پيشنهادات كاربردى براى زدودن كاستى هاى دو شيوه
صاحب نظران تفسير، راه هايى ـ نظرى يا عملى ـ براى زدودن كاستى هاى هر دو شيوه تفسير ارائه كرده و در واقع، شيوه صحيح فهم قرآن را شيوه اى مى دانند كه مزاياى هر يك از دو روش ترتيبى و موضوعى را داشته و از كاستى هاى آن دو مصون باشد. راه هاى ياد شده از اين قرار است:1ـ تفسير آيه ها در جايگاه خود با در نظر گرفتن آيه هاى مرتبط با آن
برخى از قرآن پژوهان براى حفظ مزاياى تفسير ترتيبى و جبران كاستى هاى نگرش موضوعى، اين شيوه را برگزيده اند. اين شيوه را، كه مى توان «ترتيبى ـ موضوعى» ناميد، تا اندازه اى نيازهاى جديد را پاسخ گو و راهبردى براى كشف نظريه هاى قرآنى در موضوع هاى گوناگون است. در اين شيوه، آيه ها به ترتيب متن قرآن، مورد بحث و بررسى قرار مى گيرد و به مناسبت موضوع مورد بحث در آيه، قابل تفصيل است، با اين ويژگى كه اگر در آيه اى، بحثى موضوعى انجام گرفت، با پيشرفت تفسير و مطرح شدن آيه هاى مشابه آن، ديگر بار تكرار نمى شود. به فرض، اگر ده آيه درباره موضوع «شفاعت» وجود داشته باشد، مفسر مى تواند در ذيل يكى از آيه ها، همه بحث موضوعى مرتبط با آن را بياورد يا يكى از كليدى ترين آيه هاى موضوع را انتخاب و مجموعه بحث را مطرح كند و شايد بتوان مجموعه اين بحث موضوعى را به عنوان سخنى مستقل در كنار آيه بيان كرد. تفسير گران سنگ الميزان اثر مرحوم علاّمه طباطبائى نمونه بارزى از تفسير ترتيبى ـ موضوعى است كه در ضمن تفسير ترتيبى، بسيارى از موضوع هاى مربوط به آيه را به يكى از راه هايى كه بيان شد، مطرح كرده است.
2ـ مكمّل قرار دادن هر يك از دو شيوه ترتيبى و موضوعى
شهيد صدر(ره) از قرآن پژوهانى است كه براى پاسخ گويى به نياز زمان، با اصل قراردادن تفسير ترتيبى و حفظ ميراث گران بهاى پيشينيان، نگرش موضوعى را در كامل كردن شيوه ترتيبى مؤثر دانسته و آن را گامى فراتر از تفسير ترتيبى تلقى كرده است. اين بدان روست كه بدون توجه به قرينه هاى مؤثّر در فهم آيه و دلالت هاى گوناگون الفاظ و عبارات و ظهور آن ها، امكان فهم صحيح و كامل مراد خداوند از آيه فراهم نمى شود و تلاش براى درك پيام هاى آيه عقيم خواهد ماند. بنابراين، تفسير ترتيبى در فهم مفاد آيه، تنها راه است، اما براى استخراج نظريه هاى قرآنى درباره موضوع هاى متعدد زندگى، كافى نيست و نياز به مكمّل دارد و مكمّل آن چيزى جز دسته بندى آيه هاى مربوط به يك موضوع و نگاه جمعى به آيه ها و مرتبط نمودن آن ها به يكديگر نخواهد بود.يادكرد اين نكته ضرورى است كه در اين فرض، لازم نيست همه آيه هاى قرآن را به ترتيب تفسير كنيم تا مقدمه اى براى تفسير موضوعى مورد نظرمان باشد; چه اين كار زمان درازى مى طلبد و كم تر براى صاحب نظران فراهم مى آيد، بلكه مى توان همان آيه هاى مربوط به موضوع مورد نظر را در متن قرآن ملاحظه كرد و با شيوه صحيح تفسير، مفاد آن را در ابتدا به دست آورد. آن گاه آيه هاى تفسير شده را براى استخراج نظريه قرآنى، مورد بحث قرار داد. به ديگر سخن، در تفسير موضوعى كار دو مرحله اى است و هر مرحله ويژگى خاصى دارد كه هيچ گريزى از آن نيست و رعايت ترتيب نيز ضرورى است. نمى توان بحث موضوعى را در ابتدا قرار دارد; زيرا بحث تفسيرى ياد شده زمينه و پيش درامد بحث موضوعى است و بدون آن جايگاه آيه و مفاد آن مبهم و نامعلوم است و پيداست كه جمع آورى موضوعى آيه هايى كه مفادشان روشن نيست مشكلى را حل نمى كند و مرتبط كردن آن ها به يكديگر به پويايى و نوآورى نمى انجامد. بدين سان، وجود هر دو مرحله در فهم ديدگاه هاى قرآن ضرورى است: مرحله اول در فهم هر آيه در جايگاه خود با توجه به قراين كلام و اصول محاوره عقلايى و مرحله دوم در پيوند آيه هاى مربوط به يك موضوع براى استنباط و استخراج نظريه هاى قرآنى. وجود مرحله اول به تنهايى پاسخ گوى پرسش هاى فراوانِ قرآن پژوهى نيست و به طور طبيعى، كمال لازم را ندارد. مرحله دوم نيز بدون پشتوانه تفسير صحيح وجامع آيه هاى مورد بحث، به كلى ناقص و ناكارآمد است و حاصلى جز نظريه هاى التقاطى و تفسير به رأى نخواهد داشت.
مزاياى تفسير موضوعى
شهيد صدر(ره) تفسير موضوعى را داراى مزاياى ذيل مى داند:الف ـ كاربرد هدف دار متن قرآن
«ره آورد تفسير ترتيبى، ارائه اطلاعات فراوان و زيرمجموعه هاى متراكم است. ولى رابطه ميان آن ها و تبديل آن به مجموعه هاى فكرى و نظرى، كه بتواند ما را در پيدا كردن رهنمودهاى قرآن درباب مسائل مختلف زندگى يارى دهد، هدف اصلى اين تفسير نيست. البته ممكن است گاهى رهنمودهايى به طور ضمنى پديد آيد، ولى نبايد فراموش كرد كه به طور ضمنى پديد آمده و هدف مستقيم و عملى آن نبوده است.»مراد از سخن مزبور آن نيست كه آيه هاى قرآن تنها در بحث موضوعى رهنمود مى دهد، بلكه منظور آن است كه نظريه قرآن درباره موضوع هاى گوناگونى كه با پيشرفت زمان پديد مى آيد و تـازگى دارد، جـز با اين شيوه قابل فـهم نيست، وگـرنه بسـيارى از آيه هاى قرآن در ظاهر خود رهنمود است و نيازى به تفسير مـوضوعى ندارد; مانند آيات مربوط به نماز، زكات، حج، امر به معروف و نهى از منكر، حدود، قصاص، تلاوت و تدبّر در قرآن. چنان كه مرحوم شهيد(ره) در جاى ديگرى آورده اند: «تفسير موضوعى يعنى گفتوگو و محاوره با قرآن كريم و بازجويى و پرسشگرى از قرآن، آن هم نه فقط يك پاسخ طلبى انفعالى و ضعيف، بلكه يك پاسخ خواهى فعّال و كاربرد هدف دار متن قرآن به منظور كشف حقيقتى از حقايق بزرگ زندگى.»