تاملي در مستندات قرآنى پلوراليسم - تأملی در مستندات قرآنی پلورالیسم (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تأملی در مستندات قرآنی پلورالیسم (2) - نسخه متنی

محمدحسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تاملي در مستندات قرآنى پلوراليسم

محمدحسن قدردان قراملكى

اشاره
در شماره پيشين سه دليل و مستند قرآنى كثرت گرايان دينى مورد نقد و ارزيابى قرار گرفت.اينك چهار مستند ديگر مورد كندوكاو قرار مى گيرد.

مستند چهارم: توحيد و عمل صالح; ملاك هدايت

از ديگر مستندات قرآنى كثرت گرايان، تمسّك به اطلاق آياتى است كه در آن ها ملاك هدايت و رستگارى تنها سه اصل كلى ايمان به خدا و معاد و عمل صالح ذكر شده(1) و قيود ديگرى از قبيل تديّن به دين خاصى مانند اسلام مورد توجه قرار نگرفته است. روشن است كه درصورت لزوم و اعتبار آن آيات، بايد بدان ها اشاره شود، وگرنه اغراى به جهل لازم خواهد بود كه چنين كارى از سوى آفريدگار عالم و حكيم محال است. بنابراين، در صورت برخوردارى پيروان اديان مختلف از سه آموزه مزبور، اهل هدايت و رستگارى به شمار خواهند آمد. مستندات قرآنى مدعيان اين ديدگاه عبارت است از:

1ـ «اِنَّ الّذينَ آمنوا والّذينَ هادوُا و النَّصارى و الصّائبينَ مَن آمنَ بِاللّهِ و اليومِ الآخِر و عَمِلَ صالحاً فَلَهم اَجرُهم عِندَ ربِّهم وَلاَخوفٌ عَليهم و لا هُم يَحزنونَ» (بقره: 62);

2ـ «بَلى مَن اَسلَم وَجهَهُ لِلّهِ و هو مُحسنٌ فَلهُ اَجرهُ عِندَ رَبِّه و لا خوفٌ عَليهم و لا هم يَحزنونَ» (بقره: 112);

3ـ «قُل يَا اهلَ الكتاب تَعالَوا اِلى كلمة سواء بَينَنا و بَينكُم اَلاّ نَعبدَ اِلاّ اللَّهَ و لا نُشركَ بِه شيئاً» (آل عمران: 64);

4ـ «يَا اَيُّها النَّاسُ اِنَّا خَلقناكم مِن ذَكر و اُنثى وَجَعلناكُم شُعوباً و قَبائلَ لِتعارفُوا اِنِّ اكرَمكُم عِندَاللّه اَتقيكم» (حجرات: 13);

5ـ «لَيسَ البِرَّ اَن تُوَلُّوا وُجوهَكم قِبَلَ المَشرقِ و المَغربِ و لكنَّ البِرَّ مَن آمَن بِاللّهِ و اليومِ الآخِر... اُولئكَ هُم المتَّقُون.» (بقره: 177)
آقاى بهاءالدين خرمشاهى توجه خاصى به آيات مزبور داشته; چنان كه آيه 64 سوره آل عمران را در مقاله اى ناظر به الهيات جهانى دانسته و از آن به بيانيه و ماده واحده تعبير نموده كه «جان و جوهر دين و ايمان را در يك كلمه خلاصه كرده است.»(2) با وجود اين، او در آن مقاله، «اصل نسخ» را به عنوان اصل مسلّم اسلامى مى پذيرد و در كوتاه سخن، غايت آيه را چنين بيان مى كند: «از نظر اسلام و مسلمانان قديم و جديد، دعوتى است به حداقل.»(3)
اما ايشان در پاسخ به نقد نگارنده، اصل نسخ را منكر شده(4) و آيه مزبور را دعوت به حداكثر ـ يعنى رستگارى در هر دينى توصيف كرده است(5); چنان كه در شرح آيه مزبور و آيه 13 سوره حجرات مى نويسد: «خداوند معيار تقرّب را نه تديّن به دين خاص يا مذهب خاص شمرده، بلكه خطاب به همه اقوام و قبايل بشرى گفته است كه ملاك رستگارى و تقرّب به خداوند، عمل صالح ـ يعنى پرهيزگارى ـ است. بايد گفت كه خداوند در اين جا توحيد و ايمان را مسلّم گرفته است و متعرض آن نشده است.»(6)
وى سپس به اخذ نتيجه از دو آيه مزبور و ديگر آيات مى پردازد: «از جمع بين مضامين آيه 64 آل عمران و آيه شعوبيه و چندين آيه ديگر، كه درباره طوايف مختلف اهل كتاب است، برمى آيد كه اگر قرار باشد حرف و حكم قرآن را درباب الهيات جهانى و مورد قبول همه مؤمنان روى زمين جستوجو كنيم، به ايمان (توحيد) و عمل صالح مى رسيم. از طريق خلف مى توان پرسيد: آيا كسى كه خالصانه اهل توحيد باشد و يك عمر به عمل صالح پرداخته باشد، قطع نظر از مذهبش، رستگار نيست؟»(7)
آقاى محمود بينا نيز اديان مختلف را در اصول سه گانه (توحيد، نبوّت و معاد) مشترك دانسته و از اين رو، قايل به «پلوراليزم» شده و براى اثبات مدعاى خود به آياتى استناد كرده كه در آن ها به تعريف و تمجيد اهل كتاب اشاره شده است.(8) (كه در ذيل دليل بعد اشاره خواهد شد.)

تحليل آيه 62 بقره
در تحليل آيه مزبور، تأمّل در نقاط ذيل سستى مدعاى كثرت گرايان را روشن مى كند:

1ـ توجه به شأن نزول (تأييد ايمان پيش از اسلام): پيش تر گفته شد كه براى به دست آوردن معنا و مفهوم هر گزاره، توجه به اصولى مانند زمان، مخاطب و انگيزه صاحب سخن ضرورى است كه متأسفانه مدعيان در تفسيرآيات مزبور، مطلقاً بدان ها توجهى نكرده و صرفاً به ترجمه لغوى و لفظى آيه، آن هم به صورت بريده و ناقص اهتمام ورزيده اند.

در آيه مزبور، توجه به شأن نزول مى تواند معنا و مفهوم اصلى آن را براى ما روشن كند، در شأن نزول آيه نقل شده است كه سلمان فارسى، كه ابتدا زرتشتى مذهب بود، همراه پسر حاكم توسط يك راهب مسيحى به كيش مسيحيت روى آورد. راهب مسيحى صفات و خصوصيات پيامبر خاتم(ص) را، كه بعداً ظهور كرد، به سلمان يادآور شد. او بعدها با شنيدن ظهور پيغمبرى در مكّه ـ كه يكى از خصوصيات پيغمبر موعود بود ـ براى تحقيق، به سوى آن ديار شتافت و با انطباق خصوصيات راهب مسيحى بر پيغمبر اكرم(ص)، اسلام آورد. او از حضرت محمد(ص) درباره وضع مرشدخود ـ يعنى راهب مسيحى ـ كه فوت كرده بود، پرسيد. بعضى اصحاب گفتند كه آن ها كافرند، آيه مزبور نازل شد.(9)
بنابراين، آيه ناظر به ايمان اهل كتاب است كه پيش از اسلام، داراى سه ركن ايمان بوده و فوت كرده اند. پس آيه ارتباطى به بقاى حقانيت اديان ديگر ندارد. برخى از مفسران مانند آلوسى(10) و سيد قطب(11) چنين تفسيرى از آيه عرضه داشته و فخر رازى تفسير مزبور را به ابن عباس نسبت داده است.(12)
2ـ رفع توهّم كارسازى عناوين: دومين تحليل از آيه اين است كه آيه شريفه درمقام دفع اين توهّم است كه ملاك هدايت و ورود به بهشت تنها عنوان و ناميدن دين الهى مانند يهوديت و مسيحيت است; چنان كه يهوديان و مسيحيان در اين توهّم بودند(13)، بلكه ملاك هدايت و تقرّب به خدا سه اصل مزبور است. اما اين سه اصل كلى چگونه و يا در چه دين و شريعتى تحقق مى يابد، آيه ناظر بدان نيست، به ديگر سخن، آيه در مقام تبيين سه اصل كلى قرب الهى و نجات است. اما اين كه خصوصيات و مقتضيات ايمان به خدا و عمل صالح چيست; آيا ايمان به خدا موجب تصديق تمام پيامبران الهى از جمله حضرت محمد(ص) مى شود يا خير، آيه شريفه به ذكر اين نكات نپرداخته و اين مسائل را بايد در آيات ديگر پى گرفت.

علاّمه طباطبائى طرف دار تفسير مزبور است و براى تأييد مدعاى خويش، يعنى اين كه مراد از مؤمنان و يهوديان و نصارى و صائبان در صدر آيه تنها نام بردگان در آيه است، اين نكته را متذكر مى شوند. در صله «مَن آمَن بِاللّه». ضمير «مِنهم» ـ كه راجع به موصول در صدر آيه مى باشد ـ حذف شده است تا فرق اين دو از اهل ايمان روشن گردد.(14)

/ 8