قصه سليمان بن داود (عليه السلام) «3» - ترجمه تفسیر طبری جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر طبری - جلد 5

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ: 37. «1»

و سبب هلاك شدن بنى اسرائيل و وبا و قحط اندران روزگار داود (عليه السلام) آن بود كه داود (عليه السلام) خواست كه عدد بنى اسرايل بداند كه تا خود چنداند، و نقيبان هر سبطى را بخواند و بفرمود تا هر كسى سبط خويش بشمردند، و داود (عليه السلام) آگاه شد از عدد ايشان. و خداى عزّ و جلّ آن از وى نپسنديد. گفت يا داود ندانى كه من وعده كرده بودم ابرهيم را و يعقوب را كه اندر ذريّت ايشان بركة كنم تا چندان شوند كه عدد ايشان كس نداند.

پس خداى عزّ و جلّ او را گفت كه ازين سه عقوبت يكى اختيار كن يا سه سال قحط، يا سه ماه دشمن، يا سه روز مرگ. پس داود (عليه السلام) گفت سه سال قحط نتوانم بردن، و دشمن نخواهيم، پس مرگ اختيار كرد. و مرگ اندر بنى اسرايل افتاد تا چندان بمردند كه عدد آن خداى عزّ و جلّ داند، و چنان مرگ در ايشان افتاده بود كه از ايشان هيچ كس بنخواست ماند. پس داود (عليه السلام) دعا كرد و گفت بار خداوندا، ترشى من خوردم و درد شكم بر بنى اسرايل نهادى! يعنى گناه من كردم و عقوبت بر ايشان نهادى واجب نباشد. پس حق تعالى دعاى داود اجابت كرد و آن و با از ايشان برداشت. «2»

قصه سليمان بن داود (عليه السلام) «3»

پس چون داود (عليه السلام) نماند سليمان بن داود (عليهما السلام) بملكت‏

(1) ص 37

(2) ترشى من خوردم درد شكم بر بنى اسرائيل واجب آمد، يعنى گناه من كردم عقوبت بر ايشان واجب كردى. (بو)- عقوبت بر ايشان واجب كردى. اين است حديث داود و پيغامبرى و پادشاهى او كه بهرى باز كرديم. اكنون قصه سليمان گوئيم ان شاء اللَّه. (آ)

(3) قصه ملكت سليمان (عليه السلام). (بو)- ملكت سليمان (عليه السلام). (آ)- قصه سليمان بن داود (عليهما السلام). (صو)

/ 378