بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
تعالى آن وبا و قحط و بيمارى از ايشان برداشت، گفتند كه جايگاهى و مقامى مبارك است، اين جايگاه مسجدى ببايد ساخت تا اندران جايگاه حق تعالى را عبادت مىكنند. پس بناى اين مسجد كه امروز است بيوكندند. و فضل اين مسجد اين است و بنياد آن اندران وقت او كندند، و چون آن مسجد را بنياد انداخته بودند، زندگانى داود (عليه السلام) سپرى شد و مسجد تمام نشده بود. و داود (عليه السلام) سليمان (عليه السلام) را وصيت كرده بود كه تو اين مسجد را بفرماى تا تمام كنند كه جايگاهى مبارك است. «1»پس داود (عليه السلام) نمانده بود سليمان (عليه السلام) ديوان را بفرمود كه اين مسجد را تمام كنيد، و فضل آن مسجد آنست كه بنياد آن داود (عليه السلام) او كنده است، و اصل آن مسجد همه از سنگ است كه سليمان (عليه السلام) ديوان را بفرمود تا آنجا همه از سنگ بپرداختند، چنان كه در و ديوار و سقف و ستونها و بام همه از سنگ است، و مسجد دمشق نيز هم چنين است و لكن ستونهاى مسجد بيت المقدّس همه بيست گز و سى گزاند بيك پاره، چنان كه هيچ پيوند ندارد و همه بخرط كرده است، و ستبرناى هر ستونى چندانست كه دو مرد در آغوش گيرند و دستشان بهم رسد، و هر كس كه آن بيند داند كه آن ديوان كرده اند كه از دست بنى آدم آن چنان كارى و صنعتى برنخيزد. و اين ديوان بنا دانستند كردن و بسيار كردهاند، چنان«2»كه خداى عزّ و جلّ گفت:(1) پس زندگانى داود سپرى شد و آن مزكت هنوز تمام نشده بود. پس داود سليمان (عليهما السلام) را وصيت كرد و گفت از پس مرگ من اين مزكت تمام كن.(آ. بو)(2) و ستونهاى مزكت دمشق نيز هم چنين است. و لكن ستونهاى مزكت بيت المقدس همه بيست رش و سى رش است، و همه يك لخت سنگ است كه اندرو هيچ درز و پيوند نيست، و همه مخروط كرده است، و نيكوترين چيزى است و دليل آنست كه آن ديوان كردهاند كه آدميان آن چنان نه توانند كردن و ديوان آن چنان بسيار كردهاند چنان. (بو)