ابتداى اثر - دادگستر جهان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دادگستر جهان - نسخه متنی

ابراهیم امینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید











ابتداى اثر

مقدمه چاپ جديد

مقدمه چاپ جديد

به نام خداى
بزرگ

عقيده به وجود
مهدى موعود وامام زندهء غايب يك عقيدهء اسلامى است واز اركان مذهب اماميه بشمار مى
رود.

عقيده اى است قطعى كه بوسيله اخبار متواتر و قطعى الصدور به اثبات رسيده و
قابل تشكيك نخواهد بود.

ليكن بسيارى از مسائل مربوط به آن نياز به تحقيق و بررسى
دارد.

ازقبيل: طول عمر، غيبت طولانى، علت غيبت ، فوائد امام زمان درزمان غيبت،
وظيفهء مسلمين درزمان غيبت، علائم الظهور، انقلاب جهانى مهدى، و چگونگى پيروزى آن
جناب، سلاح سپاهيان مهدى، ودهها مسألهء ديگر.

چون دراين باره، اشكالات زيادى از
جانب مخالفين، كتباً و شفاهاً، دربين قشر جوان و تحصيل كرده، القا مى شد، كه نياز
به پاسخگويى داشت.

با اينكه درباره امام زمان روحى فداه كتابهاى فراوانى تأليف شده
ليكن متأسفانه اكثر نويسندگان توجهى به اشكالات نداشته و درصدد پاسخگويى نبوده
اند.

نگارنده از سالهاى قبل به اين نياز توجه داشت و به همين منظور درصدد تأليف
كتابى برآمد كه مطالب صحيح مربوط به امام زمان را به خوانندگان عرضه دارد و
پاسخگوى مشكلاتشان باشد.

و بحمدالله توفيق يافت چنين كتابى را درسال 1346 چاپ و
دراختيار علاقه مندان قرار دهد.

ولى همواره درصدد تكميل آن بوده و هست.

لذا درسال
1347












كتاب با تجديد نظر و اضافات چاپ و
دراختيار علاقه مندان قرار گرفت.

ولى ازآن سال تا كنون كتاب مكرراً بطبع رسيد
وتوفيق تجديد نظر فراهم نشد.

تا اينكه دراين زمان توفيقى حاصل شد و مطالب جديدى
فراهم گرديد.

لذا كتاب را با تجديد نظر واضافات سودمند، تقديم علاقه مندان مى
نمايم.

بازهم متذكر مى شوم كه پرونده كتاب همانند سابق مفتوح خواهد بود.

وازخوانندگان مى خواهم كه با ارسال تحقيقات ورهنمودهاى خودشان، نويسنده را ممنون
الطاف خويش سازند.

قم ــ ابراهيم
اميني

اسفند ماه
1366






مقدمهء چاپ اول



اوضاع آشفته
واسفناك جهان، مردم را به وحشت انداخته،جنگهاى سرد وگرم و مسابقهء تسليحاتى وصف
آرائى شرق وغرب و بحرانهاى موحش، اعصاب جهانيان را خسته و فرسوده نموده است.

توليد
و تكثير سلاحهاى جنگى، نسل بشر را بنابودى تهديد مى كند.

خودسرى و طغيان غارتگران
جهانى، ملل عقب نگاهداشته شده را از تمام شئون حياتى ساقط ساخته است.

محروميت
روزافزون طبقهء ضعيف و استمداد و استغاثهء گرسنگان و مريضان جهان و توسعهء فقرو
بيكارى، وجدانهاى زنده و دلهاى حساس را پريشان نموده است.

تنزل اخلاق انسانيت و بى
رغبتى نسبت به اموردينى و اعراض از قوانين الهى وافراط در ماديگرى و ترقى و رونق
مظاهر فساد و شهوت پرستى، روشنفكران جهان را مضطرب نموده است.

اين اوضاع وصدها
مانند اينهاست كه خيرخواهان بشرو عاقبت انديشان و اصلاح طلبان را سرگردان نموده و
زنگ خطر سقوط انسانيت، درگوششان طنين انداز است.

آنان براى حل مشكلات بشرورفع
بحرانهاى جهانى، تلاش و كوشش مى نمايند و بدين منظور، هردرى را مى كوبند، اما هرچه
بيشتر كوشش كنند مأيوس تر مى گردند.

گاهى بطورى نااميد مى شوند كه دراصل قابليت
اصلاح بشرترديد مى نمايند و به اوضاع آيندهء جهان بدبين مى شوند و از عواقب وخيم و
سرنوشت خطرناك آن، بخود مى لرزند و ازحل مشكلات جهان انسانيت اظهار عجز مى كند،
بالاترازاين، گاهى ازشدت عصبانيت واستيصال، ترقيات بشر را ناديده گرفته علوم و
صنايع را به باد انتقاد مى گيرند، درصورتيكه حتى خودشان












هم درحال عادى، اعتراف دارند كه علم و
صنعت گناهى ندارد، بلكه بشرخودخواه و سركش است كه از آن نعمت بزرگ ، سوء استفاده مى كند وازمسير صلاح بسوى فسادش
مى كشد.

آيندهء جهان از نظر شيعه

اما شيعيان،
ديويأس و نااميدى را از خويش رانده اند و به عاقبت و سرنوشت بشر خوشبين هستند،
مردم نيك و شايستهء جهان را پيروز مى دانند لكن احكام و قوانين بشرى را براى
اصلاح و ادارهء جهان كافى نمى
دانند.

آنان مى گويند(و باثبات هم رسانده اند) كه اين همه برنامه هاى رنگارنگ و
مسلك هاى دلفريب مجعول بشر قدرت ندارند بشر را از گرداب بدبختى نجات دهند
وبحرانهاى خطرناك جهانى را علاج كنند، بلكه فقط قوانين ودستورات جامع و متين اسلام
را كه از منبع وحى سرچشمه گرفته، براى تأمين سعادت بشر صالح مى دانند.

آنان
عصردرخشانى را پيش بينى مى كنند كه بشر به حد كمال رسيده و زمام ادارهء جهان را به
دست تواناى امام معصومى مى بينند كه ازهرگونه خطا و اشتباه و خودخواهى وغرض رانى
منزه و درامانست.

بطور كلى شيعيان از موهبت بزرگ اميدوارى برخوردارند و درهمين عصر
تاريك، عصر درخشان حكومت توحيد را درمغز خويش مجسم نموده، درانتظارش بسر مى برند و
خودشان را براى چنين انقلاب جهانى آمادهمى سازند.

انتظار فرج و علت عقب افتادگى

يكى از
موضوعاتى كه دستاويز دشمنان شيعه شده بدان وسيله برآنها تاخته اند، موضوع انتظار
فرج وايمان به مهدى موعود است.

مى گويند: يكى از عوامل عقب ماندگى شيعيان ايمان
به مصلح غيبى است.

همين عقيده است كه شيعيان را تنبل و لاابالى بارآورده، از جديت
و كوششهاى اجتماعى بازشان داشته، فكر اصلاحات عمومى وترقيات علمى را ازآنان سلب
نموده است ودرمقابل بيگانگان به ذلت و خوارى تسليم شده، اصلاح امور اجتماعى را از
مهدى اسلام انتظار دارند.

مااكنون مجال
آن را نداريم كه درعوامل واسرار انحطاط مسلمين و شيعيان












بحث و كنجكاوى كنيم، ليكن اين موضوع به
طور اجمال، مسلم است كه احكام و عقائد اسلام منشاء عقب ماندگى مسلمين نشده بلكه
عوامل و علل خارجى است كه جهان اسلام را به اين روز سياه انداخته است.

به طور قطع
مى توان گفت: هيچيك از اديان آسمانى، به قدر اسلام، راجع بامور اجتماعى و ترقى و
عظمت ملت ، سفارش ننموده است.

اسلام مبارزهء با فساد و بيدادگرى و نهى ازمنكر را
از وظائف حتمى پيروانش قرارداده و اصلاحات اجتماعى و دادخواهى و امر به معروف
رادررأس واجبات دينى دانسته است.

موضوع امربه معروف و نهى ازمنكر را به قدرى اهميت
داده كه برتمام مسلمين واجب نموده است، تا گروهى رابدان منظور آماده و مجهز سازند.

خداوند متعال
درقرآن كريم مى فرمايد:.



سوره آل
عمران ،آيه 104

بلكه اين دو
وظيفهء بزرگ را از امتيازات و افتخارات مسلمين محسوب داشته مى فرمايد: .



. سوره آل عمران، آيه 110

پيغمبراكرم(ص)كوشش
دراصلاح امور مسلمين را از اركان اسلام و علائم مسلمين شمرده مى فرمايد: هركس
درامور اجتماعى جهان اسلام لاابالى باشد واهتمام نورزد و كوشش نكند، اصلا مسلمان
نيست.

قرآن شريف به
مسلمين دستور مى دهد هميشه درمقابل دشمنان مجهز و مسلح باشيد.

. سوره انفال آيه 60

اكنون از شما
سؤال مى كنم: با وجود اين قبيل آيات و صدها روايت، كه دراين موضوع وارد شده است،
اسلام كى اجازه مى دهد مسلمين ترقيات علمى و صنايع جهان را ناديده بگيرند و خطراتى
را كه متوجه جهان اسلام است كوچك












شمارند و دست برروى دست بگذارند و حمايت
از اسلام و مسلمين را از مهدى موعود انتظار داشته باشند؟! درمقابل ضربه هائى كه
برپيكر جهان اسلام وارد مى شود سكوت نمايند و با گفتن يك جملهء كوتاه كه«خدا فرج
امام زمان را نزديك كند» اززيربار مسئوليت هاى سنگين شانه خالى كنند!!

ما درطول كتاب
نوشته ايم كه: انتظار فرج يكى ازبزرگترين راههاى موفقيت مى باشد و هرگروهى كه چراغ
اميد دردلشان خاموش گشت و ديو يأس و نااميدى خانهء قلبشان را اشغال نمود، هرگز روى
سعادت و موفقيت را نخواهند ديد.

ليكن افرادى كه درانتظارموفقيت هستند، بايد تا
سرحد قدرت بكوشند و راههاى رسيدن به هدف را هموارسازند و براى بهره بردارى از
مقصد، خودشان را آماده سازند.

حضرت صادق(ع)
فرمود:
حكومت آل محمد مسلماً تأسيس خواهد شد پس هركس علاقه مند است كه ازاصحاب و ياران
قائم ما باشد، بايد كاملا مراقبت كند، تقوى و پرهيزكارى را شيوهء خويش گرداند،
خودش را به اخلاق نيك انسانيت مزين سازد و بعداً درانتظار فرج قائم آل محمد باشد.

هركس براى ظهور قائم ما، اين چنين آمادگى و انتظار داشت ليكن توفيق نصيبش نگشت و
قبل از ظهور آن حضرت، اجلش فرارسيد، به اجرو ثواب ياران آن جناب نائل خواهد شد.

سپس
فرمود: كوشش و جديت كنيد و اميدوار فرج و موفقيت باشيد.

اى گروهى كه مورد توجه
خداهستيد، موفقيت و پيروزى گوارايتان باد











غيبت نعمانى ، ص 1.
06

اسلام آنقدر
به موضوع آمادگى مسلمين اهميت داده كه امام صادق(ع) فرمود: خودتان را براي

ظهور قائم
مهيا وآماده سازيد ولوبه ذخيره نمودن يك تير باشد.

بحارالانوار ج 52 ص 3.
66

خداوند مقرر
فرموده است كه اوضاع آشفتهء جهان به وسيلهء مسلمانان اصلاح شود، دستگاه ظلم و ستم
برچيده شود، كفر و مادى گرى ريشه كن گردد، دين مقدس اسلام همگانى شود و هيچ شخص
بااطلاعى دراين جهت ترديد نمى كند كه يك چنين انقلاب بزرگ جهانى صلاحيت و شايستگى
لازم داشته، بدون تهيه مقدمات امكان وقوع ندارد.

قرآن كريم نيز
همين مطلب را تصديق نموده شايستگى را براى به دست آوردن قدرت زمين لازم مى شمارد.

خداوند درقرآن كريم مى فرمايد:. با توجه به مطالب مذكور آيا مى توان گفت مسلمانان
كه بايد پرچمدار آن انقلاب فوق العاده جهانى باشند نسبت به تهيهء مقدمات و اسباب
آن هيچ گونه مسئوليتى ندارند؟! گمان نمى كنم هيچ عاقلى چنين مطلبى را باور كند.

سورهء انبياء آيه 105

پيامى به مسلمين

اى مسلمانان
غيور! دوران غفلت سپرى شده است از خواب غفلت بيدار شويد، ازاختلاف و تشتت احتراز
كنيد.

همه تحت پرچم نيرومند توحيد مجتمع گرديد.

اختيار خود را به شرق و غرب ندهيد و
همه جا پيشرو و طلايه دار كاروان تمدن بشر باشيد.

كاخ عظمت و استقلال و تمدن خويش
را بر پايه هاى محكم اسلام استوار سازيد.

ازروح قرآن مجيد الهام بگيريد، درراه عزت
و سربلندى اسلام گام برداريد، افكار شوم و خطرناك شرق و غرب را مهار كنيد، قافلهء
تمدن بشرى را رهبرى نمائيد.

شما شخصيت و بزرگى و حريّت خويش را به دست آوريد.

با
جهل و بيسوادى وجمود افكارو خرافات مبارزه كنيد.

جوانان خود را باحقائق اسلام آشنا
سازيد تا ديو استعماراز شما مأيوس گردد و ازمرزو بومتان فرار كند.

اى مسلمانان
عزيز! عزت و بزرگى واقتدار مخصوص رجال شايسته و صلاحيت دار است، شما شايستگى خويش
را به اثبات رسانيد، منابع گرانبهاى علوم اجتماعى و اقتصادى و اخلاقى قرآن را
استخراج كنيد، برنامه هاى اصلاحى متين اسلام را به جهانيان عرضه بداريد و عملاً به
آنان به فهمانيد كه دين اسلام نيامده تا درمعابد گوشه نشين گردد يا دردرون دلها
لانه بسازد، بلكه آمده است تا سعادت و ترقى بشر را تأمين كند.

شما خيرانديشان جهان
را اميدوار سازيد و دراين پيكار مقدس به همكارى دعوتشان نمائيد و قافلهء تمدن و
خيرخواهى جهان انسانيت را رهبرى كنيد.

اى جوانان
رشيداسلام! شما دراين پيكار مقدس و هدف بزرگ انسانيت











مسؤليت و سهم بيشترى داريد، بايد بجوشيد و
بكوشيد وبراى عظمت اسلام و ترقى مسلمين و پيشبرد هدف مقدس امام زمان جديت نماييد.

شما بايد ازاصحاب و ياران مهدى دادگستر باشيد كه اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «اصحاب و ياران مهدى موعود همه
جوان مى باشند و افراد پيردربين آنها كمياب است».

بحارالانوار ج 52 ص333

ومن الله
التوفيق.

ابراهيم امينى
ـــ قم حوزهء علميه

فروردين ماه
1346






درمجلس جشنى
كه دريكى از دبيرستانها تشكيل يافته بود شركت كردم.

آن جشن باشكوه، درشب پانزدهم
شعبان، به مناسبت تولد امام زمان(ع) منعقد شده بود.

مجلسى بود مزين و آراسته
وازتمام طبقات درآن شركت جسته بودند، ليكن اكثريت آن را طبقهء تحصيل كرده و جوان
تشكيل مى داد و برنامهء آن، توسط انجمن اسلامى آن دبيرستان اداره مى شد.

درآغاز
برنامه،دانش آموز خردسالى با خواندن آياتى چند از كلام الله مجيد، مجلس را رونق و
صفا بخشيد.

سپس دانش آموز ديگر، اشعار نغزى را كه درباره امام غائب(ع) سروده بود
قرائت نمود.

بعدازآن، مقالهء بسيار جالب و سودمندى كه توسط يكى از دانشجويان تهيه
شده بود خوانده شد.

درپايان برنامه، دانشمند محترم جناب آقاى هوشيار دبيرهمان
دبيرستان سخنرانى جالب و سودمندى پيرامون امام زمان(ع) ايرادنمود.

سپس پايان
برنامه اعلام و حضار به صرف شيرينى دعوت شدند.

برنامهء مذكور
تمام حاضرين را شيفته و جذب كرده بود ولى شايد من از تمام آنان بيشتر مجذوب آن
كانون انس شده بودم.

آنچه مرا شيفته بود تجملات و وسائل پذيرايى نبود بلكه روح پاك
و بى آلايش جوانان و دانش آموزان عزيز بود كه با جمع كردن دين ودانش، درنشر حقايق
و معارف و تنوير افكار عمومى كوشش واظهار علاقه مى كردند.

صفاى روح ودل پاك وهمت
عالى آن غنچه هاى اجتماع ازدرو ديوار مجلس نمايان بود.

آن نونهالان محبوب با گرمى
و شوق از شركت كنندگان پذيرايى مى نمودند.

دماغ پرشور و
افكار روشن آن جوانان، مرا به آيندهء درخشان مسلمين اميدوار نمود.

پرچم تمدن و
ترقى ملت را بردوش آنان ديدم و اشك شوق درديدگانم حلقه زد و از صميم قلب به انجمن
اسلامى آن دبيرستان و بنيان گذاران اين نهضت مقدس دانشجوئى وهمت عالى آنان، صدها
آفرين گفتم و موفقيت آنان را ازخداى بزرگ خواستار شدم.

درهمانوقت،
مهندس مدنى كه دركنارآقاى هوشيار نشسته بود اظهار داشت: شما واقعاً بوجود امام
غائب(عج) ايمان داريد و عقيدهء شما از روى تحقيق است يا اينكه ازروى تعصب از آن
دفاع مى كنيد؟

هوشيار:ايمان
من كوركورانه وازروى تقليد نيست بلكه با تحقيق و مطالعه آن عقيده را پذيرفته ام.

ولى درعين حال، حاضرم بازهم مطلب را مورد بررسى و تجديد نظر قراردهم.

مهندس: چون
موضوع امام زمان(عج) براى من خوب روشن نيست و هنوز نتوانسته ام خودم را قانع سازم،
علاقمندم آن را مورد بحث قراردهم و از مطالعات جنابعالى بهره مند گردم.

دكترامامى و
فهيمي: اگر چنين جلسه اى تشكيل شد ماهم ميل داريم درآن شركت جوييم.

هوشيار:
هروقتى را تعيين بفرمائيد با كمال افتخار حاضرمى شوم.

سرانجام شب
شنبه را براى مناظره تعيين كردندو بدينوسيله جلسه ختم به خير شد.

شب شنبه جلسه
درمنزل آقاى مهندس تشكيل شد ، پس از تعارفات رسمى و صرف چاى و ميوه ساعت هشت رسميت
جلسه اعلام گشت.

آغاز عقيده به مهدى



دكتر: عقيدهء
به مهدى از چه زمانى داخل محيط اسلامى شد؟ درزمان پيغمبر اسلام هم از مهدى صحبتى
بوده يا اينكه پس از رحلت آن حضرت اين عقيده دربين مسلمين شايع گشت؟ بعضى نوشته
اند: مهديگرى درآغاز اسلام نبوده وازنيمهء دوم سدهء يكم درميان مسلمين پيدا شد،
گروهى محمدبن حنفيه را مهدى ناميده، نويدها از نيكى حال اسلام با دست وى به مردمان
دادند و چون مرد گفتند نمرده است ودركوه« رضوى » زندگى مى كند و روزى بيرون خواهد
آمد.

هوشيار: عقيده
به مهدى از آغاز اسلام دربين مسلمين شايع بود.

پيغمبر اكرم(ص) نه يك بار بلكه
بارها از آن وجود شريف خبرمى داده و گاه و بيگاه ازدولت مهدى و علائم وآثار ونام و
كنيه اش گفتگو مى كرده است.

احاديثى كه از پيغمبر اكرم دراين باره صادرشده و
ازطريق شيعه وسنى به مارسيده، ازحد تواتر متجاوز است.

ازباب نمونه چند حديث را مى
خوانم:

عبدالله بن
مسعود از پيغمبر(ص) روايت كرده كه فرمود:
دنيا تمام نخواهدشد تا اينكه مردى از اهل بيت من كه مهدى ناميده مى شود برمردم
حكومت كند.

عبدالله بن مسعود قال، قال رسول الله(ص):لايذهب الدنيا حتى يلى امتى
رجل من اهل بيتى يقال له المهدى ــ بحارالانوارچاپ اسلاميه سال 1384 هجرى ج 51 ص

75 - اثبات الهداة ط 1ج 7 ص 9.


ابوالحجاف
روايت كرده كه پيغمبر(ص) سه مرتبه فرمود:
بشارت باد شما را به مهدى.

درهنگام پراكندگى مردم ووقوع گرفتارى هاى سخت، ظاهرمى
شود و زمين پراز ظلم و ستم راازعدل و داد پر مى كند، دل هاى پيروانش را سرشار از
عبادت نموده عدلش همه را فرا مى گيرد.

. ابوالحجاف قال، قال رسول الله(ص): ابشروا
بالمهدى، قالها ثلاثا يخرج على حين اختلاف من الناس وزلزال شديد يملاءالارض قسطاً
و عدلا كما ملئت ظلماً و جوراً.

يملاء قلوب عباده عبادة و يسعهم عدله ــ
بحارالانوار ج 51 ص 7.
4.

/ 44