بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
نه، بارى اين خلقان از دست تو برهند. «1» پس پيغامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) آن زنك را هيچ نگفت.و گروهى گويند كه چون آن لقمه مىخائيد بدلش اندر آمد كه آن بزهر آلوده است و خواست كه بيندازد. جبريل (عليه السلام) پيش وى آمد و گفتا اين فرو بر و بمينداز كه اين را بتو «2» هيچ گزند نكند، و لكن چون اجل تو برسيد و روزگار تو سپرى شود، هم بدين لقمه اندر هلاك شوى تا بزهر كشته باشى، و كشته زهر پيش خداى عزّ و جلّ شوى. «3» پس پيغامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) آن لقمه را به نينداخت و فرو برد.پس هر سال چون بدان وقت لقمه خوردن رسيدى «4» پشت وى بگرفتى مدّت سه روز يا پنج روز او را رنجه همى داشتى، پس باز نيكو شدى، و چون وقت وفات پيغامبر (صلّى الله عليه وسلّم) در رسيد همه اندامهاى وى درد خاست گفت:لا زالت أكلة فدك تعادنى فهذا او ان قطعت ابهرى. «5»گفتا هر سالى آن لقمه فدك كه بخوردم بمن باز گرديد و مرا رنجه همى داشت اكنون هنگام آنست كه پشت من بشكست.و گروهى از علما گويند كه آن لقمه بيرون انداخت و آن درست نيست كه اگر بيرون انداختى آن را اكله نخواندى كه اكله آن باشد كه بخورده باشند.(1) اين مردمان از تو برهند و راحت يابند. (بو)(2) بيرون مه انداز و آن را بخور كه آن امروز ترا. (بو)(3) هلاك شوى نه كشته باشى بزهر، از بهر آنك كشته بزهر شهيد باشد و شهيد نزد خداى عز و جل شود. (بو)(4) پس هر سالى بدان وقت كه آن لقمه خورده بود باز رسيدى. (بو)- پس هر سالى كه بآن وقت رسيدى كه آن لقمه خورده بود. (صو)(5) [وقد كان رسول اللَّه (صلّى الله عليه وسلّم) قال فى مرضه الذى توفى فيه و دخلت عليه ام بشر بن البراء تعوده يا ام بشر ان هذا الا و ان وجدت انقطاع ابهرى من الاكلة التي اكلت مع ابنك بخيبر. (تاريخ طبرى)]