آيه: 61 فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا
ترجمه:
پس چون به محل ّ تلاقي آن دو (دريا) رسيدند، ماهي خود را (كه براي غذا همراه داشتند) فراموش كردند. ماهي هم راه خود را به دريا برگرفت و رفت .نکته ها
كلمه ي ((موسي )) 136 بار در قرآن آمده و همه ي موارد مراد همان پيامبر اولواالعزم است .بكار بردن كلمه ي ((فتي )) كه به معناي جوان و جوانمرد است ، به جاي غلام و پسر، نشانه ي ادب ، مهرباني و نام نيك است . مراد از ((فتاه )) در آيه ، ((يوشع بن نون )) است كه مصاحب و ملازم حضرت موسي در آن سفر بوده است . (283) ((حقب )) به معناي سال هاي طولاني است ، 70 الي 80 سال .در تفاسير وروايات ، ماجراي موسي وخضر بيان شده است . چنانكه در كتاب صحيح بخاري از ابن عباس از ابي ّبن كعب آمده كه پيامبر (ص ) فرمودند: روزي حضرت موسي در حال خطبه خواندن ، مورد سؤال بني اسرائيل قرار گرفت كه عالم ترين افراد كيست ? موسي گفت : من هستم . خداوند موسي را مورد عتاب قرار داد كه چرا نگفتي : خدا بهتر مي داند. خضر از تو عالم تر است . موسي گفت : خضر كجاست ? خطاب آمد: در منطقه ي مجمع البحرين است و رمز ونشانه ي آن اين است كه يك ماهي در سبدي قرار بده و حركت كن ، هرجا ماهي را نيافتي ، وعده گاه ملاقات خضر همان جا مي باشد. (284) موسي ماهي را در سبد قرارداده و به كسي كه همراهش بود فرمود: هركجا ماهي را نيافتي به من خبر بده . موسي و همراهش حركت كردند تا كنار دريايي رسيدند و براي استراحت كنار سنگي توقّف كردند. در حالي كه موسي در خواب بود و همراهش بيدار، ماهي حركتي كرده و از سبد به دريا پريد! همراه موسي چون او را در خواب ديد، او را صدا نزد. پس از بيداري موسي نيز فراموش كرد به او خبر دهد و هر دو به راه خود ادامه دادند، پس از يك شبانه روز موسي گفت : غذايي بياور كه ما از اين سفر خسته شديم . همراه موسي ، ماجراي زنده شدن ماهي و پريدنش در آب را بازگو كرد. موسي گفت : بايد برگرديم به همان منطقه اي كه ماهي در آب پريده كه وعده گاه ما آنجاست .امام باقر وامام صادق (ع) فرمودند: همراه موسي ، ماهي نمك زده را كنار دريا برد تا بشويد، ماهي در دست او به حركت در آمد و به دريا رفت . (285) بعضي مجمع البحرين را تلاقي دو درياي نبوّت (موسي و خضر) دانسته اند; موسي درياي حكمت ظاهري و خضر، درياي حكمت باطني است .از آنجا كه پيامبران معصوم اند و فراموش نمي كنند، مراد از نسيان ماهي در آيه ، كنار گذاشتن ماهي و واگذاشتن آن است . مثل آياتي كه نسبت نسيان به خدا مي دهد، (اليوم ننساكم ) (286) و (انّا نسيناكم ) (287) به علاوه آن دو بزرگوار، ماهي را فراموش نكردند، بلكه با خود برده بودند و طبق آنچه نقل كرديم همراه موسي چون نخواست حضرت را از خواب بيدار كند، صبر كرد و بعد از بيداري ، فراموش كرد ماجرا را بازگو كند.در قرآن ، بارها حيوانات علامت ، يا الهام بخش و يا خبررسان بوده اند، مانند چگونگي دفن هابيل با الهام از كلاغ، اطلاع از كفر مردم سباء با خبر دادن هدهد و زنده شدن ماهي ، در ماجراي ملاقات اين دو پيامبر، و نقش عنكبوت در حفاظت پيامبر اكرم (ص ) در غار و نقش حفاظتي سگ براي اصحاب كهف .پيام ها:
1- تلاش موسي براي ملاقات خضر و تحصيل علم قابل ذكر است . (واذ...)2- در مسافرت ، همراه و همسفر داشته باشيم . (قال موسي لفتاه )3- انتخاب عنوان زيبا، سفارش اسلام است . (قال ... لفتاه )4- هجرت وسفر براي كسب علم ، تاريخي بس طولاني دارد. (لاابرح ...)5- طالب علم بايد سراغ عالم برود، نه آنكه به انتظار عالم بنشيند. (لاابرح ) يعني تا رسيدن به عالم ، دست از جستجو بر نمي دارم .6- در طلب علم و عالم ، اگر عمري جستجو كنيم جا دارد. (امضي حقبا)7- تحصيل علم پايان و حدّي ندارد. پيامبري چون موسي نيز براي فراگيري علم بايد آماده ي سفر طولاني شود. (امضي حقبا)8- همسفر جوانمرد كسي است كه تا پايان سفر همراه انسان باشد. (حتّي ابلغ مجمع البحرين ... فلمّا بلغا مجمع بينهما)9- دريا و كنار دريا مي تواند محل ّ مناسب و سالم و آماده اي براي آموزش و ملاقات هاي معنوي باشد. (فلمّا بلغا مجمع بينهما)283-تفسير نورالثقلين
284-علامه شعراني در حاشيه تفسير ابوالفتوح ، محل ّ ملاقات را حوالي شام وفلسطين مي داند
285-تفسير نورالثقلين
286-جاثيه ، 64
287-سجده ، 14