كلمه ى كِسَف كه چهار بار در قرآن آمده، جمع كسفة به معناى قطعه است و در اينجا مراد پاره اى از ابر است. و مراد از عذاب يوم الظلّة، يا عذاب در روزى است كه مردم از شدّت گرما زير سايبان ها پناه برده بودند، يا روزى كه ابرى بر سرشان سايه افكنده بود.در چگونگى عذاب قوم شعيب چند تعبير آمده است: يك جا مىفرمايد: با زلزله نابود شدند.(54) در جاى ديگر مىفرمايد: با صيحه عذاب شدند.(55) و در اينجا مساءله ى ابر مطرح است. هر سه مطلب، با هم قابل جمع است كه از ابرِ سياهى رعد و صيحه اى برخيزد و لرزه بر جان آنان بيفتد يا با ايجاد زلزله اى همزمان، نابود شوند؛ و شايد زلزله مربوط به اصحاب مَديَن و ابر سياه مربوط به اصحاب اَيكه باشد، چون حضرت شعيب بر هر دو قوم مبعوث بود و در سوره ى اعراف، رسالت بر قوم مدين مطرح شده است كه آنان با زلزله نابود شدند، ولى در اين سوره از رسالت بر اصحاب ايكه ياد شده است.