علل پذيرش ولايت عهد
پس از آنکه امام تراژدي پيشنهاد خلافت را با توجه به جدي نبودن آن از سوي مامون، پشتسر نهاد، خود را در برابر صحنهبازي ديگري يافت. آن اينکه مامون به رغم امتناع امام هرگز از پاي ننشست و اين بار وليعهدي خويشتن را به وي پيشنهاد کرد. در اينجا نيز امام ميدانست که منظور تامين هدفهاي شخصي مامون است، لذا دوباره امتناع ورزيد، ولي اصرار و تهديدهاي مامون چندان اوج گرفت که امام بناچار با پيشنهادش موافقت کرد. دلايل امام براي پذيرفتن وليعهدي
هنگامي امام رضا(ع) وليعهدي مامون را پذيرفت که به اين حقيقت پي برده بود که در صورت امتناع بهايي را که بايد بپردازد تنها جان خودش نميباشد، بلکه علويان و دوستدارانشان همه در معرض خطر واقع ميشوند. در حالي که اگر بر امام جايز بود که در آن شرايط، جان خويشتن را به خطر بيفکند، ولي در مورد دوستداران و شيعيان خود و يا ساير علويان هرگز به خود حق نميداد که جان آنان را نيز به مخاطره دراندازد. افزون بر اين، بر امام لازم بود که جان خويشتن و شيعيان و هواخواهان را از گزندها برهاند. زيرا امت اسلامي بسيار به وجود آنان و آگاهي بخشيدنشان نياز داشت. اينان بايد باقي ميماندند تا براي مردم چراغ راه و راهبر و مقتدا در حل مشکلات و هجوم شبههها باشند. آري، مردم به وجود امام و دستپروردگان وي نياز بسيار داشتند، چه در آن زمان موج فکري و فرهنگي بيگانهاي بر همه جا چيره شده بود و با خود ارمغان کفر و الحاد در قالب بحثهاي فلسفي و ترديد نسبتبه مبادي خداشناسي، ميآورد. بر امام لازم بود که بر جاي بماند و مسؤوليتخويش را در نجات امتبه انجام برساند. و ديديم که امام نيز - با وجود کوتاه بودن دوران زندگيش پس از وليعهدي - چگونه عملا وارد اين کارزار شد. حال اگر او با رد قاطع و هميشگي وليعهدي، هم خود و هم پيروانش را به دست نابودي ميسپرد اين فداکاري کوچکترين تاثيري در راه تلاش براي اين هدف مهم در برنميداشت. علاوه بر اين، نيل به مقام وليعهدي يک اعتراف ضمني از سوي عباسيان به شمار ميرفت داير بر اين مطلب که علويان نيز در حکومتسهم شايستهاي داشتند. ديگر از دلايل قبول وليعهدي از سوي امام آن بود که اهلبيت را مردم در صحنه سياستحاضر بيابند و به دست فراموشيشان نسپارند، و نيز گمان نکنند که آنان همانگونه که شايع شده بود، فقط علما و فقهايي هستند که در عمل هرگز به کار ملت نميآيند. شايد امام نيز خود به اين نکته اشاره ميکرد هنگامي که «ابن عرفه» از وي پرسيد: - اي فرزند رسول خدا، به چه انگيزهاي وارد ماجراي وليعهد شدي؟ امام پاسخ داد: به همان انگيزهاي که جدم علي(ع) را وادار به ورود در شورا نمود. (1) گذشته از همه اينها، امام در ايام وليعهدي خويش چهره واقعي مامون را به همه شناساند و با افشا ساختن نيت و هدفهاي وي در کارهايي که انجام ميداد، هرگونه شبهه و ترديدي را از نظر مردم برداشت. آيا امام خود رغبتي به اين کار داشت؟ اينها که گفتيم هرگز دليلي بر ميل باطني امام براي پذيرفتن وليعهدي نميباشد. بلکه همانگونه که حوادث بعدي اثبات کرد، او ميدانست که هرگز از دسيسههاي مامون و دار و دستهاش در امان نخواهد بود و گذشته از جانش، مقامش نيز تا مرگ مامون پايدار نخواهد ماند. امام بخوبي درک ميکرد که مامون به هر وسيلهاي که شده در مقام نابودي وي - جسمي يا معنوي - برخواهد آمد. تازه اگر هم فرض ميشد که مامون هيچ نيتشومي در دل نداشت. با توجه به سن امام اميد زيستنش تا پس از مرگ مامون بسيار ضعيف مينمود. پس اينها هيچ کدام براي توجيه پذيرفتن وليعهدي براي امام کافي نبود. از همه اينها که بگذريم و فرض را بر اين بگذاريم که امام اميد به زنده ماندن تا پس از درگذشت مامون را نيز ميداشت، ولي برخوردش با عوامل ذي نفوذي که خشنود از شيوه حکمراني وي نبودند، حتمي بود. همچنين توطئههاي عباسيان و دار و دستهشان و بسيج همه نيروها و ناراضيان اهل دنيا بر ضد حکومت امام که اجراي احکام خدا به شيوه جدش پيامبر(ص) و علي(ع) بايد پياده ميشد، امام را با همان مشکلات زيانباري روبرو ميساختند که برايتان در فصل گذشته شرح داديم. در آنجا گفتيم که حتي مردم نيز حکومتحق و عدل امام(ع) را در آن شرايط نميتوانستند تحمل کنند. فقط اتخاذ موضع منفي درستبودبا توجه به تمام آنچه که گفته شد در مييابيم که براي امام(ع) طبيعي بود که انديشه رسيدن به حکومت را از چنين راهي پر زيان و خطر از سر بدر کند، چه نه تنها هيچ يک از هدفهاي وي را به تحقق نميرساند، بلکه بر عکس سبب نابودي علويان و پيروانشان همراه با هدفها و آمالشان نيز ميگرديد. بنابراين، اقدام مثبت در اين جهتيک عمل افتخارآميز و بي منطق قلمداد ميشد. برنامه پيشگيري اماماکنون که امام رضا(ع) در پذيرفتن وليعهدي از خود اختياري ندارد، و نه ميتواند اين مقام را وسيله رسيدن به هدفهاي خويش قرار دهد، چه زيانهاي گرانباري بر پيکر امت اسلامي وارد آمده دينشان هم به خطر ميافتد... و از سويي هم امام نميتواند ساکتبنشيند و چهره موافق در برابر اقدامات دولتمردان نشان بدهد.... پس بايد برنامهاي بريزد که در جهتخنثي کردن توطئههاي مامون پيش برود. منابع مقاله:
زندگي سياسي هشتمين امام، شهيدي، سيد جعفر؛ (1) مراجعه شود به: مناقب آل ابيطالب / 4 / ص 364 - معادن الحکمة / ص 192 - عيون اخبار الرضا / 2 / ص 40 - بحار / 49 / ص 140 و 141.