گم شدن اثاثيه و عنايت بي بي - عنایات معصومیه از زبان خادمین آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عنایات معصومیه از زبان خادمین آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) - نسخه متنی

محمد علی زینی وند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گم شدن اثاثيه و عنايت بي بي

آقاي سيد حسين فروغي از کرامات حضرت معصومه (ع) مي گويد : حدود ساعت 10شب بود که شخصي نزد من آمد که از شدت ناراحتي گريه مي کرد ، به او گفتم : چي شده ؟ خيلي نگران و مضطرب هستي ؟ گفت : من شاگرد يک مغازه عينک فروشي هستم . براي خريد عينک به تهران رفته بودم . تعداد زيادي عينک به قيمت ششصد تومان خريداري کرده بودم . وقتي که از تهران به قم مي آمدم آنها را در ماشين سواري جا گذاشتم . وقتي که ماشين رفت ، بعد از لحظه اي متوجه اثاثيه ام شده ام ، اما ديگر خيلي دير شده بود . اين بود که به اينجا آمدم و متوسل به حضرت معصومه (ع) شدم . مي توانيد به من کمک کنيد . به او گفتم : به شرکت تاکسيراني برو و اطلاع بده شايد پيدا شود . او رفت و بعد از ساعتي بدون نتيجه برگشت. دلم برايش سوخت در زير ايوان ساعت رو به حضرت کردم و گفتم : خانم ! تو را به جان موسي بن جعفر (ع) به اين جوان کمک کن . او از من خواحافظي کرد و رفت . حدود يک ساعت بعد با هيجان و شادماني و شوق زيادي آمد و گفت : مجدداً به واحد تاکسيراني مراجعه کردم . به من گفتند : يک ماشين سواري آمد و راننده اش گفت : در ماشين من مقدار زيادي عينک در يک جعبه بزرگ جا مانده است . اگر شخصي مراجعه کرد و آدرس داد ، با من تماس بگيريد . با وي تماس گرفتند و من هم آدرس دقيق اجناس را دادم و قرار شد که بروم و آنها را تحويل بگيرم . خدمت رسيدم تا از شما و حضرت (ع) تشکر کنم .



/ 94