جاه طلبى
، مخصوص بنى اسرائيل و سامرى نبود، فرعونها و نمرودها نيز از مصاديق بارز آن بودند همانگونه كه در سومين بخش از آيات مىخوانيم: «فرعون در ميان قوم خود ندا داد: اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست، و اين نهرها تحت فرمان من جريان دارد؟ آيا نمى بينيد؟!ـ به يقين من از اين مرد كه از طبقه پستى است و هرگز نمى تواند فصيح سخن بگويد برترم!ـ اگر او راست مىگويد چرا دست بندهاى طلا به او داده نشده؟ يا اينكه چرا فرشتگان همراه او نيامده اند؟! (تا سخنش را تأييد كنند)» (وَ نادَى فِرْعَوْنُ فِى قَومِه قالَ يا قُوْمِ اَلَيْسَ لِى مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الاَْنْهارُ تَجْرِى مِنْ تَحْتِى اَفَلا تُبْصِرُونَ ـ اَمْ اَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذى هُوَ مَهِيْنٌ وَ لا يَكادُ يُبيْنُ فَلَولا اُلْقِىَ عَلَيْهِ اَسْورَةٌ مِنْ ذَهَب اَوْجاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقتَرِنِيْنَ).فرعون در اين گفتار خود در واقع ميان چند صفت رذيله جمع نمود، غرور،1. نساء، آيه 153.