شفا بتوسط نور - کرامات الرضویه علیه السلام معجزات علی بن موسی الرضا علیه السلام بعد از شهادت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کرامات الرضویه علیه السلام معجزات علی بن موسی الرضا علیه السلام بعد از شهادت - نسخه متنی

علی میر خلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شفا بتوسط نور

در تاريخ هزار و سيصد و سيزده شمسى بود كه حقير سيد ابوالقاسم هاشمى طباطبائى اصفهانى مبتلا به كسالت سخت و پس از بهبودى و رفع كسالت بدرد پاى شديد مبتلا شدم بطورى تمام مفاصل بطور متناوب گاه دست و گاه ورگ گاه پا در كمال شدت و طاقت فرسا بود. قريب دو سال در اصفهان و تهران مداوا كردم اثرى از بهبودى حاصل نشد. بطوريكه كاملاً بيچاره شدم.

بطبيب نصرانى جلفائى بنام (عنبرسو) مراجعه كردم او زانو را سوراخ كرده و با مشمع مشغول معالجه شد، كه اين طرز معالجه در آن وقت متداول بود باز نتيجه اى نگرفتم و درد پا زيادتر شد. بطوريكه راه رفتن با عصا هم غير مقدور بود.

ناچار متوسل بحضرت على بن موسى الرضا عليه السلام شدم كه بعد از بهبودى درد پا بآستان قدس رضوى بعنوان عتبة بوسى بردم بعد از توسل روزى بعد ازظهر در باغى خوابيده بودم در عالم رويا مجلس مفصلى ديدم كه قريب هفتصد الى هشتصد نفر در آن مجلس نشسته بودند، در زاويه همان مجلس شخص بزرگوارى كه گويا حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام بود نشسته بودند و حقير خيلى نزديك به ايشان بودم.

ديدم همه مردم انتظار استفاده مادى و معنوى از محضر امام عليه السلام دارند، منهم از اين فرصت استفاده كرده عرض كردم به من هم چيزى مرحمت فرمائيد، آقا فوراً دست در بغل كردند مهر ثبت خود را بيرون آورده و بروى ورقه اى زده بمن عطا فرمودند، من گرفتم و نگاه كردم ديدم سجع مهر بطور مدور و آيه نور است ((اَللّهُ نُورُ الْسَّموات وَ الاْرض الخ)) و نوشته هم طلائى و زرين بنظر ميرسيد در بغل گذاردم و از فرط خوشحالى بيدار شدم ولى از معالجه نزد دكتر مذكور (عنبر سو) منصرف شده و مراجعه بدكتر آلمانى بنام (دكتر فوكس) نمودم او مرا دستور معالجه با آفتاب داد باين معنى كه ده روز، روز اول سه دقيقه، روز دوم چهار دقيقه، روز سوم پنج دقيقه تا روز آخر يك ربع پا را برهنه و در مقابل آفتاب قرار دهم او وقتيكه اين دستور را دادند بياد مهر شريف حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام افتادم كه در او آيه نور بود دانستم اين دستور با آن خواب تناسب دارد حسب الامر عمل كردم در مدت يكهفته بهبودى كامل بدست آمد و با توفيقات الهى به آستان قدس رضوى مشرف و تا حال كه سنه 1342 است و 29 سال از اين قضيه ميگذرد كوچكترين اثرى از درد پاى خود احساس نكردم.(57)




  • آمد دوباره مرا شورى ز عشق بسر
    از لطف رضا عليه السلام اگر افتد بمن نظرى
    دور زمانه مرا از بس نموده فكار
    آثار زنده دلان باشد صحبت دوست
    در دل اگر بودت جز مهر رضا عليه السلام غمى
    خواهى اگر نگرى صنع و جلال خدا
    شاهى كه هست رضا بر كاينات قضا
    باشد رضاى خدا در حب و مهررضا
    باشد زر تپه و چاه بر ترزعرش علا
    هر صبح خيل ملك اطراف مرقد او
    شاهى كه سرور دين هم حجتى زخداست
    سروى ز باغ نبيست گنجى ز علم و خبر



  • گويا فتاده مرا در كوى رضا عليه السلام گذر
    راحت شوم ز غم و ايمن شوم زخطر
    وارسته ام ز جهان افتاده ام ز نظر
    غير از محبت دوست نبود صفاى ديگر
    بنما رها دل خويش بيهوده رنج مبر
    ازروى صدق وصفا درشهرطوس گذر
    هم امر اوست مقيم بر ممكنات قدر
    حب رضاست جنان هم بغض اوست سقر
    هم مظهرى ز خداست هم رهنماى بشر
    همچون ستاره كنند طوف جمال قصر
    سروى ز باغ نبيست گنجى ز علم و خبر
    سروى ز باغ نبيست گنجى ز علم و خبر



/ 88