آن چنان كه بيان شد، معرفتهاى ظاهرى قرآن براى همگان ميسور است و زمينههاى آن بيش و كم يكسان بوده و در راه يافتن معرفت ظاهر الفاظ، غالباً كمتر اختلافى وجود دارد. به تعبير ديگر، در يافتن معنى الفاظ قرآن، چند معرفت مختلف وجود ندارد؛ ميدان ظهور معرفتهاى چندگانه، در يافتن معانى وراى الفاظ و حقايق درونى آنهاست و بيان شد كه مراحلى از چنين معرفتى، انحصارى است و دست ديگران از دريافت آن كوتاه و مختص به پيامبر(ص) است . از اين رو پيامبر(ص) منشاء و اساس تمامى معرفتهاى قرآنى امت مسلمان است و او به عنوان وظيفه رسالتى خود، به تبيين معانى قرآن همت گماشته؛ ولى در برابر، به جهت اينكه مخاطبين پيامبر(ص) از نظر دريافت يكسان نبوده و هر كدام از ظرفيتى، غير از ظرفيت ديگرى برخوردار بودهاند، هريك به قدر توان خويش، آن معانى را دريافته است. پيامبر(ص) هم براى هريك به قدر توان آنان سخن گفته است و از اين رو در روايت از پيامبر(ص) آمده است: «ما پيامبران موظفيم كه با مردم به اندازه دريافت عقلى آنها سخن بگوييم» (كلينى، 1/23). امت مسلمان نيز، خود را پيرو پيامبر(ص) مىداند و معرفتهاى قرآنى خود را، مستقيم و غيرمستقيم، به او مستند مىنمايد. برداشت خود را، تفسير قرآن دانسته و خود را بهرهمند از معارف قرآنى مىداند و قرآن را منشأ تمام آن معارف و تفاسير دينى شمرده است؛ گرچه ممكن است يكديگر را تخطئه و برداشت ديگرى را نادرست بدانند . هركسى ممكن است فهم خود را صحيح و يا صحيحتر بداند ولى آيا همه آنها مىتواند قابل قبول باشد؟ و آيا مىتوان همه آنها را قرآنى شمرد؟ و بر همه آنها مهر تأييد نهاد؟ يا برخى از آنها نادرست و بسا تفسير به رأى باشد؟ كه هيچ ارزش و اعتبارى ندارد . روشن است كه گرچه منشأ همه معرفت ها، ظواهر قرآن و تبيين پيامبر(ص) و معصومان(ع) از قرآن بوده و همه، معرفت خود را قرآنى مىدانند و در مواردى مستقيماً آن را بر پيامبر(ص) نسبت مىدهند، ولى همه آنها نمىتواند درست و صحيح باشد. بسا كه برخى از آنها منحرف و نادرست و برخى هم صحيح و يا به حق نزديك باشد، چون مواردى از آنها بر اساس و مبانى نادرستى، راه تفسير قرآن را پيش رو گرفتهاند كه حاصل آن ، برداشت هاى ناصحيح گرديده و تنها ادّعاى آنها بر صحت و قرآنى بودن آنها، دالّ بر درستى آنها نيست زيرا تفسير، اصول و معيارهاى خاص خود را دارد و آنها از آن معيارها، منحرف گشتهاند و در مواردى، گرچه در آغاز، انحراف كوچك و ناچيز بوده، ولى در ادامه، مانند هر انحراف ديگرى، گسترده و وسيع گشته است .