نقش برجسته علي عليهالسلام در تفسير قرآن
فرجاللّه فرجاللهي گرچه تفسير مدوّن و مستقلّي به نام تفسير علي عليهالسلام وجود ندارد، اما مطالب تفسيري فراوان آن حضرت در لابلاي كتب روائي و تفسيري از طريق شاگردان آن حضرت نقل شده و در دسترس است.گروهي از صحابه و ياران رسول خدا صلياللهعليهوآله چه در زمان حيات آن حضرت و چه پس از رحلت او در تفسير قرآن از شهرت بسزائي برخوردار بودند از جمله امير مؤمنان علي عليهالسلام ، عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود، اُبيّ بن كعب، زيد بن ثابت، جابربن عبدالله انصاري و... اما چنان كه از شواهد تاريخي و كتب تفسيري به دست ميآيد، علي عليهالسلام اعلم مردم پس از رسول گرامي اسلام به تفسير قرآن و معارف اسلام بود و سنّي و شيعه هر دو اين معني را در كتابهاي تفسيري و تاريخي خود نقل كردهاند. چرا كه آن حضرت در دامن پيامبر بزرگ شده و هميشه در كنار آن حضرت؛ هم در حضر و هم در سفر حاضر بود. او حتي در دوران تهجّد و عبادت رسول خدا صلياللهعليهوآله در كوه حِرا و نيز همراه او بود و از او جدا نميشد.در اين مورد ابن ابي الحديد ميگويد:«در كتب صحاح روايت شده است كه وقتي جبرئيل براي نخستين بار بر پيامبر نازل گرديد، و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت، علي عليهالسلام در كنار پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله بود»1.گرچه در حال حاضر كتاب مدوّني به عنوان تفسير از اميرمؤمنان عليهالسلام به چشم نميخورد، اما مطالب تفسيري علي عليهالسلام در كتابهاي حديثي و لابلاي روايات پراكنده است. چون اوضاع سياسي و اجتماعي آن روز به نحوي نبود كه هر كسي بتواند در گرداگرد وجود امام حلقه بزند و تفسير قرآن را بياموزد، بلكه عدّه خاصّي از ياران آن حضرت سينه خود را سپر كرده و توانستند تفسير قرآن را از مولي الموحّدين مستقيما فراگرفته و به نسلهاي بعد از خود انتقال دهند. آنهم به صورت نقل روايت كه بعدها آرام آرام اين كار توسعه يافت و روايت را با درايت درهم آميختند و اخبار و احاديث تفسيري را به صورت مدوّن درآوردند.يكي از فعاليتهاي امام در دوران خلفا تربيت شاگرد بود چنانكه استاد پيشوائي مينويسند:«يكي از فعاليتهاي امير مؤمنان در دوران خلفا؛ تفسير قرآن و حلّ مشكلات بسياري از آيات و تربيت شاگرداني مانند «عبدالله بن عباس» بود كه بزرگترين مفسّر اسلام، در ميان اصحاب به شمار ميرفت»2.اقوال علما در باره اعلميّت علي عليهالسلام به تفسير
محمد حسين ذهبي از ابن عباس نقل ميكند: «چيزي از تفسير ياد نگرفتم مگر از علي عليهالسلام »3 و همچنين از ابونعيم در «الحلية» نقل ميكند كه علي عليهالسلام فرمود: «به خدا آيهاي نازل نشده مگر اين كه ميدانم كجا نازل شده، درباره چه چيزي نازل شده، و ... چون خداوند به من قلب و فكري انديشمند و زباني جويا عطا كرده است». و همچنين از ابن مسعود نقل شده كه گفت: «قرآن براساس هفت حرف نازل شده، و هر حرفي هم ظاهري دارد و باطني؛ و علي عليهالسلام به ظاهر و باطن آن آگاه بود»4.از عطاء بن ابي رباح (يكي از بزرگان محدّثان و فقهاي اهل سنت) سؤال ميكنند: آيا در ميان اصحاب محمد صلياللهعليهوآله عالمتر از علي بوده است؟ در پاسخ ميگويد: «نه، به خدا كسي را عالمتر از علي نميشناختم».همچنين «سعيد بن جُبير»5 كه خود يكي از مفسّران بنامِ عصر تابعين و شيعي است، ميگويد: «إذا ثبت لنا الشّيء عن عليٍّ عليهالسلام لم نعدل عنه إلي غيره»؛ «وقتي مطلبي از علي عليهالسلام براي ما ثابت ميشد، از آن عدول نميكرديم»6.همچنين مرحوم كُليني در باب «أنّه كان شريكه في العلم» (علي، شريك علم رسول خدا بود) آورده است:«... لَمْ يُعلّم اللّه محمّدا صلياللهعليهوآله عِلما الاّ و أمَرَه أَن يُعلّمَهُ عَليّا».«...خدا هيچ علمي را به پيامبر نياموخت مگر اين كه او را فرمان داد تا آن علم را به علي عليهالسلام بياموزد»7.پس كسي كه باب مدينه علم است و كليد علم پيامبر؛ قلم و بيان عاجز از وصف آن حضرت و علم او است لذا با اشاره مختصر به بيوگرافي اجمالي يكي از شاگردان ممتاز تفسيري آن حضرت يعني ابن عباس، اكتفا ميكنيم، تا عظمت استاد روشن شود.
ابن عباس كيست؟
عبداللّه بن عباس پسر عموي پيامبر و از مفسّران بنامِ صدر اسلام و ملازم و شاگرد درجه يك اميرمؤمنان علي عليهالسلام بود كه به اين شاگردي هميشه افتخار ميكرد و اظهار ميداشت من هرچه دارم از اميرمؤمنان است و سني و شيعه به تفسير او معتقدند. او گرچه هنگام رحلت پيامبر نوجواني دوازده يا سيزده ساله بيش نبود8، ولي چون در مكتب علي عليهالسلام بزرگ شده و علم آموخته بود، لذا يكي از مفسران بزرگ عالم اسلام بشمار ميرود9.مفسّر بزرگ شيعه مرحوم طبرسي درباره ابن عباس مينويسد:«عبداللّه بن عباس حبر10 امت و ترجمان قرآن و وارث دو سوم علم پيامبر بود كه پيامبر در حق او دعا كرد و فرمود: «خدايا او را از آگاهان به دين و قرآن قرار ده». لذا روايات مربوط به تفسير (نزديك به نصف احاديث تفسيري) به او مستند است»11.ابن عباس در باره علم اميرمؤمنان علي عليهالسلام ميگويد:«علي عليهالسلام عَلِمَ علما علّمهُ رسول اللّه صلياللهعليهوآله و رسول اللّه علّمه اللّه فَعِلمُ النّبي من علمِ اللّه و علمُ عليّ من علم النبي و علمي من علم عليّ عليهالسلام و ما علمي و علم اصحاب محمد صلياللهعليهوآله في علم عليٍّ الاّ كقطرةٍ في سبعة أبحُر»12.«علي عليهالسلام علمي را آموخت كه پيامبر آن را تعليم داد و و پيامبر را خدا تعليم داد؛ پس علم پيامبر از علم خدا و علم علي عليهالسلام از علم پيامبر و علم من از علم علي عليهالسلام است و علم من و علم اصحاب محمد صلياللهعليهوآله نزد علم علي عليهالسلام مانند قطرهاي از هفت دريا است».1) استاد پيشوائي، مهدي، سيره پيشوايان، صفحه 29، به نقل از شرح نهجالبلاغه ابن ابي الحديد، ج13، ص 208.2) سيره پيشوايان، ص 71.3) التفسير والمفسّرون، ج1، ص 290.4) همان، ج1، ص 89 و 90 - مجمعالبيان، ج1، ص 7.5) به خاطر وفاداريش نسبت به امير مؤمنان علي عليهالسلام به دست حجاج شهيد شد.6) التفسير والمفسرون، ج1، ص 90.7) اصول كافي، ج2، ص 14، حديث 1، چ1392هـ ق.8) معجم رجال الحديث، ج10، ص 229.9) دكتر سيد محمد باقر حجّتي، «تاريخ تفسير و نحو»، ص 27 - 30.10) حَبْر: عالم صالح(المنجد).11) مجمع البيان، ج1، ص 7.12) بحار، ج89، باب 8، ح 83، ص 105، چاپ جديد.