آية الله جوادي آملي «و يقول الذين كفروا لستَ مُرسلاً قل كفي بالله شهيدا بيني و بينكم و مَنْ عنده علم الكتاب؛1 آنها كه كافر شدند ميگويند: تو پيامبر نيستي! بگو: كافي است كه خداوند، و كسي كه علمِ كتاب (و آگاهي بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!.»
هماهنگي آيهها
اينك به آخرين آيه از سوره مباركه رعد رسيدهايم. معمولاً يك سوره به منزله يك فصل از كلام است كه محتواي آن فصل با پايان پذيرفتن آن تمام ميشود و معمولاً براي نماياندن هماهنگي در محتواي سوره، در آخر آن، مطلبي بيان ميشود كه با اوّلين آيه سوره تناسب داشته باشد. در اوّل سوره رعد اين چنين است: «بسم الله الرحمن الرحيم المر * تلك آيات الكتاب والّذي انزل اليك من ربّك الحقّ» اين آيه درباره وحي و حقانيّت كتاب و رسالت است و پايان آن هم درباره حقانيت وحي و رسالت است. هم چنين در اثناي سوره هم مكرّر درباره حقانيّت وحي و رسالت سخن به ميان آمده است.مشركان چون قرآن را معجزه نميدانستند به حضرت محمد(ص) ميگفتند: تو اگر پيامبري معجزهاي به دلخواه ما بياور. در اين زمينه چند فراز از همين سوره رعد در اين باره بود كه اين پيشنهاد آنان از روي حق خواهي و طلب يقين و براي گرويدن به دين نيست بلكه ميخواهند معجزه را مَلْعَبَه قرار دهند و هر روز بگويند: اين كوهها را كنارتر ببر يا اين دشتها را سرسبز و خرّم كن و... و چون ديدند به دلخواه آنان معجزه آورده نميشود از اساس، منكر رسالت شدند و گفتند: «تو اي مدّعي رسالت، اصلاً رسول نيستي.»
شاهدان رسالت
قرآن كه كتاب نور و برهان و حجت است سخني را بدون دليل نقل نميكند و انكاري را هم بدون قيام شهادتِ شاهد رها نميكند، از اين رو به منكران رسالت فرمود: من دو شاهد براي پيامبري و رسالت خود دارم: «خدا» و «من عنده علم الكتاب». حال نحوه شهادت اين شاهدان چگونه است؟ براي توضيح اين مطلب بايد گفت كه در هر نزاعي، شهادت بايد به گونهاي باشد كه ادّعا را تثبيت كند؛ يعني اگر كسي مدّعي بود و ديگري منكر، شاهد بايد شهادتش قاطع باشد كه مدّعا را تثبيت كند، آن شهادتي كه مدّعا را تثبيت ميكند به معناي علم و آگاهي و نيز به معناي تحمّل جريان نيست بلكه به معناي اداي شهادت است، چون گاهي شهادت به معناي علم است كه شهيد يعني عليم، و گاهي به معناي آگاهي است، اما زماني شهادت به معناي ابراز و اداي اين آگاهي است. در محكمه، آن شهادتي كه به دعوا خاتمه ميدهد مقام اداي شهادت است نه مقام تحمّل، توضيح آن كه: هر شاهدي كه در محكمه حضور پيدا ميكند بايد دو مرحله را طي كند تا شهادتش نافذ باشد: اول مرحله تحمّل است؛ يعني شاهد در حين آن حادثه حضور داشته باشد و جريان را ببيند، ضبط كند و به خاطر بسپارد، و مرحله دوم، اداي شهادت است؛ يعني وقتي محكمه تشكيل شد و مدّعي و مدّعا عليه نزدِ حاكم حضور پيدا كردند شاهد ميآيد آنچه را كه ديده ادا ميكند.محقق حلّي در متن شرايع، مرسلهاي ذكر كرده است كه از رسولخدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ رسيده است كه به شخصي خطاب كرد و فرمود: «اَلا بمثل هذا فاشهداو دَعْ»، اشاره به آفتاب كرد و فرمود: اگر مطلب مثل آفتاب براي تو روشن شد شهادت بده وگرنه ترك كن، اين فرموده ناظر به آن است كه شاهد بايد عَنْ حِسٍّ و عالمانه شهادت بدهد.