3ـ آثار عفو و ثمرات و انگيزه هاى آن - اخلاق در قرآن کریم جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 3

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در حديثى نيز از امام زين العابدين على بن الحسين (عليه السلام) در تأييد همين سخن آمده است كه فرمود: «حَقُ مَنْ اَسائَكَ اَنْ تَعْفُوَ عَنْهُ، وَ اِنْ عَلِمْتَ اَنَّ الْعَفْوَعَنْهُ يُضِرُّ اِنْتَصَرْتَ قالَ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلِمِ فَاُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبيل; حق كسى كه به تو بدى كرده اين است كه او را عفو كنى ولى اگر مىدانى عفو او سبب زيان مىشود مىتوانى انتقام بگيرى خداوند متعال مىفرمايد كسى كه بعد از مظلوم شدن يارى طلبد (و به مجازات ظالم بپردازد) ايرادى بر او نيست». (1)

ولى نبايد وجود اين گونه استثنائها سبب سوء استفاده گردد و هر كس به بهانه اينكه عفو و گذشت سبب جرئت و جسارت بدكاران و خاطيان است به انتقام جويى بپردازد، بلكه بايد از روى خلوص و عدم تعصب موارد استثناى از اصل عفو و گذشت را با دقت شناخت و طبق آن عمل كرد.

اين نكته نيز شايان توجه است كه عفو و گذشت از اجراى حدود و تعزيرات شرعيه جز در مواردى كه در روايات منصوص است جايز نيست، چرا كه اجراى حد و تعزير در جاى خود از واجبات است.

3ـ آثار عفو و ثمرات و انگيزه هاى آن

عفو و گذشت با توجه به اشاراتى كه در آيات و روايات گذشته بود، آثار بسيار مطلوب و جالب و شگفت انگيزى دارد كه به طور خلاصه مىتوان چنين گفت:

1ـ عفو و گذشت گاه دشمنان سرسخت را به دوستان صميمى مبدل مىسازد به خصوص زمانى كه توام با نيكى و مقابله به ضد (يعنى خوبى در مقابل بدى بوده باشد) كه در آيه 34 سوره فصلت به آن اشاره شده است.

2ـ عفو و گذشت سبب بقاء حكومتها و دوام قدرت است چرا كه از دشمنيها و مخالفتها مىكاهد و بر دوستان و طرفداران مىافزايد. در حديثى از پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله) مى خوانيم: «عَفْوُ الْمُلُوكِ بَقاءُ الْمُلْكِ; عفو پادشاهان سبب بقاء حكومت است». (2)

1.ميزان الحكمه، جلد 3، صفحه 2015، حديث 13225.

2. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 168.

/ 451