شيعيان علي بن ابي طالب - اخبارگرایی در تفسیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخبارگرایی در تفسیر - نسخه متنی

محمد علی کوشا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شيعيان علي بن ابي طالب

ـ عليه‏السّلام ـ بودم. «انّ الانسان لربّه لكنود» مراد، خليفه اوّل بين شده، اين تطبيقات، مخالف قواعد زبان و ادبيات عرب مي‏باشد؛

ج) مواردي از قبيل: «فاذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» يعني هنگامي كه از نبوت فارغ شدي علي

ـ عليه‏السّلام ـ را به جانشيني خود نصب كن، و در «الذي يكذّب بالدين» مراد از دين، ولايت امام علي ـ عليه‏السّلام ـ است.

د) مواردي از از قبيل: «اِنَّ عدّة الشهور عندالله اثناعشر شهراً» به دوازده امام ـ عليه‏السّلام ـ و «الفجر» به قائم آل محمّد ـ عجل‏الله تعالي فرجه ـ «و ليال عشر» به امام شيعه، و «شفع» به علي ـ عليه‏السّلام ـ و «وتر» به خداوند و «طور سينين» به امام حسن و امام حسين و امام علي ـ عليهم‏السّلام ـ اشاره دارد. در «والشمس والقمر» مراد از «شمس» رسول خدا ـ صلي‏الله عليه وآله ـ و مراد از «قمر» علي ـ عليه‏السّلام ـ و مراد از «ليل» پيشوايان ستم، و مراد از «نهار» اسامي ذرية زهراء ـ عليها‏السّلام.

هـ) مواردي از قبيل: «فلا اقتحم العقبه وما ادريك ماالعقبه فَكُّ رَقَبَة» كه مراد از «فَكُّ رَقَبَة» ولايت اميرمؤمنان ـ عليه‏السّلام ـ دانسته‏اند، در «ثم ليقضوا تفثهم» مراد ملاقات امام است. «والتين والزيتون» مراد امام حسن ـ عليه‏السّلام ـ و امام حسين ـ عليه‏السّلام ـ دانسته‏اند كه تمام اين تطبيقات، موهن به مقام پيامبر ـ صلي‏الله عليه وآله ـ و اهل‏بيت ـ عليهم‏السّلام ـ است.[5]

نگارندة اين فرضيه مقام احاديث فوق را به دليل ضعيف سند اغلب آنها و مغاير بودن با اصول قواعد عقلي و نقلي و عرفي ـ از جمله روايات تفسيري را ـ از اقسام تطبيق باطل به شمار آورده است».

آن‏گاه نويسندة محترم، در مقام پاسخ برآمده و به گمان خويش در ابطال توهم نويسنده، نوشته است:

1. بيرون راندن هر تطبيق و يا تبيين مصداقي از حوزة تفسير، با مباني تفسيري اهل‏بيت

ـ عليهم‏السّلام ـ سازگار نمي‏باشد؛

2. نامگذاري برخي مفاهيم ياد شده از مقولة انطباق كلي بر مصداق بسيار دشوار به نظر مي‏رسد؛

3. برخي از اين‏گونه موارد اشاره به معاني بطني آيه است؛

4. به گمان قوي چنانچه از همة موارد ياد شده به نوعي تشبيه و يا استعاره تعبير گردد سخني سازگار با اصول و قواعد محاوره خواهد بود.

از چهار پاسخ مذكور، پاسخ اوّل، دوّم و سوّم، هر كدام هيچ مشكلي را حل نمي‏كند و دليلي هم كه بتواند اثبات كند كه آيات فوق‏الذكر منطبق بر موارد نام برده و يا مصداقي از آنهاست وجود ندارد. و ادعاي اين‏كه اين‏گونه موارد از باب بطن آيه باشد، ادعايي بدون دليل و صرف توهّم است. و رواياتي كه در بردارندة چنين مطالبي است از جهت سند قابل اعتماد نيستند، و از جهت دلالت هم، دلالتي اثبات بر مدّعاي نويسنده كتاب ندارد. و اصولاً حمل اين آيات بر اهل‏بيت ـ عليهم‏السّلام ـ چه فضيلتي را براي آن بزرگواران ـ كه سرتاپا غرق در فضيلت‏اند ـ اثبات مي‏كند؟

به راستي اگر گفتيم «شمس» يعني پيامبر اكرم ـ صلي‏الله ‏عليه‏ و‏آله ـ و «قمر» يعني اميرالمؤمنين علي ـ عليه‏السّلام ـ با اين‏گونه ادّعاها، چه فضيلتي براي آن بزرگواران حاصل آمده است؟ فضيلت پيامبر و علي و ديگر امامان معصوم ـ عليهم‏السّلام ـ به درك و فهم و انديشه و ارادة اختياري آنها و حركت آنان در راه خدا است. وگرنه پديده‏هاي بي‏جان و بدون اراده در آسمانها و زمين به خودي خود چه فضيلتي دارند كه اينان منطبق بر آن شوند؟!

/ 8