و اينكه ميان آنان طبق آنچه خداوند نازل كرده حكم كن ، و از هوسهاي آنان پيروي مكن ، و بر حذر باش از اين كه تو را از برخي از آنچه خداوند بر تو نازل كرده منحرف سازند. پس اگر آنان (از حكم و داوري تو) روي گرداندند، پس بدان كه خداوند مي خواهد آنان را به خاطر پاره اي از گناهانشان مجازات كند، بي شك بسياري از مردم فاسقند.
نكته ها:
مراد از فتنه در (يفتنوك )، توطئه چيني براي انحراف پيامبر اكرم (ص )است .در شأن نزول آيه گفته اند: جمعي از دانشمندان يهود، به رسول خدا (ص ) گفتند: اگر در فلان مسأله ي اختلافي ميان ما و ديگران ، به نفع ما داوري كني ، ما ايمان مي آوريم و در پي ما همه ي يهود نيز ايمان خواهند آورد. اين آيه نازل شد و پيامبر را از اين توطئه آگاه ساخت .
پيام ها:
1- داوري و قضاوت از شئون پيامبري است . (و ان احكم بينهم )2- اساس قضاوت و حكومت ، قانون خداست . (وان احكم بينهم بما انزل الله ) 3- پيامبر اسلام علاوه بر مسلمانان ، بر يهود ونصاري نيز ولايت دارد. (و ان احكم بينهم ...)4- در مسائل مهم وحياتي ، تكرار تذكّر ضروري است . (تنها به حكم خدا داوري كن واز هوس هاي مردم پيروي مكن )) در اين آيه وآيه قبل تكرار شده است )5- توجّه به خواسته هاي نفساني مردم يكي از خطرهاي بزرگ براي قاضي و حاكم است . (و لاتتّبع اهواءهم )6- هشدارهاي الهي ، عامل مصونيّت و عصمت انبياست . (واحذرهم )7- مراقب نفوذ فرهنگي دشمنان باشيم . (واحذرهم أن يفتنوك )8- وقتي رسول خدا (ص ) بايد از توطئه هاي كفّار در بيم باشد، تكليف ديگران روشن است . (واحذرهم أن يفتنوك )9- حتّي دست برداشتن از بعضي احكام الهي نشانه ي پيروي از هوسهاي مردم است . (أن يفتنوك عن بعض ...)10- مخالفان هم بعضي از دستورهاي الهي را مي پسندند. خطر اعراض و تحريف در بعضي احكام است . (عن بعض ما انزل اللّه )11- بايد طبق وحي داوري كنيم ، گرچه احتمال اعراض مردم را بدهيم . (وان احكم بينهم بما انزل الله ... فان تولّوا)12- هدف وسيله را توجيه نمي كند. نبايد به خاطر مسلمان شدن گروهي ، از داوري و قضاوت ناروا كمك گرفت . (با توجّه به شأن نزول )13- هشدارهاي تند همچون (لا تتّبع ، احذرهم ، يفتنوك ...)نشان صداقت پيامبر(ص ) در ابلاغ وحي الهي است وگرنه كسي به خودش اين همه تند خطاب نمي كند.14- روي گرداني از داوري پيامبر، عامل سقوط و سبب عذاب الهي است . (ان يصيبهم ببعض ذنوبهم )15- ريشه ي اعراض كافران فسق است ، وگرنه در آيين الهي نقصي نيست . (فان تولّوا فاعلم ... لفاسقون )