صله و پاداش - کرامات الرضویه علیه السلام معجزات علی بن موسی الرضا علیه السلام بعد از شهادت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کرامات الرضویه علیه السلام معجزات علی بن موسی الرضا علیه السلام بعد از شهادت - نسخه متنی

علی میر خلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صله و پاداش

مرحوم آقاى شيخ ابراهيم صاحب الزمان فرمود:

وقتى كه من بمشهد مقدس مشرف شده بودم بمنزل مرحوم حاجى شيخ حسن على تهرانى (كه از زهاد و اخيار معروف بود) وارد شده بودم ولى از جهت مخارج عيالاتم كه در عراق عرب بودند بى نهايت نگرانى داشتم.

يكى از دوستان بمن گفت كه آصف الدوله والى مشهد است و او آدم خيرخواهى است اگر چند شعر در مديحه او بگوئى من از او پاداش وصله معتّدبه براى تو ميگيرم.

من هم هفت بيت شعر عربى ساختم ولى ديدم شعرها مناسب مقام ممدوح نيست بلكه سزاوار است باين ابيات حضرت رضا عليه السلام مدح شود و خجالت كشيدم كه بآنها آصف الدوله را مدح نمايم سپس با خود گفتم من اين اشعار را حضور مبارك حضرت على بن موسى الرضا سلام الله عليه تقديم مينمايم و از آنحضرت مطالبه صله و پاداش مىكنم.

آنگاه بحرم مطهر مشرف شدم و اشعارم را خواندم و عرض كردم يابن رسول الله دعبل خزاعى اشعارى چند محضر مبارك عرض كرد و وصله و پاداش و جبّه و پول مرحمت فرمودى من جبه را بخشيدم ولى پول را ميخواهم.

در همان لحظه كه اين عرض حاجت را نمودم آقا سيد حسين محرر آقاى شيخ اسماعيل ترشيزى، ده تومان پول در دست من گذاشت من بحضرت عرض كردم يابن رسول الله اين مبلغ نه مناسب شان شما است و نه مطابق مقدار حاجت من.

خيلى نگذشت ديدم ديگرى نيز ده تومان داد ماحصل از حرم كه بيرون آمدم تا صحن سى و پنج تومان بدون سابقه بمن رسيد و من پولها را در دستمال نموده در بغل خود گذاشتم و رو بطرف منزل روانه شدم.

در اين اثناء مرحوم حاج شيخ حسن على نخودكى اصفهانى (ره) بمن رسيد و دست برد و از بغل من دستمال رابيرون كشيد مثل اينكه خود گذاشته بود و فرمود (رفتى از حضرت صله گرفتى) من بسيار از اين امر تعجب كردم زيرا كه آن مرحوم نه از شعر گفتن من خبردار بود و نه از خواندن من آن اشعار را حضور مبارك امام عليه السلام اطلاع داشت و نه از پولى كه بمن در حرم رسيده كه اين چه پولى است.(45)

/ 88