بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بكفر و معصيتها از پيش، پس دست داد و توانايى داد و بر كينه كشيدن ازيشان بهر چه خواهى انبار بتردست دهد، و خدايست همه دانى بدانچه در دلها است، راست داور بدانچه مىحكم كند «1»72- حقّا كه انكسها كه بگرويدند از صدق دل بخداى و محمّد و قرآن، و براى خداى بحشم بيامدند از مكّه بمدينه، و بكوشيدند با دشمن خداى بخواستهاى ايشان و تنهاى ايشان بجنگ كردن در راه دين و طاعت خداى- معنى مهاجريان-، و آن كسها كه جا كردند بخانه خويش پيغامبر را و ياران وى را و يارى كردند روز بدر پيغمبر را- معنى انصاريان را- ايشاننند كه برخى ازيشان سزاوارتر ميراث خوار و دوستان و ياران يك ديگراند بميراث برخى، هر چند خويش نهاند و آن كسها كه بگرويدند بخداى و محمّد و قرآن و بخشم «2» بنيامدند از مكّه بمدينه، نيست شما را از خويشاوندى ايشان هيچ چيزى از ميراث، و نه ايشان را از ميراث شما هيچ چيزى تا آن گاه كه بيايند از مكّه بمدينه بهجرت و اگر خواهند- آن قوم كه بمكّهاند از مؤمنان- يارى كردن از شما در كار الدّين حق ور دشمنانشان، پس بر شما بود واجب يارى كردن ايشان را بجنگ آن دشمن، مگر بر گروهى كه ميان شما و ميان ايشان بود پيمانى و عهدى بصلح،- آن گه بر ايشان يارى مكنيد، بصلح سخن گوئيد،- و خدايست بدانچه مىكنيد بيناى بهمه رويهاى «3»(1)- اگر خواهند خيانت كردن ترا كخيانت كردند خداى را از پيش دست داد زيشان، خداى داناست و با حكمت. (خ)(2)- در اينجا «بخشم» و در چند سطر پيش «بحشم» و ظاهرا «حشم» اصح است.(3)- كه آن كسها بگرويدند و هجرت كردند و جهاد كردند بخواستها و تنهاى ايشان از بهر خداى و آن كسها كه جاى كردند و يارى كردند ايشانند برخى زيشان دوستان برخى و آن كسها كه بگرويدند و نه هجرت كردند نباشد شما را از ولايت ايشان از چيزى تا هجرت كنند، اگر يارى كنند [يارى خواهند-