ترجمه تفسیر طبری جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر طبری - جلد 5

به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چنان كه حسن «1» نداند كه آن معاويه كرده است.

پس نامه‏اى بنوشت و قاصدى فرستاد پيش اسما بنت الاشعث بن قيس كه زن حسن بود، و گويند كه اين زن جعده نام بود. پس معاويه آن نامه و قاصد پيش اين زن فرستاد و گفت كه اگر تو حسن را بكشى من ده هزار دينار بتو دهم، و ترا بزنى بپسر خويش يزيد دهم. اين زن نامه را جواب كرد و گفت كه من ندانم كه حسن را چگونه توانم كشتن. معاويه دستارچه بفرستاد بزهر آلوده كرده، و گفتا چون حسن با تو نزديكى كند «2» تو او را بدين دستارچه پاك كن. پس اين زن حسن اين كار را بساخت، و چون حسن رضى اللَّه عنه با او نزديكى كرد «3» بدان دستارچه او را پاك كرد كه بزهر آلوده كرده بود، و آن زهر اندر حسن پراكنده شد و بدان اندر هلاك شد.

و نيز گويند كه معاويه شربتى فرستاد نزديك آن زن تا بحسن رضى اللَّه داد تا بخورد و بدان هلاك شد.

و نيز گويند كه آن زن سونش زر بخورد حسن داد تا جگرش بدان اندر تباه شد و بدان اندر از دنيا برفت. و روايت كنند از حسن بن على رضى اللَّه عنهما كه او بدان بيمارى اندر كه از دنيا برفت گفتا:

سقيت السّم مرّتين و هذه الثلاثة. «4»

گفت دو بار زهر دادند مرا و اين سه‏ام بار است.

پس چون آن زن اين كار بكرد و حسن رضى اللَّه عنه از دنيا برفت معاويه ده هزار دينار بدين زن فرستاد و يزيد را گفت كه من با وى شرط كرده‏ام كه چون اين كار بكند او را بزنى بتو دهم. گفتا يا پدر تو پسندى‏

(1) كس. (صو)

(2) گرد آيد. (صو)

(3) با وى گرد آمد. (صو)

(4) ظاهرا: الثلاثة

/ 378