بيفتادن سليمان (عليه السلام) از ملكت «4» - ترجمه تفسیر طبری جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر طبری - جلد 5

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بمانده بودى، كه آن را از جايگاه بنتوانستندى جنبانيدن. «1»

و امّا آن صورتها كردن اندران وقت مباح بود، نبينى كه عيسى بن مريم (صلوات اللَّه عليه) آن صورتهاى مرغان از گل بكردى و اندر وى دميدى و بقدرت حق تعالى آن زنده گشتى و بپريدى، و اگر اندران وقت آن روا نبودى عيسى (عليه السلام) روا نداشتى آن كردن.

و روايت كرده‏اند بخبرهاى درست كه پيغامبر ما (صلّى الله عليه وآله وسلّم) چون مكّه بگشود و اندر مكّه شد عمامه اندر سر بست آن عمامه كه نام آن سحابه بود، و آن عمامه‏اى بود سياه، و روايتى داشت سياه آن روز، و آن صورت شيرى بود كرده، و بر سر نيزه‏اى كرده بودند همچون شيرى سياه، و چون باد آمدى باد «2» اندر و افتادى و هم چون شيرى بودى بزرگ و هويدا.

پس اين چيزهاى مصوّر مباح بوده است «3» اندران روزگار، و پيغامبر ما نيز (صلوات اللَّه و سلامه عليه) اين چنين داشته بوده است.

بيفتادن سليمان (عليه السلام) از ملكت «4»

و اين آيت كه خداى عزّ و جلّ گفته است اندر سوره ص: وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى‏ كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ: 34. «5» گفت عزّ و جلّ كه ما سليمان را آزموده كرديم و كسى ديگر را بر كرسى وى نشانديم.

و سبب اين قصّه چنان بوده است كه اندران حوالى ملكى بوده‏

(1) و هم بر جاى طعامها بپختندى و برداشتندى و ديگ هم بر جاى همى بودى.

(آ. بو)

(2) عمامه‏اى بسر بسته بود و نام آن عمامه سحابه بود و آن عمامه بود سياه و رايتى داشت سياه بر آن شيرى بود مصور كرده و بر سر نيزه كرده چون شيرى سياه چنان كه باد. (آ. بو)

(3) روا بوده است و مباح. (بو)

(4) بيفتادن سليمان از ملكت. (آ. بو)

(5) ص 34

/ 378