پيمانه شاه را دزديده بودند، در حالى كه منظورشان سرقت يوسف (عليه السلام) از پدر در كنعان بود.

كوتاه سخن اين كه توريه و گفتن سخنان دو پهلو هرگز مصداق كذب نيست هر چند مخاطب به خاطر ذهنيتش چيزى از آن مىفهمد كه با واقعيت مطابقت ندارد، اما متكلم منظورش مفهوم صحيح و درستى است و آنها كه مقياس صدق و كذب را ظاهر كلام مىدانند، نه مراد و مقصود گوينده ممكن است توريه را نوعى دروغ خفيف بدانند در حالى كه چنين نيست، معيار صدق و كذب، مراد و مقصود گوينده است كه قابل تطبيق بر محتواى عبارت باشد.

مثلا كسى از ديگرى مىپرسد: اين لباس را فلان كس به شما اهداكرده است؟ مخاطب كه مايل نيست اين مطلب را صريحاً نفى كند در جواب به صورت توريه مىگويد: خدا او را عمر دهد. اى بسا شنونده از اين سخن چنين استنباط كند كه آرى او به من داده است در حالى كه گوينده چنين قصدى را نداشته است، تنها دعايى در حق او كرده است.


1.انبياء، آيه 63.

2.يوسف، آيه 70.

/ 451