و هرگاه به آنان گفته شود: به سوي آنچه خداوند نازل كرده و به سوي پيامبر بياييد، گويند: آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم ، ما را بس است . آيا هر چند پدرانشان چيزي نمي دانستند و (به حق ّ) هدايت نشده بودند (و بيراهه مي رفتند، بايد راه آنان را ادامه دهند?).
نكته ها:
شايد آيه مربوط به خرافه هايي باشد كه در آيه ي قبل آمده بود كه هرگاه به آنان گفته شود دست از اين خرافات برداريد مي گويند: (وجدنا عليه ابأنا).
پيام ها:
1- قرآن ، مردم را به پيروي از دستورات خدا و رسول فرامي خواند. (تعالوا الي ...)2- پذيرفتن دعوت اسلام ، سبب تعالي و رشد است . (كلمه ((تعالوا)) به معناي حركت به سمت علوّ و رشد است )3- اصل ، فرهنگ الهي است ، نه فرهنگ پيشينيان . (ما أنزل اللّه )4- قرآن به تنهايي كافي نيست ، سنّت وسيره و حكومت رسول اللّه هم ملاك عمل است . (تعالوا الي ما انزل اللّه و الي الرسول )5- اهل خرافات و افراد مرتجع و واپسگرا، حاضر به شنيدن حق ّ نيستند. (قالوا حسبنا) 6- نه سنّت گرايي اصل است و نه نوگرايي ، اصل ، علم و هدايت است . (لايعلمون ، لايهتدون )7- وجدان خود را حاكم كنيم . (اولو كان آباؤهم ...)8- ادب و احترام به گذشتگان آري ، پيروي از افكار جاهلانه ي آنان و وفاداري نابجا خير. (او لو كان آباؤهم لا يعلمون )9- تقليد كوركورانه ، نشانه ي بي عقلي است . (لايعقلون ) در آيه ي قبل ، و تعصب روي نياكان در اين آيه .10- تقليد جاهل از جاهل بي معناست . (وجدنا عليه آبأنا... آباؤهم لايعلمون )11- جاهل هدايت پذير، بي خطر است . خطر آنجاست كه جاهلان ، هدايت پذير نباشند. (لايعلمون ، لايهتدون )