آن دسته از قيامهايي كه در راه فضايل انساني قرار گرفتهاند محدود به زمانخاصي نبوده وپايدارترند وشكست در آنها معنا ندارد. شعاع قيام امام حسين علي رغمسركوب شدن در محرم سال 61 عالم را درنورديد واز فرداي عاشورا صداي عاشورائيانكاخ بيدادگري را لرزاند. يك از اين فريادها كه بعد از نزديك به چهارده قرن از حنجرةبزرگ مردي برخاست فرياد حقطلبي ملت ايران در پانزدهم خرداد سال 42 بود كه نهايتاًدر سال 57 كاخ فساد وطاغوت را ويران كرد. در اين مقاله سعي شده ميزان تأثيرپذيريقيام مردم ايران به رهبري امام 1 از نهضت امام حسين از زمان شروع قيام پانزدهمخرداد 42 تا بهمن 57 بررسي شود. هدف از انتخاب اين موضوع آشنايي بيشتر با كلاموانديشة امام خميني وتأثير قيام عاشورا در افكار وآرمانهاي امام خميني كه در انقلابايران متجلي شده، ميباشد. شايد اين مقاله بتواند سؤالاتي كه ذهن نسل دوم (از جملهنويسنده) وسوّم را در اين رابطه پاسخگو باشد. سؤالاتي كه مقاله در پي پاسخ دادن بداناست اين است كه چگونه امام از فرهنگ منحني ومتعالي عاشورا در به ثمر رساندن نهالانقلاب استفاده كرد. به نظر ميرسد امام با استفاده از مناسبتهاي مذهبي مانند اربعينودهة اوّل محرم وعناصر فرهنگي كه از قيام عاشورا در فرهنگ مردم ايران ريشه دواندهمانند حقطلبي و لعن ونفرين ستمگران و روحية شهادتطلبي ومراسم سوگواري امامحسين (ع) به مبارزه با حكومت شاه پرداختند. ضمن تعريف فرهنگ در اين مقاله به هريك از اين عناصر پرداخته ميشود، در آخر با تحليلي تاريخي نحوة استفاده امام از آنبازگو ميشود ودر آخر نتيجهگيري آورده ميشود.
تعريف فرهنگ
تعريف كامل از فرهنگ كار بسيار دشواري است. تابلور فرهنگ را اين گونه تعريفميكند: «كل پيچيدهاي است كه دانش، اعتقاد، هنر، اخلاق، قانون، رسم وهر نوع قابليتوعادت ديگري را كه انسان به صورت عضوي از جامعه كسب ميكند، در بر ميگيرد». ازنظر بروس كوئن (جامعه شناس) «به مجموع رفتار اكتسابي وويژگي اعتقادي اعضاييك جامعة معين» فرهنگ ميگويند. با توجه به آنچه گذشت ميتوان گفت فرهنگعبارت است از مجموعة بينشها و باورها و گرايشها و رفتار وآداب ورسوم واخلاقياتيك جامعه كه داراي ثبات است. اين ارزشها وباورها همان احساسات ريشه دارِ عميقي است كه اعضاي جامعه درآن شريكند اعمال ورفتار جامعه را تعيين ميكند. ريشه در دين وايدئولوژي آن جامعهدارد. در واقع اين مذهب است كه ارزشهاي يك جامعه را معين ميكند. از اين رو مذهبودين بخشي از فرهنگ به حساب ميآيد. كن براون ميگويد: «يكي از كاركردهايمذهب همبستگيِ اجتماعي است. به عقيدة او در مراسم ديني ميتواند به معتقداناحساسِ اتحاد و همانندي هويت امنيت واحساس تعلق به گروهي كه به آنها علاقمنداست بدهد وآنها را حول اصول اخلاقي ورفتار مشترك به هم وصل كند. اينبخشي از فرهنگ يا روش زندگي يك جامعه است وكمك ميكند تا سنّتهاي جامعهحفظ شود». دوركهيم دين را نوعي چسب اجتماعي وپيوند دهندة اجتماعي ميداند كه باتشويق افراد براي پذيرفتن ارزشهاي اسلامي جامعه افرادِ جامعه را به همديگر پيوندزده ويكپارچه ميكند. همچنين عبارت دسته جمعي را به عنوان شيوة تقويت احساسهمبستگي در گروه اجتماعي ميبيند. براي اينكه بفهميم چگونه اين مذهب در مردم ايران ايجاد همبستگي كرده ابتدابه ميان علل واهداف قيام عاشورا ميپردازيم، سپس عناصري را كه از مذهب شيعه واردفرهنگ ايران شده ومنجر به تقويت احساس همبستگي گرديده بررسي خواهيم كرد. همان طور كه ميدانيم اكثر مردم ايران شيعه هستند وتفكر شيعه جداي از تفكرعاشورا نبوده است واين فرهنگ عاشوراست كه باعث انسجام شيعيان در نزديك بهچهارده قرن وسر منشأ قيامهاي شيعي در طول تاريخ بوده است، از جمله ميتوان بهقيامهاي ذيل اشاره نمود: 1ـ قيام مدينه عليه حكومت ستمكار بنياميه؛ 2ـ قيام توابين در كوفه؛ 3ـ قيام مختار؛ 4ـ قيام مطرفبنمغيره عليه حجاجبن يوسف؛ 5ـ قيام ابن اشعث عليه حجاجبن يوسف؛ 6ـ قيام زيدبن علي؛ وبالاخره انقلاب ايران است وهمة اين حركتها وقيامها از قيام حسينبنعلي (ع) سرمشق گرفته بودند.
علل واهداف قيام عاشورا
آنچه از روايات بر ميآيد اين است كه علت قيام امام حسين (ع) مقابله با سلطانجائر، زير پانهادن عدالت، سلطنت يزيد به نام اسلام، وارونه جلوه دادن اسلام و... است،خود ميفرمايند: «اي مردم همانا پيامبر خدا (ص) گفت هركس سلطان ستمگري را ببيند كهحرامهاي خدا را حلال ميشمرد وپيمان خدا را ميشكند وبا سنّت پيامبر خدا مخالفتميورزد وبا گناه ودشمني در ميان بندگان خدا حكم ميراند؛ اگر او را با كردار وگفتار انكاركند، بر خدا لازم است كه او را به جايي كه آن سلطان را برده است ببرد.» از ديگر اهداف امام براندازي حكومت فاسد اموي و اصلاح امت پيامبر (ص) و قيامعليه ظالم و برپايي حكومت عدل و از بين بردن حكومت جور بود، امام ميفرمايند «مرگرا جز به خوشبختي وزندگي در كنار ستمگران را جز ملامت نميبينم». از ديگر اهدافقيام عاشورا اصلاح جامعة اسلامي واحياي فريضة امر به معروف ونهي از منكر است؛چنانچه امام حسين (ع) ميفرمايد «من از روي طغيانگري وفساد وظلم قيام نكردم،بلكه براي اصلاح امتّ جدّم رسول اللّه برخاسته وخواستار امر به معروف ونهي از منكرهستم...». حال سؤال اين است كه فرهنگ عاشورا از چه طريق اين انسجام وهمبستگي رادر مردم ايران ايجاد كرد كه امام (ع) با استفاده از آن توانست رهبري قيام را در دستبگيرد ودر بهمن 1357 به پيروزي برساند.
1ـ معرفي باطل ورسوا كردن چهرة نفاق
يكي از آثار فرهنگي قيام عاشورا، معرفي باطل ورسوا كردن چهرة نفاق بود. همانطور كه واقعة كربلا چهرة واقعي حكومت دروغين معاويه را براي مردم روشن كردامامخميني 1 نيز با افشاگري خود در سخنرانيها چهرة زشت وننگين حكومت شاه راكه تا آن زمان با عوام فريبي مردم را فريب ميداد به مردم نشان داد ومردم دانستند كهبدبختيهاي ملّت از كجا سرچشمه ميگيرد. در واقع قيام عاشورا چراغ هدايتي در اختيارامام (ع) قرار داد تا بتواند در پرتو آن اسلام ناب را بشناسد وآن را از دست نااهلاننجاتدهد.
2ـ احياي روحيه شهادتطلبي
هر انساني از مرگ ميترسد واز آن رويگردان است وبرخي آن را فناي ابديميدانند، ولي شهادت در فرهنگ شيعي يعني جاودانگي وبهترين راه رسيدن به معشوقوذات حق. واين مطابق با انسان كمالجو وطالب زندگي ابدي است. اين موهبت را شيعهاز حسين (ع) وخون سرخش دارد كه راه جاودانگي را به بشر آموخت. از اين رو مسلمانشيعه با اقتدا به آن امام همام در مقابل ظلم ميايستد ومرگ سرخ را برميگزيند تا همخود ماندگار بماند وهم جامعه را از آلودگي وظلم وفساد پاك سازد. امام حسين (ع) در اينباره ميفرمايند «...بشتابيد به سوي مرگي كه راه فراري از آن نيست، اين تيرها سفيراندشمن به سوي شمايند. به خدا قسم كه هيچ فاصلهاي بين شما وبهشت وجهنم غير ازمرگ وجود ندارد كه شما را به بهشت ميرساند ودشمنانتان را به آتش جهنّم واصلميكند». به بركت اين خونها بود كه انقلاب آبياري شد وبه بركت احياي روحية شهادتطلبي شجاعانه به جنگ با ظلم وفساد رفت تا اين كه در سال 57 اين نهال به بار نشست.
3ـ شعار ولعن ونفرين
در قرآن كريم آمده است كه «آگاه باشيد كه لعن ونفرين خدا بر ستمگران جارياست.» در بسياري از زيارتها به خصوص زيارت عاشورا لعن بر ستمگران ومنافقان بهمثابه اعلان برائت از آنهاست كه در مقابل حق ايستادهاند. واين يكي از ابعاد مفاهيمزيارتي است كه مؤمن مسلمان بدان تمسّك ميجويد وهمان چيزي است كه از خودآگاهي سياسي مؤمن وكياست مطلوب او در رويارويي با نيروهاي باطل وتشخيص آنوهوشياري وفريب نخوردن از باطل در چهرههاي گوناگون سرچشمه ميگيرد. امام خميني 1 در اينرابطه ميفرمايد: آنچهلعن ونفرين بر ستمگران آلبيتاستتمام فرياد قهرمانانة ملتها است بر سردمداران ستم پيشه در طول تاريخ الي الابد.
4ـ مراسم عزاداري
پيكر خونين حسين (ع) وجوانانش براي همة قرنها وبراي همة ملتها تا ابدوسيلة تحريك است تا بدان بهانه حقوق از دست رفتة خود را باز يابند. امام رضا (ع) ميفرمايند «اگر ميخواهي براي چيزي گريه كني براي حسين (ع) گريه كن، زيرا او را بهبدترين وضع شهيد كردند. آري گريه براي امام حسين (ع) يعني حمايت از مظلوم واعلامكنيد به ظالم، اين گريه يك احساس ذلّت فردي نيست، بلكه اعلام جهاد عمومي عليهظلمها ونارواييهاست.» نيك .ار. كدي دربارة تأثير مراسم عزاداري امام حسين (ع) درنهضت امام (ع) مينويسد: «تعزيه وروضه خوانيها بيشتر به صورت يك تريبون سياسيبه منظور بيان مفاسد اجتماعي وبيعدالتي وضرورت مبارزه عليه آنها درآمد».امامخميني 1 ميفرمايند «بايد بدانيد كه اگر ميخواهيد نهضت شما محفوظ بماند، بايداين سنّتها ]عزاداري وسوگواري[ را حفظ كنيد». مراسم عزاداري امام حسين (ع) علاوه بر زنده نگاه داشتن ياد وخاطره شهدايكربلا باعث احياي فرهنگ عاشورا در طول اين چهارده قرن ونيز باعث انسجاموهمبستگي بيشتر شيعيان ومنشأ قيامهاي شيعي در طول تاريخ بوده است، امري كهمحققان غربي نيز بر آن تأكيد دارند. نيكلسن در اين رابطه ميگويد «حادثة كربلا حتيباعث پشيماني وتأسف امويان شد، زيرا اين واقعه شيعيان را متحد كرد وبراي انتقامحسين هم صدا شدند وصداي آنان در همه جا به ويژه عراق وميان ايرانيان انعكاسيافت». در اين بخش با تحليلي تاريخي قصد داريم ميزان بهكارگيري امام از فرهنگمخفي عاشورا در جريان نهضت تا پيروزي آن را بررسي كنيم.
نقاط عطف انقلاب اسلامي ايران:
1ـ تظاهرات دهم محرم 83 وقيام 15 خرداد 42
حسين همواره مشعل فروزاني است براي نهضتهاي اسلامي. جامعة شيعه درطي قرنها به ياد حسين (ع) ميگريد وخون او را حياتبخش نهال آزادي وحق وعدالتميداند. فرارسيدن محرم 83 وپابرجا ماندن حوزة علمية قم با وجود تلاش دولت درتعطيل كردن آن معناي بسيار داشت: معناي حضور حسين در مبارزهاي بزرگ. به همينجهت رژيم حاكم ميبايست تدابير لازم را كرده باشد تا به هر ترتيب از محرم بگذردامام (ع) تمام قوا را به كار گرفت تا محرم صورت واقعي خود را باز يابد، به همين جهت درپيام خود وعاظ را به افشاگري ترغيب ميكند. از اين جهت است كه در آن دهه وعاظنهتنها واظهار انزجار از يزيد ميكنند بلكه با نوحهسرايي واشعار انقلابي براي كشتگانفيضيه به ياري حسين (ع) ميشتابند. در دهم محرم است كه مردم علي رغم تهديداتمكرر رژيم به خيابانها ميآيند وبا شعار «خميني بتشكن خدا نگهدار تو»، «مرگ برديكتاتور» مراسم سياسي خود را به مجلس عزاداري امام حسين (ع) متصل ميكنند.تظاهرات مردم نشان داد كه امام از چه موقعيت مردمي با ارزشي برخوردار است.سخنراني امام در عصر عاشورا در ميان جمعيت بيسابقهاي كه به قم آمده بودند پردهها رابالا زد، شاه را خرد كرد، سلطنت را در انظار خوار ساخت ونويد آينده ديگر را به مردممسلمان داد ودر عين حال تظاهرات وسيع دهم ويازدهم محرم چهرة مبارزات را درشكل مذهبي انداخت ومستقيماً شاه ورژيم سلطنت را در معرض تهاجم قرار داد. ثمرة اين سخنراني در پانزدهم خرداد 42 به بار نشست وهزاران زن ومرد با فرياد«يا مرگ يا خميني» با تأسي به مكتب جهاد وانقلاب امام حسين (ع) به شهادت رسيدندونهال نوپاي نهضت را با خون خود آبياري كردند. در اين باره امام 1 در سال 56 فرمود: «محرم چه ماه مصيبتزا وچه ماه سازنده وكوبندهاي است. محرم نهضت بزرگسيّد شهيدان وسرور اولياي خداست كه با قيام خود در مقابل طاغوت تعليم سازندگيوكوبندگي را به بشر داد وراه فناي ظالم وشكستن ستمكار را راه فدايي دادن وفداييشدن دانست واين خود سر لوحة تعليمات اسلام است براي ملتها تا آخر دهر. نهضتدوازده محرم وپانزده خرداد در مقابل كاخ ظلم شاه واجانب به پيروي از نهضت مقدسحسين چنان سازنده وكوبنده بود كه مرداني مجاهد وفداكار تحويل جامعه داد كه باتحرك وفداكاري روزگار را بر ستمكاران وخائنان سياه نمودند...». در جاي ديگر ميفرمايند «رمز پيروزي اسلام بر كفر جهاني را در اين قرن كهپانزدهم خرداد سرآغاز آن بود دوازده محرم حسيني جستجو كنيد كه انقلاب اسلاميايران پرتوي از عاشورا وانقلاب عظيم الهي آن است».
2ـ اعلامية امام به مناسبت جشنهاي 2500 ساله
امام 1 به مناسبت اين روز نكبت بار اعلاميهاي صادر كرد كه در بخشي از آن آمدهاست: «امام حسين با قيام عليه يزيد بزدلي اين شخص را بر جهانيان آشكار ميكند. اينجنگ هميشه ادامه داشته است. علماي بزرگ اسلام همواره عليه مستبدان وافراد بيعقلي كه ملت را به زنجير ميكشيدهاند وثروتهاي كشور را به هدر دادهاند تا هوسهاواميال خود را فرو بنشانند مبارزه كردهاند...». 3ـ اربعين سال 1356 همانطور كه ميدانيم اربعين سال 56 نقش بسياري در پيروزي انقلاب داشت كهاين خود برگرفته از مكتب حسين (ع) وشهادت آن حضرت واربعين آن بوده است. دههاشهر اربعين را تبديل به تظاهرات وسيع ضد رژيم مينمايند وشعار «استقلال، آزادي،حكومت اسلامي » چون يك سرود همگاني به نهضت اوج ميداد.
4ـ هفدهم شهريور
امام به مناسبت جمعة سياه وبه خاك وخون كشيده شدن هزاران زن ومرد درميدان ژالة سابق يا شهداي امروز اعلاميهاي صادر نمود، در قسمتي از آن ميخوانيم«چهرة ايران امروز گلگون است ودلاوري ونشان در تمام اماكن به چشم ميخورد، آريچنين است راه اميرمؤمنان (ع) وسرور شهيدان امام حسين (ع) .» همچنين در سخنرانيسال 58 امام شهداي هفدهم شهريور را در شمار شهداي كربلا آوردند: در هفده شهريورمكرر عاشورا وميدان شهدا مكرر كربلا وشهداي ما مكرر شهداي كربلا ومخالفان ملتما مكرر يزيد ووابستگان او هستند».
5ـ امواج خروشان تاسوعا وعاشورا 1357
هميشه حكومتهاي جائر وظالم در اين دو روز احساس خطر ميكردند ونام يزيدرا بر خود تطبيق ميدادند وخود به خود از كساني كه روي عنوان يزيد اتكا ميكردند تنفرداشتند وآنها را به عقوبت ميرساندند. تاسوعا وعاشورا كه به جاي سوگواري به يكنمايش بزرگ مذهبي ويك رفراندوم بدون شمارش رأي تبديل گرديد محبوبيت امامورهبري قاطع او را عملاً اثبات وتكرار كرد. تصوير او در دست امواج خروشان جمعيتي بودكه لاينقطع به خيابان انقلاب ميپيوست وقيام امام حسينبن علي (ع) را از قرنها بهنمايش ميگذاشت. در بند پانزدهم قطعنامة اين راهپيمايي آمده است «ما به روان پاك وپر افتخارشهداي جنبش اسلامي ايران وبه خصوص شهداي مبارزه پانزده ساله كه سهم شايانيدر پيشبرد اهداف مبارزه دارند وبا الهام از مكتب حسين بن علي (ع) بيدريغ خون خود رانثار كردهاند...». امام در جواب اين تظاهرات عظيم اعلاميهاي صادر كردند كه «شما درراهپيماييهاي بزرگ سراسري ايران در روزهاي تاسوعا وعاشورا ]با[سيّد مظلومانوامام فداكاران (ع) تجديد عهد نموديد».
نتيجهگيري:
آنچه بدان پرداخته شد، نشان داد در هر لحظه وگام از شروع نهضت تا پيروزيانقلاب سخن از شهيد وشهادت وامام حسين (ع) وپيروزي خون بر شمشير بود، چه درشعارها و سخنرانيها و چه در اعلاميهها به ويژه در سخنان واعلاميههاي امام خمينيهمچون سكان دار ورهبر اين نهضت.