ترجمه تفسیر طبری جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر طبری - جلد 3

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دستورى دادن پيغامبر (عليه السلام) نپسنديد نه گفت: عَفَا اللَّهُ عَنْكَ، لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ؟: 43 «1» گفت: چرا دستورى داديشان تا پديدار آمدى ترا آنك همى راست گويند و بدانستى دروغ زنان را؟

عبد اللَّه بن سلول «2» با گروهى منافقان بيامدند و سوگند خوردند پيش پيغامبر (عليه السلام)، كه اگر بتوانستيمى آمدن بيامديمى. چنانك گفت عزّ و جلّ: سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَكُمْ: 42 «3»- پس خداى عزّ و جلّ گفت: وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ.: 42 «4» و اين سورة التوبة بيشتر اندر كار غزو تبوك فرو آمدست.

پس پيغامبر (عليه السلام) سپاه را از شهر مدينه بيرون برد بسختى و عبد اللَّه بن ابىّ و منافقان ديگر چون يك منزل برفتند بازگشتند. و سه تن از مسلمانان بمدينه بماندند كه نتوانستند آمدن، و همى‏گريستند، وزيشان يكى كعب بن مالك بود پدر ابىّ بن كعب، و ديگر زرارة «5» بن الرّبيع بود، و سديگر هلال بن اميّه بود كه خداى گفت عزّ و جلّ: وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ: 118 «6».

و پيغامبر (عليه السلام) سباع بن ارقصه «7» را بر مدينه خليفت كرد.

علىّ «8» ابن ابى طالب را رضى اللَّه عنه گفته بود كتو عيالان خويش و كودكان را نگاه دار. و منافقان گفتند كه پيغامبر مر علىّ را از بهر آن دست بازداشت كه بر دل پيغامبر گران شده است. و چون‏

(1)- التوبة 43

(2)- عبد اللَّه بن ابى سلول. (خ)

(3، 4)- التوبة 42

(5)- مرارة.

(تاريخ طبرى)، نسخ ديگر با متن مطابق است.

(6)- التوبة 118

(7)- عرقصه.

(صو)- سباع بن ارفضه. (خ)- سباع بن عرفطة. (سيرة النبوية- تاريخ طبرى)

(8)- و على. (خ)

/ 272