بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
108- گويد: دور باشيد اندران «1» و مه سخن گوييد مرا109- كه بودند گروهى از بندگان من گفتند: يا خداوند ما بگرويديم ما بيامرز ما را و ببخشاى ما را كه تو اى بهترين بخشايندگان110- گرفتيد ايشان را افسوس تا فراموش كردند شما را ياد كرد من، و بوديد شما از ايشان مىخنديد «2»111- كه من پاداش كنم «3» ايشان را امروز بدانچه شكيبايى كردند كه ايشانند ايشان رستگاران112- گفت: چند بمانديد «4» اندر زمين بشمار سال «5»113- گفتند: بوديم روزى يا برخى روزى بپرس از شمار گيران114- گفت: نه بوديد مگر اندكى اگر شما بوديد و ميدانستيد115- مىپنداريد شما كه ما بيافريديم شما را ببازى «6» و شما را سوى ما نه باز گردانند؟116- بر دورست «7» خداى عزّ و جلّ پادشاه راست، نيست خداى مگر او خداوند عرش بزرگوار117- و هر كى خواند با خداى خداى ديگر نه باشد هيچ حجّت او را بدان كه شما را و نزديك خداوند اوست كه او نه رهاند كافران را «8»118- و بگو: خداوندا بيامرز ما را و ببخشاى بر ما كه توى بهتر بخشايندگان(1) اندر دوزخ. (صو. آ)- بگويد دور باشيد اندر آنجا. (بو)(2) بفسوس كردن تا بفرامشتى آوردتان پند من توحيد من و بوديد ازيشان همى خنديديت.(بو)(3) من پاداش كردمشان. (بو)- من پاداش دادم. (آ)(4) درنگ كرديد.(آ. بو)(5) سالها. (بو. آ)(6) بازى را. (بو. آ)(7) برترست.(آ. صو. بو)، و رجوع شود به آيه 92(8) كه پاى دارى و رستگارى نيابند ناگرويدگان. (بو)- [ازينجا اوراق نسخه آستانه افتاده است تا اول سوره نور]