1- فرعون ادّعاى خدايى داشت، امّا با معجزه ى حضرت موسى كار به جايى رسيد كه همه تابع ساحران شدند و حرف اوّل و آخر را حرف ساحران غالب دانستند. لعلّنا نتّبع السحرة2- فرعون با ديدن معجزه ى موسى، به پيروزى ساحران اطمينان نداشت. ان كانوا هم الغالبين (اِنْ حرف شرط و نشانه ى شك است)3- افراد مادّى حتّى در مسايل عقيدتى هم حرف پول مىزنند. فلمّا جاء السحرة قالوا لفرعون اءئنّ لنا لاجراً4- ساحران به فكر خودشان هستند كه مزدى بگيرند وكارى به حقّ و باطل بودن آن ندارند. اءئنّ لنا لاجرا شعار انبيا در تمام كارهايشان ما اسئلكم عليه من اءجر(13) بود، ولى ساحران حتّى براى يك حركت توقّع اجر داشتند. لنالا جراً5 - انسانى كه خدايى نيست، به درهم فرعون چشم دارد؛ لنا لاجراً ولى همين كه خدايى شد، تمام هستى نزد او كوچك است و جانش را به راحتى فدا مىكند. چنانكه در آيه ى 50 مىخوانيم: لا ضَير انّا الى ربّنا لمنقلبون6- گاهى مقام و اعتبار از مال مهم تر است. انّكم اذاً لمن المقرّبين