ترجمه تفسیر طبری جلد 3

پس هم چنان برفتند تا بدر بنى قينقاع برسيد و ايشان خود حرب را آراسته بودند. پس يك چند حرب كردند و آن گاه بحصار اندر رفتند.

و پيغامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) پانزده روز بدر آن حصار بود. وانگاه ايشان بزينهار آمدند. پيغامبر گفت (صلّى الله عليه وآله وسلّم) زينهار شما آنست كه من شما را همه را بكشم، و زنان و فرزندان شما همه غنيمت كنم. عبد اللَّه بن ابى سلول مهتر ايشان بود، و بيامد، و بكار ايشان سخن گفت. پيغامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) جانهاى ايشان بدو بخشيد بدان شرط با پيراهنى و شروارى «1» بروند و بجهان اندر بشوند. پس هم چنان بكردند و برفتند.

و پيغامبر (عليه السلام) و ياران آن خواستها غنيمت كردند، و اين آيت اندر كار ايشان آمد بسوى غنيمت. قوله «2» عزّ و جلّ: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ.: 41 «3»- پس غنيمتها برداشتند، و پنج يك ازان بيرون كردند خداى را و رسول او را، و آن ديگر همه قسمت كردند، و بمدينه باز آمدند.

و از پس ازين غزوة السّويق بود. وزين پس غزوة بئر معويه بود وز پس ازان غزوة بنى النظير بود «4». و اين غزوها همه بگفته آمده است بجايگاه خويش. و از پس اين غزوة احد بود و آن بگفته آمده است.

(1)- شلوارى. (خ. صو)

(2)- الانفال 41

(3)- و اين آيت اندر كار غنيمت ايشان آمد. قوله. (صو)- و اين آيت اندر بكار ايشان آمد. قوله. (خ)

(4)- غزوة السويق بود، وز پس آن غزوه انبار بود و پيغامبر بكشتن كعب بن الاشرف مشغول شده بود. وز پس آن غزو الرجع بود وز پس آن غزوه بئر معاويه بود، وز پس آن غزوه بنى النظير بود. (خ)- و از پس اين غزوة السويق بود و از پس آن غزوه انبار بود و پيغامبر (عليه السلام) بكشتن كعب بن الاشرف مشغول گشت. و از پس از آن غزوة الرجيع بود و از پس از آن حديث بئر معاويه بود و از پس از آن غزوه بنى النظير بود. (نا)- «بئر معونه»، «بنى النضير» (تاريخ طبرى)