تفسيري عارفانه بر دو حكم ربا و زنا ازصدرالدين قونوي عارف و متفكر قرن هفتم هجري
دكتر سيدرضا فيضدر نظر صدرالدين قونوي مانند ساير عرفا و حتي فقها، هر حكم فقهي به دليلي وضع شده است و شارع حكيم، به سببي يا اسبابي احكام حرمت و حلّيت يا امر و نهي صادر نموده است. هر حكمي حاوي مصلحت براي شخص يا جامعه يا متضمن رفع مفسدهاي است، ولي احكام غير از علّت حكمتي نيز دارند و در احكام شرع اسراري هست كه فراتر از حفظ مصلحت يا دفع مفسده است.مقاله حاضر كوششي است براي معرفي نوعي از تفكر اسلامي درباره پارهاي اسرار احكام شرعي كه شايد بتوان آن را ضمن مباحث فلسفه حقوق در مفهوم وسيع آن گنجاند؛ هر چند نوع اين تفكر كه تفكر عرفاني در باره حقوق است با فلسفه حقوق رايج متفاوت است ولي به هر حال بحثي است كه در قالب «فقه و عرفان» يا «حقوق و عرفان» و يا «اسرار احكام» ميگنجد.مقدمه
مقالهاي كه از نظر خوانندگان ميگذرد، كوششي است براي معرفي نوعي از تفكر اسلامي درباره پارهاي اسرار احكام شرعي كه شايد بتوان آن را ضمن مباحث «فلسفه حقوق» در مفهوم وسيع آن گنجاند. البته بايد يادآور شد كه نوع اين تفكر كه تفكر عرفاني در باره حقوق است، با «فلسفه حقوق» رايج در ذهن ما، تفاوت دارد. چه، از طرفي نوع بيان عارف با نوع بيان فيلسوف و حقوقدان تفاوت بنياني دارد و از طرف ديگر تفكر عرفاني بيشتر به منابع «فوق عقلي» مانند وحي و الهام توجه دارد. موضوع تفكر درباره احكام شرع يا بيان اسرار عرفاني آن نيز چنانكه پيداست، با حقوق موضوعه و احيانا غير مذهبي(لائيك) متفاوت ميباشد.خواننده اين سطور ملاحظه خواهد نمود كه بيان «سرّ» دو حكم شرعي يعني احكام ربا و زنا توسط يكي از درخشانترين چهرههاي عرفان نظري مطرح شده است كه به لحاظ تاريخي، نقش عمدهاي را در نشر تفكر عرفاني در عالم اسلام بويژه درايران داشته است.عارف متفكر شيخ صد رالدين قونوي(606ـ673ه··) شاگرد الشيخ الاكبر محيالدينابن عربي، يكي از اولين شارحين آثار استاد خود ميباشد و نشر و معرفي آثار استاد وي در منطقه شرق اسلامي مديون او بوده است. وي فرزند معنوي ابن عربي بوده و دوران كودكي و جواني خود را در كنار محي الدين گذرانده است.1
صدرالدين قونوي همچنين معاصر عارف بزرگ مولانا جلال الدين بلخي رومي بوده و هر دو در يك شهر يعني قونيه (واقع در تركيه) ميزيستهاند. و ميان آن دوبزرگ علاقه و ستايش متقابل برقرار بوده است.2 پس از وفات مولانا، بنا به وصيت وي، قونوي بر پيكر آن بزرگ نماز خوانده و از ميان همه اكابر علماء، اين توفيق بهره او بوده است.3
قونوي با خواجه نصيرالدين طوسي نيز هم عصر بوده و ميان آن دو مكاتباتي هم انجام گرفته است، حاصل اين مكاتبات در كتابي به نام «مراسلات مع الطوسي» منعكس ميباشد.4
تأكيد بر شخصيت عرفاني و علمي صدر الدين قونوي از اين جهت اهميت دارد كه خواننده گرامي بداند آراء او در بيان اسرار پارهاي احكام كه به آنها اشاره خواهد شد، آراء متروكي نبوده بلكه نشان دهنده يك سلسله تفكر اصيل در عالم اسلامي است كه نبايد به آساني از كنار آن گذشت.شايد نگارش اين مقاله بتواند استادان و سياستگزاران انديشه حقوقي و بويژه حقوق اسلامي كشورمان رابه طرح ماده درسي جديدي در دانشگاهها تحت عنوان «فقه و عرفان» يا «حقوق و عرفان» و يا به تعبير مأنوس تر «اسرار احكام» علاقمند نمايد. به نظر نگارنده چنين بحثي كه در سنت عرفاني -فقهي اسلام ريشه عميق دارد، تاكنون چنانكه بايد مورد بررسي قرار نگرفته است. البته اين عدم توجه دلايلي دارد كه در اين مختصر جاي توضيح آنها نيست.پس از ذكر اين مقدمه، درآغاز، به اختصار به معرفي كتاب «شرح چهل حديث» كه صدر الدين قونوي اسرار پارهاي از احكام را در آن شرح داده است، ميپردازيم و سپس سرّ حكم رباو حكم زنا و حدّ آن را مطابق نظرات وي در اين كتاب، بررسي خواهيم نمود.
معرفي كتاب «شرح چهل حديث»
بايد گفت اين كتاب كه تحت عنوان «شرح الاربعين حديثا»5 انتشار يافته است، حاوي شرح بيش از 29 حديثنمي باشد بنابراين معلوم نيست كه چرا كتاب به شرح چهل حديث معروف و منتشر شدهاست. مصحح كتاب آقاي حسن كامل ييلماز در مقدمه بسيار كوتاه خود بر اين اثر پرارزش، عللي را بيان نموده است كه علاقمندان را به مطالعه آن دعوت مينمايد.6قونوي در مقدمه خود بر كتاب، يادآور ميشود كه وي روش «متقدمين اهل فضل» را دنبال ننموده و به معاني ظاهري و يا به عبارات و الفاظ احاديث نپرداخته است، چرا كه «در اين امور فضيلت بسياري نيست و فايدهاي هم افزون نميكند. بلكه مهم، شناخت مقصود پيامبر صلياللّه عليه وسلّم و بيان حكمتها و اسراري است كه كلام نبوي در خود نهفته دارد، و اصول شريعت از كتاب و سنت نيز آن را تأييد و عقول روشن و سليم و فطرتهاي مستقيم هم صحت آن را گواهي ميكنند....7
بنابراين در شرح اين احاديث، ما با نوعي ويژه از فعاليت عقلاني و فكري آشنا ميشويم كه ميتوان آن را «تأويل» يا «تفسير عرفاني» ناميد. «قيد عرفاني» بر اين تفسير براي جدا كردن آن از نوع تفسيرهاي فلسفي و كلامي محض است. در حقيقت كلمه «سرّ» يا «اسرار» كه در عرف علماي اسلام، براي شرح آيات يا احكام، رايج بوده است - مانند «اسرار الصلوة »- به جنبه عرفاني يا معنوي اين نوع آيات و احكام اشاره دارد كه در دسترس همه كس نيست. البته بايد افزود كه اين روش عارفانه در شرح آيات و احاديث و يا احكام، خاص صدرالدين قونوي نبوده و او از روش استاد و مربي خود الشيخ الاكبر پيروي نموده است. در واقع بيشتر آثار ابن عربي تفسير و تأويلي غريب بر آيات قرآن و قصص انبياء عليهم السلام ميباشد كه نتيجه ذهن بسيار خلاق و گاه نتيجه كشف و شهود مستقيم او بوده است. 8
در مورد احكام، ابن عربي بيشتر به تفسير آن دسته از احكام كه جنبه عبادي دارند، پرداخته است.9 قونوي نيز همين روش را دنبال نموده ولي در اين كتاب ضمن بيان اسرار بعضي از احكام عبادي مانند طهارت، (الطهارة و اسرارها) و نماز و وضو (اسرار الصلوة و الوضوء) و... به سرّ دو حكم ديگر نيز پرداخته كه از جهات گوناگون قابل ملاحظه است و ما آن دو را براي خوانندگان علاقمند و آشنا به اين نوع مطالعات برگزيديم نوع تفكر و انديشه عرفاني قونوي به خوبي در بيان «سرّ و ايضاح» اين دو حكم يعني سرّتحريم ربا و سرّ تحريم زنا و حدّ شرعي آن توسط او به خوبي پيداست. ما خواننده اهل ذوق را به مطالعه و دقت د رمفاهيم آن دعوت مينمائيم.سرّ تحريم ربا، تحريم زنا و حد شرعي آن
مقدمه:«سر و ايضاح» اين دو حكم به ترتيب ضمن احاديث شماره 16 صص(59ـ61) و شماره19 صص (78ـ79) مندرج شده است كه هر يك را در بخشي جداگانه شرح خواهيم داد.