تحليلي تطبيقي از قيام امام حسين (ع) و قيام امام خميني (ره)
غلام حيدر ابراهيمباى سلامى
مقدمه:
تا ريخ زندگى بشر حاكى از آن است كه هر هنگام كه جوامع را نابسامانى فرهنگى و اجتماعى فراگرفته است، پيامبران و مصلحان به دستور خداوند در جهت هدايت مردم و نجات و اصلاح جامعه اهتمام ورزيده اند. اسلام به عنوان كاملترين دين الهى بر محمد (ص) نازل شد تا هم جامعه زمان وى اصلاح گردد و هم حاوى اصول دستورهايى باشد كه براى آحاد بشر قابل اجرا در هر زمان پس از وى باشد و موجب هدايت و نجات جامعه گردد. در نوشته حاضر سعى بر آن است تا در يك بررسى تطبيقى از ديدگاه جامعه شناسى - تاريخى نشان دهيم كه علت اساس قيام امام حسين (ع) تداوم و تجديد اسلام پيامبر (ص) است و قيام امام خمينى (ره) نيز با الهام از قيام امام حسين (ع) و در جهت تحقق اهداف آن به وقوع پيوسته است. امام خمينى (ره) خود نيز فرموده اند: "انقلاب اسلامى ايران پرتوى از عاشورا و انقلاب عظيم الهى آن است". فرض اساسى ما در اين پژوهش اين است كه هر دوى اين قيامها با عنايت از دستورهاى كلى اسلام درباره اصلاح و تغيير جامعه به وقوع پيوسته اند و اين دستورها براى همه زمانها قابل پيروى و تطبيق است. در اين بررسى ما از روشى كه توماس اسپريگن در كتاب "فهم نظريه هاى سياسى" (1) پيشنهاد كرده است بهره برده ايم و بنابراين در بخش اول از ديدگاه جامعه شناسى - تاريخى آسيب هاى جامعه اسلامى را در زمان هر يك از دو رهبر بزرگ الهى مورد بررسى قرار مى گيرد و در بخش دوم به راههاى اصلاح و شيوه هايى كه اين دو رهبر براى درمان آسيبها و اصلاح جامعه پيشنهاد مى كنند اشاره شده است.