آشكار است كه تفسير قرآن و آگاهى از آن ، خواه به شكل معرفت ظاهرى ، و يا آگاهى از معرفت درونى و نهانى آن، همانند هر علم و دانش ديگرى، مىبايد داراى راه و رسم و اسلوب و معيارهاى خاص خود باشد. آگاهى بر آن اصول و رعايت آنها، موجب صيانت و درستى تفسير خواهد گشت و دورى از آنها، انحراف و كجى را بدنبال خواهد داشت. شناخت آن قواعد و اصول تفسيرى و رعايت دقيق آنها، از مهمترين وظايف هر مفسر و قرآن پژوه است كه او را از هر انحراف در برداشت و فهم تفسيرى، نجات خواهد داد . مفسران اهل سنت (سيوطى، 4/213 ) و مفسران شيعه (طباطبايى، قرآن در اسلام، 57) علوم مورد نياز مفسر و راه و رسم تفسير را بيان داشتهاند كه از جمله آنها، آشنايى كامل با زبان عربى و علم معانى و بديع، بهرهگيرى از شأن نزول، پيروى از مسلك اهل بيت(ع)، دورى از هر گونه پيش داورى و تحميل رأى بر قرآن و برخوردارى از طهارت روحى و دورى از هر گونه تعصب ناشايست و تدبر و تعقل پيوسته و عميق در تمامى آيات و... بوده است. آن خواهان تفسير كه بر ادبيات عرب، شأن نزول، معانى و بديع و... آگاه نيست و يا آگاهى او ناچيز و كم عمق است، نمىتواند از معرفت تفسيرى قرآن بهره ببرد . به نظر مىرسد مهمترين اصل در معرفت قرآن، به ويژه در يافتن معرفت هاى درونى و نهفته قرآن، فراگيرى آن معارف از اهل بيت(ع) است كه پيامبر(ص) فرمود: «من در بين شما دو چيز گرانبها قرار دادم: كتاب خدا وعترتم، در صورتى كه بر هر دو آنها تمسك نماييد، هرگز گمراه نمىشويد» (ترمذى، 12/200). آنان كه ازاهل بيت(ع) دور شدند، چگونه مىتوانند از معرفت تفسيرى مطمئنى بهرهمند باشند؟ بر اين اساس، هر تفسير درونى از قرآن نيز نمىتواند صحيح باشد و هر كسى نمىتواند به عنوان تأويل آيات، به بيان معانى نهانى قرآن، بپردازد، بلكه آن معارف انحصارى را مىبايد از معصومان(ع) فرا گرفت و در ديگر موارد نيز مىبايد از اسلوب امامان معصوم(ع) كمك گرفت و گرنه بجاى تفسير قرآن، بسا به تفسير به رأى ،منتهى خواهد شد .
نتيجه
پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از مراحلى از معرفت قرآن بهرهمندند و ديگران از آن محرومند؛ زيرا پيامبر(ص)، از مهمترين مخاطبان و راسخان در فهم قرآن است، نخستين كسى است كه از معرفت انحصارى قرآن آگاه و بخشى از معرفت او درونى و نهانى و برخاسته از بطن قرآن است و پس از او، امامان معصوم(ع) و نيز به واسطه آن حضرت، بر آن معارف درونى ويژه، آگاه شدهاند و نيز چون از مقام عصمت برخوردارند، همسان پيامبر(ص) كه مخاطب درونى قرآن است، از معرفت انحصارى بهرهمندند و آنان براى ديگران، چنين معارفى را به همراه ديگر معارف، بيان مىكنند. از اين رو مىتوان گفت، برتر از همه در فهم و معرفت قرآن، معصومانند و ديگران از طريق آنها مىتوانند بر آن دسترسى پيدا كنند .