برگ سبز - کرامات الرضویه علیه السلام معجزات علی بن موسی الرضا علیه السلام بعد از شهادت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کرامات الرضویه علیه السلام معجزات علی بن موسی الرضا علیه السلام بعد از شهادت - نسخه متنی

علی میر خلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برگ سبز

صديق معظم سيد مكرم حاج سيد محمد معروف به امين الذاكرين نقل فرمود: يك نفر از تجار محترم خرمشهر بنام حكيم به مشهد مقدس براى زيارت مشرف شده بود و چون مريض بود من به همراهى حضرت حجة الاسلام حاج سيد على اكبر خوئى شب ماه مبارك رمضان به عيادتش رفتيم.

در آنمجلس ذكرى از زيارت حضرت رضا عليه السلام شد. آن مريض گفت من حكايتى در خصوص مرحمت آنحضرت درباره زائرينش دارم و آن اينست:

در يكى از مسافرتهاى خود كه به مشهد مقدس مشرف شده بودم شبى به مجلس ذكر مصيبت حضرت سيدالشهداء عليه السلام رفته بودم در آنجا شخصى را ديدم كه به زبان طائفه بختيارى سخن مىگفت لكن به لباس عرب بود. من باو گفتم كه من شما را بشكل عرب مىبينم اما به زبان بختيارى صحبت مىنمائى

گفت بلى چون من اصلا بختيارى هستم لكن از زمان پدر خود تاكنون در بصره سكونت دارم لذا بصورت عربم و من چند سال است كه هر سال به مشهد مقدس مشرف مىشوم و هر سال يك ماه توقف مىكنم و آنگاه از خدمت حضرت رضا عليه السلام مرخص مىشوم و به محل سكونت خود بصره مىروم و سبب تشرف من هر سال اين است كه چون سفر اول مشرف شدم يازده ماه ماندم و توقف نمودم و در آن سفر شبى در عالم خواب ديدم آمده ام براى تشرف بحرم مطهر چون به نزديك در پيش روى امام عليه السلام رسيدم كه آنجا اذن دخول مىخوانند ديدم طرف دست چپ تختى است و خود حضرت رضا عليه السلام روى آن نشسته است و هر نفرى كه مىآيد و مىخواهد وارد حرم شود آنحضرت برمى خيزد و مىايستد و چند قدمى استقبال آن زائر مىنمايند تا او داخل حرم مىشود آنگاه مىنشيند و كسى از آن در خارج نمى شود پس من هم داخل شدم.

چون نگاه كردم ديدم زائرين بعد از زيارت هنگام خروج از حرم از در پائين پاى مبارك بيرون مىروند لذا من هم از همان در خارج شدم. در آنجا ديدم تختى طرف دست چپ گذاشته شده و خود حضرت رضا عليه السلام روى آن تخت تشريف دارد و ميزى در برابر آنحضرت هست و روى آن ميز جعبه اى است و در آن جعبه برگهاى سبزى است. و نيز ديدم هر يك نفر از زائرين تا از حرم مطهر بيرون مىآيد امام عليه السلام از جاى خود برمى خيزد و يكى از آن برگهاى سبز را برمى دارد بآن زائر عطا مىنمايد و مىفرمايد (خذ هذا امان من النار و انا ابن رسول الله) يعنى بگير اين را كه اين امان است از آتش منم پسر رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم چون آن زائر مىرفت آن جناب چند قدم براى بدرقه او برمى داشت.

در آن حال هيبت و عظمت و جلالت آنسرور مرا چنان گرفته بود كه جراءت نداشتم كه نزديك شوم. بالاخره بخود جراءت دادم و پيش رفتم و دست و پاى آنجناب را بوسيدم و عرضكردم آقا زوار بسيار است بر شما سخت و اذيت و دشوار است كه اين قدر از جاى خود حركت مىفرمائيد.

فرمود آنها بر من واردند و بر من است كه ايشان را پذيرايى نمايم آنگاه برگ سبزى هم به من عطا نمود فرمود (خذ هذا امان من النار و انا ابن رسول الله) و من آن برگ را گرفتم ديدم كه بخط طلا آن عبارت نوشته شده بود.

از خواب بيدار شدم و از اين جهت من براى زيارت آنحضرت هر سال مشرف مىشوم و يكماه مىمانم و مرخص مىشوم.(76)




  • امام ثامن و ضامن حريمش چون حرم آمن
    نهال باغ عليين بهار مرغذار دين
    ز رويش پرتوى انجم زجودش قطره اى قلزم
    جنابش قبله هفتم رواقش كعبه دلها



  • زمين از عزم او ساكن سپهر از عزم او پويا
    شميم روضه ياسين نسيم دوحه طاها
    جنابش قبله هفتم رواقش كعبه دلها
    جنابش قبله هفتم رواقش كعبه دلها



/ 88