بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بداخلاقى و غيبت مؤمنين». (1)2ـ در حديث ديگرى از حضرت على (عليه السلام) مىخوانيم كه از داود پيامبر (عليه السلام) چنين نقل مىكند: «يا رَبِّ ما آمَنَ بِكَ مَنْ عَرَفَكَ فَلَمْ يُحْسِنِ الظَنَّ بِكَ; پروردگارا! كسى كه تو را بشناسد و حسن ظن به تو نداشته باشد به تو ايمان نياورده است». (2)3ـ اميرمؤمنان على (عليه السلام) فرمود: «اَلْجُبْنُ وَ الْحِرْصُ وَ الْبُخْلُ غَرائِزُ سُوء يَجْمَعُها سُوءُ الظَّنِّ بِاللّهِ سُبحانَهُ; ترس و حرص و بخل غريزه هاى مختلفى هستند كه تمام آنها در سوء ظن به خداوند جمعند». (3)به يقين كسى كه به امدادها و نصرت الهى ايمان داشته باشد ترسى از دشمنان خدا به خود راه نمى دهد، و كسى كه به وعده هاى پروردگار در زمينه روزى مطمئن باشد حرص نمى زند و از بخل بيزار است بنابراين صفات سه گانه مزبور در واقع از سوء ظن به خداوند سرچشمه مىگيرد.آنچه در روايات بالا آمد كه آميخته با نكته هاى لطيفى درباره علل و انگيزه ها و پى آمدهاى سوءظن به مردم و به خدا بود بخشى از روايات فراوانى است كه درباره سوءظن در منابع معتبر آمده است و ما از ميان آنها ده روايت درباره سوءظن نسبت به مردم و سه روايت در مورد سوءظن به خداوند را گلچين كرديم و در بخش تحليل ها به نكات مختلفى كه در اين روايات آمده است مىپردازيم.
حسن ظن در روايات اسلامى
به همان نسبت كه سوءظن مايه ويرانى جامعه و بدبختى انسان ها و تشتّت كارها و ناراحتى روح و جسم است، حسن ظن مايه آرامش و وحدت است به همين دليل1. بحارالانوار، جلد 67، صفحه 394.2.همان مدرك، صفحه 394.3.شرح غرر، جلد 2، صفحه 60.