تفسير موضوعى قرآن كريم از ديدگاه شهيد صدر - تفسیر موضوعی قرآن کریم از دیدگاه شهید صدر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر موضوعی قرآن کریم از دیدگاه شهید صدر - نسخه متنی

غلامعلی عزیزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید











تفسير موضوعى قرآن كريم از ديدگاه شهيد صدر


غلامعلى عزيزى

تفسير و انواع آن
تفسير قرآن كريم هم زاد قرآن و به هدف بيان مراد خداى متعال از آيه هاى نورانى آن است. نخستين بيانگر معارف وحيانى فرو فرستنده قرآن ـ خداى متعال ـ است كه فرمود: «ثُمَّ اِنَّ عَلينا بَيانَه» (قيامة: 19) پيامبر اكرم(ص) نيز اولين بشرى است كه به تفسير قرآن آگاهى يافته و مؤمنان را بدان رهنمون شده است: «و اَنزلنا اِليكَ الكتابَ لِتُبيِّنَ لِلنّاسِ ما نُزّل اِلَيهم...» (نحل: 44) پس از ايشان، جانشينان معصوم او: مفسّران واقعى و آگاه بر همه معارف قرآن اند كه در زمان هاى مناسب و با توجه به فهم مخاطبان، اندكى از آن را باز گفته اند.



دانش تفسير در ميان مسلمانان، در آغاز به صورت رواياتى پراكنده درباره شأن نزول يا معانى تكواژه ها و اندكى در باب مفاد آيه ها شكل گرفت و سينه به سينه نقل مى شد تا آن كه برخى از مؤلفان، كتاب هاى «غريب القرآن» را ـ كه در شرح واژگان مشكل قرآن است ـ پديد آوردند و گروهى ديگر به جمع روايات شأن نزول و غير آن دست زدند. اين روند سه سده به درازا كشيد و در ابتداى سده چهارم هجرى، تفسيرهاى كامل ترى از آنچه موجود بود به بازار آمد كه نمونه برجسته آن جامع البيان عن تأويل آى القرآن تأليف ابوجعفر محمد بن جرير طبرى است. اين تفسير و همانندهاى آن، همه قرآن را از آغاز تا انجام آيه به آيه مورد بحث و بررسى قرار داده اند.



در يك تقسيم بندى كلى، تفسير قرآن كريم به دو شكل قابل بررسى است:



الف ـ تفسير ترتيبى


در اين نوع از تفسير، كه سابقه بيش از ده قرن دارد، مفسّر از ابتداى قرآن به بحث و بررسى مفاد آيه ها مى پردازد و آيه به آيه كار خود را ادامه مى دهد تا تمامى آيه هاى قرآن را تفسير كند و به طور معمول، كم تر اتفاق مى افتد كه در ضمن تفسير يك آيه، از آيه هاى ديگرى نيز سخن به ميان آيد و از آن استفاده شود، جز اندكى از آيه هايى كه درباره فروع فقهى است و به ناچار، لازم است آيه هاى عام و خاص، ناسخ و منسوخ، مجمل و مبين و... در كنار هم قرار گيرند تا حكم واقعى مورد نظر قرآن كريم استخراج گردد.




ويژگى هاى تفسير ترتيبى:


1. امتيازات: گرچه برخى از قرآن پژوهان معتقدند كه برخى از آيه هاى قرآن از جايگاه اوليه خود جدا شده و از سياق اصلى خود برخوردار نيست، اما اين سخن در لزوم توجه به جايگاه آيه ها به هنگام تفسير خللى ايجاد نمى كند; زيرا آنچه گفته شده درباره همه آيه هاى قرآن نيست و تنها اندكى از چندين هزار آيه قرآن را دچار چنين مشكلى مى كند، آن هم نه به طور يقينى، بلكه به گمانى كه از برخى قراين حاصل آمده است. بنابراين، در تفسير ترتيبى، به جايگاه آيه توجهى جدّى مى شود كه مفسران از اين نكته به «رعايت سياق» تعبير كرده اند. چه بسا آيه اى با توجه به آيه هاى قبل يا بعد از آن مفادى داشته باشد، ولى هنگامى كه از آن فضا جدا مى شود چنين پيام و مفادى از آن مستفاد نگردد. اين يكى از برترين مزاياى تفسير ترتيبى است كه عموم مفسران به آن توجه كرده اند. شهيد صدر(ره) نيز به اين مطلب به طور كامل آگاه بوده و در بحث هاى اصولى خود نيز بدان پرداخته است.
2. كاستىها: درتفسير ترتيبى ـ كه به طور غالب، وجود داشته است و صرف نظر از تفسيرهايى كه حالت موضوعى نيز دارند ـ مفسّر تلاش مى كند تا ظاهر آيه را بفهمد و از ارتباط دادن آن به آيه هايى كه به نوعى با آن در ارتباط است و روى هم رفته يك نظام معرفتى را تشكيل مى دهد و در يك يا چند موضوع، نظريه اى را ارائه مى كند، خوددارى مى نمايد. در اين صورت، نمى توان با اين تفسير، نظريه قرآن را درباره موضوع هاى گوناگون مورد نياز به دست آورد و فهم ما از آيه هاى قرآن كامل نخواهد بود. به فرض اگر آيه هاى مربوط به شفاعت در قيامت را، كه در سوره هاى قرآن جاى گرفته، در جاى خود تفسير كرده، با يكديگر مرتبط نكنيم، نظريه قرآن كريم درباره شفاعت روشن نخواهد شد و فهم هر آيه از اين موضوع، فهم جزء كوچكى از مجموعه است كه بدون توجه به ديگر اجزا، ناقص و بعضاً انحرافى خواهد بود.




ب ـ تفسير موضوعى


تفسير موضوعى نام مجموعه بحث هايى است كه درباره موضوعى از موضوع هاى مطرح شده در قرآن با تدبّر و تعمّق در كل قرآن كريم صورت مى گيرد و در پرتو آن، همه آيه هايى كه به نوعى به موضوع نظر مرتبط است بررسى و استنطاق مى شود. در اين تفسير، به ترتيب آيه ها ـ در قرآن ـ نظر نمى شود و آيه هاى مربوط به بحث از هر جاى قرآن هم زمان مورد مطالعه و كاوش قرار مى گيرد.



پيشينه تفسير موضوعى: از زمانى كه نخستين آيه هاى الهى بر پيامبر اكرم(ص) فرود آمد تا آن هنگام كه مأموريت پيك وحى (جبرئيل) پايان يافت، افزون بر بيست سال فاصله شد و در اين ميان، شرايط مختلفى پديد آمد; حوادثى مانند فشارها و مخالفت هاى كافران در شهر مكّه (زادگاه اسلام)، هجرت پيامبر(ص) و مؤمنان، تشكيل جامعه اسلامى در مدينه، درگيرى هاى متعدد با كافران و منافقان و كتابيان، فتح مكّه و شكل گرفتن تدريجى قوانين عبادى، سياسى، اقتصادى و اجتماعى اسلام.



پيك وحى همواره در اين شرايط و حوادث، به اقتضاى حال، بخش هايى از قرآن را براى هدايت جامعه اسلامى بر پيامبر(ص) عرضه مى كرد و بدين سان، معارف قرآن در مناسبت ها و با شرايط زمانى گوناگون تبيين شد. اين ويژگى سبب گرديد تا يك موضوع در موارد متعددى و هر بار با توجه به نياز موجود، به بخشى از آن پرداخته شود و يا موضوع هاى گوناگونى كه به نوعى با يكدگر مرتبط اند به شكل جدا از هم بيان گردد، به گونه اى كه اگر كسى جوياى ديدگاه قرآن درباره موضوع خاصى باشد، نمى تواند به يك مورد بسنده كند، بلكه لازم است به همه آيه هايى كه ـ بىواسطه يا باواسطه ـ درباره موضوع مورد نظر اوست بنگرد و تفسير هر يك را در جايگاه خود بررسى كند. آن گاه از مجموع آن ها، ديدگاه قرآن را استخراج نمايد. كاوش در هر بخشى از قرآن ما را در فهم آيه ها در محدوده همان بخش يارى مى كند، اما به فهم نظريه قرآن درباره موضوع هاى مطرح شده در آن آيه ها نمى رساند; زيرا ممكن است دربخش يا بخش هاى ديگرى از قرآن، آيه هايى باشد كه به طور مستقيم يا غير مستقيم به مطالب مورد بررسى ما مرتبط باشد.



/ 8