قصه سليمان (عليه السلام) با بلقيس و هدهد - ترجمه تفسیر طبری جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر طبری - جلد 5

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و علما و حكما همى دانستند كه آن مخالف حكم توريت است، و از بيم آن كه پنداشتند كه او سليمان است هيچ نمى‏يارستند گفتن. پس آصف بن برخيا برخاست و بيامد، و جمله بنى اسرايل بيامدند، و آصف در حجرهاى سليمان (عليه السلام) در مى‏رفت و از حال سليمان (عليه السلام) مى‏پرسيد، ايشان گفتند كه سليمان (عليه السلام) اكنون چهل «1» روز گذشت تا هيچ نزديك ما نيامد. پس يقين گشتند كه آن ديو است كه بر جاى سليمان (عليه السلام) نشسته است.

پس حق تعالى سليمان (عليه السلام) را ملكت باز داد، و بجاى خويش بازآورد.

و اين قصّه بتمامى جاى ديگر گفته آيد. «2»

قصه سليمان (عليه السلام) با بلقيس و هدهد

و سليمان (عليه السلام) غزا «3» كردن دوست داشتى و او را خبر آمد كه در زمين يمن «4» اندر بت پرستان‏اند از عرب، و سليمان (عليه السلام) بساط راست كرد و سپاه را بر بساط برنشاند و باد وى را برداشت از شام بدان كه بيمن برد، و راه بزمين حجاز بود. و سليمان «5» (عليه السلام) چون بمكّه رسيد باد را بفرمود تا بساط آنجا بنهاد و خانه مكه را طواف كرد و گفت ازين زمين پيغامبرى بيرون آيد، و نشست وى اندر مدينه باشد، و آن پيغامبر عربى باشد و بر پشت زمين خداى عزّ و جلّ را هيچ‏

(1) و آصف بنزديك زنان سليمان اندر شد و ازيشان بپرسيد كه حال سليمان با شما چيست؟ گفتند يا آصف چهل. (بو. آ. صو)

(2) آيد. ان شاء اللَّه عز و جل.

(بو)- آيد. ان شاء اللَّه تعالى. (آ)

(3) غزو. (بو. صو. آ)

(4) كه بزمين عرب. (بو. آ)- كه بزمين يمن. (صو)

(5) از شام برآيد و به يمن برد و راه گذار بر بيابان سبا بود و بزمين حجاز بود. سليمان. (بو. آ)

/ 378