قصه جرجيس (عليه السلام)
و قصّه جرجيس هم از عجايبهاست. او نيز بروزگار ملوك طوايف بود، وز پس عيسى بن مريم بود.و آن جرجيس مردى بود مسلمان، پارسا، و هم بدين عيسى بود، وز اهل فلسطين بود، و دين از حواريان عيسى آموخته بود. و اين جرجيس بازرگانى كردى، و شهر بشهر همىرفتى، و هر چه سود كردى بدرويشان دادى و باز سرمايه خويش باز آمدى «5». گفتى اگر از بهر صدقه نيستى من اين بازرگانى و خواسته نخواهيمى.(1) (خ. صو)(2)- بيوفتادند و همه هلاك شدند. (خ. نا)(3)- تا روز مرگ و چنين گويند كاين آيت بكار شمسون فرو آمدست. قوله. (خ)(4)- النحل 26(5)- و باز سرمايه خويش باز شدى. (خ)- نسخ ديگر مطابق است با متن.