2ـ سرچشمه هاى وفادارى و پيمان شكنى
از آنجا كه شناخت انگيزه هاى صفات برجسته و همچنين رذائل اخلاقى تأثير مهمى بر تحصيل فضائل و درمان رذائل دارد، سزاوار است در اينجا به سراغ انگيزه هاى وفادارى و پيمان شكنى برويم.بى شك ايمان راستين و اعتقاد به توحيد افعالى خداوند يكى از اسباب وفادارى و پايبند بودن به عهد و پيمانهاست چرا كه پيمان شكنان براى منفعت عاجل به سراغ اين كار زشت مىروند و قدرت و رازقيّت خداوند و وعده هاى او را به فراموشى مىسپارند، از همين رو اميرمؤمنان على (عليه السلام) در سخنان كوتاه و نورانيش مىفرمايد: «مِنْ دَلائِلِ الاِْيمانِ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ; يكى از نشانه هاى ايمان وفاى به عهد است». (1) در حديث ديگرى از همان حضرت مىخوانيم: «ما اَيْقَنَ بِاللّهِ مَنْ لَمْ يَرْعَ عُهُودَهُ وَ ذِمَّتَهُ; كسى كه به عهد و پيمانش وفادار نيست ايمان به خدا نياورده است». (2)از اين گذشته شخصيت درونى ذاتى انسان انگيزه ديگرى بر وفادارى است افراد با شخصيت هرگز به خود اجازه پيمان شكنى نمى دهند و پيمان شكنى را نشانه ضعف و زبونى و فقدان شخصيت مىشمرند، به همين دليل اميرمؤمنان على (عليه السلام)1. غررالحكم، حديث 9414.2. غررالحكم، حديث 9575.