بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و خبر كنند «1» از عايشه رضى اللَّه عنها كه او گفت كه اگر مانستمى «2» كه زنان شايد كه مردان را شورند رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را هيچ كس نشستى مگر ما، و لكن ما ندانستيم كه روا بود كه زنان مردان را شورند.پس چون خواستند كه ابو بكر را رضى اللَّه عنه دفن كنند عمر و عثمان و طلحة بن عبد اللَّه و عبد الرحمن پسر ابو بكر رضى اللَّه عنهم اين هر چهار اندر گور رفتند و او را اندر لحد نهادند و دفن كردند.و تربت ابو بكر رضى اللَّه عنه در پهلو تربت پيغامبر (صلّى الله عليه وسلّم) است، و سر «3» ابو بكر رضى اللَّه عنه آنجاست كه كتف پيغامبر است (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، و نيز همچنين چون عمر رضى اللَّه عنه فرمان يافت او را بتربت پيغامبر (صلّى الله عليه وسلّم) بردند و آنجايگاه در پهلو ابو بكر رضى اللَّه عنه دفن كردند. و سر عمر رضى اللَّه عنه آنجاست كه كتف ابو بكر رضى اللَّه عنه است، و هر سه تربه بيك جاست، و هر سه پهن است و خرپشته نيست، و بجز اين سه تن هيچ كس ديگر اندران تربه «4» نيست.اين است حديث امير المؤمنين ابو بكر صدّيق رضى اللَّه عنه و زهر دادن وى و خلافت كردن وى و وفات وى كه ياد كرده آمد.و پس ازين امير المؤمنين عمر بن الخطاب رضى اللَّه عنه بخلاف بنشست(1) و وقت نماز شام بود كه بمرد و وصيت كرد كه مرا بخانه عايشه آنجا كه پيغامبرست بگور كنيد. پس او را هم بر آن جنازه نهادند كه پيغامبر را (عليه السلام) نهاده بودند، و ميان نماز شام و خفتن بگور كردندش. و خبر آرند. (بو)(2) دانستيمى.(بو)- دانستمى. (صو) [و متن ظاهرا اشتباه كاتب است](3) پس چون خواستند كه ابو بكر را بگور كنند عمر و عثمان و على و طلحه و زبير و عبد الرحمن ابن ابى بكر رضى اللَّه عنهم اجمعين بو بكر صديق را بگور فرو نهادند و سر. (بو)(4) بدان رحبه اندر. (بو. صو)