تربت حسيني و قداست و شفابخشي آن
غلامحسن جعفري
مقدمه
سنت « تفضيل و ترفيع»، يكي از سنتهاي الهي است كه در اين عالم از آغازخلقت تا پايان آن در تمام موجودات، جانداران و غير جانداران، جريان دارد، برخي چيزهارا بر بعضي ديگر فضيلت و برتري ميدهد؛ به عبارت ديگر، خداوند متعال طبق اينسنت، برخي را به برخي ديگر فضيلت داده است. از بين انبياي خود، برخي را بر برخيديگر برتري و فضيلت داده است. همين طور از بين مكانهاي دنيا برخي را بر برخيديگر فضيلت داده، هم چنين بعضي حيوانات را بر برخي ديگر برتري عنايت فرمودهاست.
البته عوامل و اسباب فضيلت، قداست، حرمت و يا برتري نزد انسانها يكساننيست، از لحاظ مادي و معنوي فرق ميكند. برخي انسانها، فضيلت، قداست، حرمت و يابرتري چيزي را از لحاظ عوامل و اسباب مادي و ظاهري آن نگاه ميكند. در حالي كهبرخي ديگر، قداست، حرمت و فضيلت آن شي را در گرو اسباب و عوامل باطني و معنويآن ميدانند. گاه ممكن است هر دو عامل ( مادي و معنوي) در آن جمع شود. قداست وحرمت و فضيلت برخي مكانها مانند: كعبه، مسجدالحرام، مدينه، كربلا، نجف و همينطور مراقد و مشاهد شريفه اولياءالله و ائمه اطهار و اصفياي الهي، به اعتبار منسوب ومتعلق بودن آنها به خداوند ـ جلّ و علا ـ و رسول گرامي (ص) و ائمه اطهار و اولياي الهياست.
كربلا كه بحث ما دربارة تربت آن است، سرزميني است كه در دامن آن دهها وصدها نفر از انبياي الهي و اولاد و اسباط انبيا آرميده و شهيد شدهاند در دامن آن كسيآرميده است كه خداوند ـ عزوجل ـ او و جد و مادر و پدر و برادرش را از هرگونه رجس وناپاكي، پاك گردانيده است و به، اين وسيله قداست و حرمت و فضيلت آن بيش از پيش ودو چندان شده است. به علاوه اين كه هفتاد و دو تن از ياران و اصحاب حسين (ع) و اولادو اكباد آن حضرت نيز در اين سرزمين مقدس مدفون هستند؛ كساني كه براي اعلايكلمةالله و احياي دين الهي و مبارزه با ظلم و فساد و طاغوت زمان، همه چيزِ خودشان رادر راه خدا نثار كردهاند.
قداست و حرمت آن براي كساني كه «دل، وجدان، شعور، ادراك و ارادت و عشق بهاولياءالله» دارند، احتياج به ادله و براهين نقلي ندارد. اگر چه خوشبختانه در اين باره ما ادلهنقليه فراوان داريم.
تربت حسين بن علي و سرزمين كربلا بدون شك، يكي از مصاديق آية كريمة: ( ذلك و من يعظم حرمات الله فهو خير له عند ربه ) . و آيه كريمه: ( و من يعظم شعائرالله فأنها من تقوي القلوب ) . ميباشد، حرمت آن از حرمت صفا و مروه و غيره كمترنيست ؛ اگر بيشتر نباشد.
پيامبر گرامي اسلام (ص) نيز طبق احاديث و اخبار فراوان و متعددي كه در منابعفريقين، در اين باره (تربت حسين) وارد شده است، مقداري از تربت كربلا را كه جبرئيلبراي آن حضرت آورده و گفته بود كه در اين سرزمين حسين شما به دست امتت ظالمانهشهيد خواهد شد، آن را ميبوسيدند و از آن استشمام كرده و بر آن اشك ميريختند. اينتربت را به برخي از همراهانش نيز داده بود و توصيه فرموده بود كه آن را در شيشهاي قرارداده و نگهداري كنند. ائمه اطهار : و شيعيان آنها نيز در طول تاريخ آن را بسيارمقدس شمرده و حرمت و قداست آن را نگاه ميداشتهاند. در هنگام بيماري و گرفتاريهانيز از آن براي شفا و رفع خطر استفاده مينمودند.
اين تربت پاك و مقدس، يادآور سلحشوريها، قربانيها، فداكاريها، اخلاصها واز خود گذشتگيهاي ابي عبدالله الحسين و نور چشمان و جگر گوشههاي آن حضرت واصحاب و ياران با وفاي اوست. تربت كربلا رمز شجاعت، مناعت ،عبادت، بندگي، آزادي،مروت و جوانمردي است.
موضوع مزبوري كه انتخاب نمودهام، بنا به رعايت شرايط و نياز منطقه و كشور بودهاست. لذا سعي نمودهام كه شمّهاي از فضايل تربت كربلا را بيان كنم و از قداست، حرمت،مزايا و ويژگيهاي آن بحث مختصري داشته باشم.
تربت حسين پيش از شهادت
چنان كه در مقدمه اشاره شد، تربت كربلا سالها پيش از شهادت امام حسين، موردتوجه و احترام پيامبر اسلام (ص) و ازواج آن حضرت و صحابيها بوده است. در همين باره،روايات فراواني در منابع فريقين ـ شيعه و سني ـ نقل شده است: در روايت ام سلمه آمده :« پيامبر فرمود: جبرئيل به من خبر داده است كه اين ـ حسين ـ در سرزمين عراق كشتهخواهد شد!! من گفتم: اي جبرئيل! آن تربت را كه حسين در آن كشته خواهد شد، نشانمميدهي؟ گفت: اين، همان تربت است» در روايت ديگر آمده: «... فَأراه جبرئيل تُراباً من تراب الطف...؛ جبرئيل تربتي ازسرزمين كربلا را به آن حضرت (ص) نشان داده است».
در روايت ابي امامه آمده است كه: اصحاب، در مجلسي نشسته بودند. ابوبكر و عمرنيز در آن مجلس حضور داشتند، پيامبر اسلام اين تربت را به همه آنها نشان داد.
در ذيل همين روايت آمده است: « فأراهم تربته ؛ تربت حسين (ع) را به آنهانشان داد».
در روايت ديگر آمده است: وقتي جبرئيل تربتي را كه خون يكي از فرزندانحضرت (ص) در آن ريخته ميشود، آورد حضرت (ص) آن را بوئيد و فرمود: اين بوي فرزندمحسين است و گريه كرد، جبرئيل گفت: راست گفتيد.»
روايت شده است كهام سلمه آن تربت را از پيامبر گرفت و در روسريش قرار داد. در روايت ديگر آمده است: آن را در لباس خود قرار داد .
در روايتي از ام سلمه آمده است: آن حضرت بهام سلمه فرمودند: «اجعليها فيزجاجه فليكن عندك فاذا صارت دما فقد قتل الحسين»؛ فرايت القارورة الان صارت دماعبيطايفور، آن را در شيشهاي قرار دهيد پس نزد خود نگه داريد، هنگامي كه خون شد،يعني حسين شهيد شده است.» ام سلمه ميگويد: اكنون شيشه را ديدم، كه تربت داخلآن به خون تبديل شده است... به هر حال روايات و اخبار در اين مضمون و معنا فراواناست. كه اكثر آنها از همسر و اصحاب پيامبر روايت شده است
تربت حسين بعد از شهادت آن حضرت
بعد از شهادت حسين بن علي : تربت پاك و مقدسش بيش از پيش مورد توجهو عنايت و احترام مسلمانان و عاشقان ؛ بلكه امامان معصوم : قرار گرفت، شيعيان ازاين تربت پاك براي استشفا، رفع خطر و براي ساختن مهر و غيره استفاده ميكرده وميكنند. طبق اخبار و احاديث فراوان، در اين تربت مقدس تأثيرات شگفت انگيزي وجوددارد. ويژگيهايي درآن يافت ميشود. كه هيچ چيز ديگر چنين مزايايي ندارد.
خوشبختانه به مرور زمان، تجارب و كرامات متعدد آنرا به اثبات رسانده است.درباره رعايت و نگه داري حرمت و قداست آن و پرهيز از توهين و هتك حرمت آن،روايات فراوان و حكايات و كرامات متعددي در منابع اسلامي وجود دارد.
در اين مقاله مختصر، براي آن كه حرمت و قداست آن بيشتر روشن شود، ويژگيهاو مزايايي را به طور اجمال و اختصار بيان ميكنم.
ويژگيها و مزاياي تربت حسين
1ـ مرقد و مدفن انبيا و اولياي الهي
سرزمين كربلا از دير زمان، منزل و مدفن پيامبران الهي و شهيدان بوده است.قبل از آن كه حسين به علي (ع) و اولاد و ياران باوفايش در آن شهيد شوند، تعداد كثيرياز انبيا و اولادشان در اين سرزمين به شهادت رسيده و مدفون شدهاند در روايتي ازحضرت امام صادق (ع) آمده است كه درآن (كربلا) دويست پيامبر، دويست وصي ودويست نوادة پيامبر مدفون هستند كه همه آنها شهيد هستند.
علاوه بر آن طبق برخي روايات، كربلا محل نزول فرشتگان و مأواي ملائكه اللهميباشد. بنابر روايتي، اطراف و دور حرم آن حضرت، هفتاد فرشته ـ در حالتي پريشاني ـبر حسين (ع) تا روز قيامت گريه ميكنند.
از اين جا به خوبي واضح و روشن ميشود كه اين سرزمين مقدس - بالخصوصحريم قبر حسين ـ چقدر از قداست و فضيلت برخوردار است. اين در حالي است كه صدهاروايت و حديث در فضيلت آن در منابع روايي و تاريخي فريقين ديده ميشود.
2ـ احترام و تكريم امام حسين
از ائمه : روايت شده كه هنگامي كه خاك را برداشتيد آن را ببوسيد و برچشمتان بگذاريد، چنانكه پيامبر اسلام آن را ميبوسيد و استشمام ميكرد. لذا اگر شيعهتربت حسين را ميبوسد و آن را نگه ميدارد به خاطر پيروي از سنت پيامبر است.
بوسيدن و بوييدن و گذاشتن آن بر روي چشم، خود يك نوع احترام و رعايتحرمت و قداست آن است كه بر كسي مخفي نيست.
بنابراين آن را در جاها و مكانهاي آلوده و توهينآميز نميگذارند. لذا بايد دررعايت حرمت و قداست آن حتي الامكان سعي كنيم: ( ذلك و من يعظم حرمات الله فهوخير له عند ربه ) .
در اين مقام مناسب ميبينيم كه حكايتي را كه شيخ عباس قمي از مرحوم حاجنوري ( اعلي الله مقامه) نقل كرده است، ذكر كنم: شيخ عباس قمي در« مفاتيح الجنان» ازشيخ نوري نقل ميكند كه ايشان فرموده: « روزي يكي از برادران من به خدمت مرحومهوالدهام رسيد. مادرم ديد كه او تربت امام حسين (ع) را در جيب پايين قباي خود گذاشته،مادرم او را زجر كرد كه اين بي ادبي به تربت مقدسه است، چه آن كه بسا شود. در زير رانواقع شود، و شكسته گردد. برادرم گفت: چنين است كه فرمودي و تابه حال دو مهرشكستهام. لذا عهد كرد بعد از آن در جيب پايين نگذارد. پس از چند روزي از قضيهگذشت كه علامه والدم امام را در خواب ديد، -بدون آن كه از اين مطلب اطلاع داشتهباشد- كه مولاي ما حضرت ابوعبدالله الحسين (ع) به ديدن او تشريف آورد و در كتابخانهنشست. و ملاطفت و مهرباني بسيار كرد و فرمود: بخوان پسران خود را بيايند، تا آنها رااكرام كنم. پس والد، پسرها را طلبيد و با من پنج نفر بودند پس، در مقابل آن حضرتايستادند. نزد آن حضرت جامه و چيزهايي ديگري بود پس يك يك را ميخواند، و چيزياز آنها به او ميداد. پس نوبت به برادر مزبور (سلمه الله) رسيد، حضرت نظري بر او افكند،مانند كسي كه در غضب باشد و التفات فرمود به سوي والد مرحوم و فرمود: پسر تو دو تربتاز تربتهاي قبر من، در زير ران خود شكسته است. پس مثل برادران ديگر، او را نخواند،بلكه افكند به سوي او چيزي، و الان در ذهنم است كه گويا قاب شانه ترمه به او داد.
پس علامه والد بيدار شد و خواب خود را براي مرحوم والده نقل كرد و والده حكايترابراي ايشان بيان كرد، والد تعجب كرد از صدق اين خواب الهي.
3 ـ شفابخشي تربت امام حسين (ع)
براساس روايات و اخبار فراوان و متواتر تربت حسين (ع) جز مرض موت، براي هردردي دواست. تمام كراماتي كه تاكنون رخ داده گواهي صادق بر اين مطلب است. درطول تاريخ افراد كثيري كه لاعلاج بودند از تربت حسين شفا گرفتهاند. در اخباراهلبيت : آمده است كه براي بيماريها و دردهايتان ازتربت حسين (ع) استشفاكنيد. فقها و محدثان ما نيز بر اين مطلب اتفاق نظر دارند و تاكنون از كسي خلافي شنيدهنشده است.
در روايتي از حضرت صادق (ع) آمده است: «طين قبر الحسين (ع) شفاء من كلداء؛ خاك و تربت قبر حسين (ع) از هر دردي شفا است». در روايت ديگر از آن حضرت،آمده است كه فرمود: « في طين قبر الحسين (ع) الشفاء من كل داء و هو الدواء الاكبر؛ درخاك قبر حسين (ع) شفاي هر دردي است و آن دواي بزرگ است».
نيز از حضرت صادق مروي است كه فرمود: «طين قبر الحسين فيه شفاء و ان اخذعلي رأس ميل ؛ خاك قبر حسين در آن شفا است ؛ اگر چه از سر يك ميل برداشته شود».
در حديث ديگري از آن حضرت آمده «من اصابته علة فبدء بطين قبر الحسين (ع) شفاه الله من تلك العله الا ان تكون علة السام؛ كسي را مرضي لاحق شود پسعلاجش را به تربت حسين آغاز كند، خداوند مرض او را شفا ميدهد، مگر آن كه مرضموت باشد».
اخبار و احاديث درباره شفابخشي تربت حسين (ع) بسيار فراوان است و مابههمين چند نمونه بسنده ميكنيم.
قبلاً اشاره شد كه به بركت تربت مقدس امام حسين تاكنون هزاران نفر از عاشقانو توسل جويندگان به حسين و تربت آن حضرت، از بيماريهاي فراوان و لاعلاج شفايافتهاند. در اين زمينه كرامات وحكايات متعددي وجود دارد. در ذيل به دو نمونه از آناشاره ميشود:
روزي محمد ابن مسلم (كه از ياران و اصحاب صادقين و از اصحاب اجماع است)مريض ميشود. امام باقر (ع) از بيماري وي، مطلع ميشوند و مقداري از تربتامامحسين (ع) را در آب مخلوط كرده، در ظرفي ميريزد و توسط غلامش براي محمد بنمسلم ميفرستد، محمد ابن مسلم از آشاميدن آن احساس ميكند كه آب بسيار زلال وخوش بو و خوش مزه است. غلام گفت: مولايم امام باقر (ع) فرموده است: وقتي از اين آبآشاميدي نزد ما بيا!! او در فكر فرو رفت و با خود گفت: من كه مريضم و قدرت حركتندارم. چرا امام چنين فرموده است؟ پس از چند لحظه كه آب خوردم ناگهان احساسكردم كه از بند درد و بيماري رهايي يافتهام. برخاسته و با نشاط به سوي امام حركت نمودمبه خانه آن حضرت رسيدم و اجازه دخول خواستم آن حضرت فرمود: « صح الجسم ادخل ؛جسمت خوب شده، داخل شويد». محمد بن مسلم ميگويد: به محضر امام رسيدم درحالي كه گريه ميكردم. سر و دستش را بوسيدم. فرمود: چرا گريه ميكني؟
عرض كردم: از اين رو كه بسيار مايل هستم به محضر شما بيايم ولي راه دور استو توانايي ندارم.امام پس از دل جويي وي فرمود: آن آب را چگونه يافتي؟ مسلم ازامامتشكر و تقدير كرد و شفا يافتن دردش را با نوشيدن آن آب خوشبو و گوارا به عرضامامرساند.
بعد امام به وي فرمود: آن آب آميخته به تربت پدرم حسين بود و آن تربت، بهترينداروي شفا بخش است. هيچ گاه نسبت به آن بي توجه نباش، ما فرزندان و زنان خود را ازچنان آبي مينوشانيم و در نتيجه از هرگونه خير و بركت، بهرهمند ميشويم...
حارث ابن مغيره ميگويد: به محضر حضرت صادق (ع) عرض كردم: من شخصيام كه بيماريهاي فراوان دارم و هيچ چيزي (وسيله يا دارويي) را رها نكردم، مگر آن كه باآن تداوي و علاج نمودم (ولي شفا نيافتم). حضرت فرمود: «اين انت عن طين قبر الحسينابن علي (ع) فان فيه شفاء من كل داء و امنا من كل خوف؛ تو كجايي؟ چرا از تربت حسينشفا نميطلبي؟! همانا در قبر حسين (ع) شفا است از هر دردي و امن است از هر ترس.»
شيخ عباس قمي در مفاتيح الجنان مينويسد: «معجزاتي كه به سبب اين تربتمقدسه ظاهر گرديده زياده از آن است كه ذكر شود و من در كتاب فوايد الرضويه ـ كهتراجمعلماي اماميه است در احوال سيد متبحر آقا سيد نعمه الله جزايري 1 نوشتم كه آنسيد جليل در تحصيل علم زحمت بسيار كشيد. سختي و رنج بسيار برده و در اوايلتحصيل چون قادر به خريدن چراغ نبوده به روشني ماه مطالعه مينموده، لاجرم از كثرتمطالعه در ماهتاب و بسيار چيز نوشتن و مطالعه كردن چشمانش ضعف پيدا كرده بود.پس به جهت روشني چشم خود، به تربت مقدسه حضرت امام حسين (ع) و تراب مراقدشريفه ائمه اطهار (ع) اكتحال ميكرد و به بركت آن تربتها چشمش روشن گشت...»
4 ـ ايمني از خوف و خطر
يكي از ويژگيها يا مزاياي تربت ابي عبدالله الحسين (ع) ايجاد امن و امان استكه هم در اخبار و احاديث ائمه اطهار : به آن تصريح شده و هم در فعل و عمل آنهاميبينيم كه آنها براي رفع خطر و تأمين امنيت از آن بهره ميجستهاند ؛ مثلا شخصيگفت: حضرت رضا (ع) بقچهاي يا بستهاي از متاع والبسه به سوي من فرستاد كه ميان آنخاكي بود، من از آورنده آن پرسيدم اين چيست؟ گفت خاك قبر حسين (ع) است كه آنحضرت چيزي از لباس و غير آن را نميفرستد، مگر آن كه ميان آن، اين تربت را قرارميدهد و ميفرمايد كه آن (تربت مقدس) امان است به اذن خدا.
در روايتي از حضرت صادق (ع) چنين آمده است: «در تربت حايريكه حسين (ع) در آن است از هر دردي شفا و از هر خوفي امان است»
5 ـ رجحان و استحباب سجده بر آن
سجده بر آن هفت حجاب ـ عدم قبولي نماز ـ را ميدرد و سجده بر آن مستحباست و نمازمان را بالا ميبرد و موجب قبولي آن در درگاه احديت ميشود.
معاوية بن عمار ميگويد: حضرت صادق (ع) پارچهاي (يا دستمالي) ديبا به رنگزرد داشت كه در آن تربت ابي عبدالله الحسين (ع) بود. هنگام نماز آن را بر سجادهاشميريخت و بر آن سجده ميكرد؛ سپس فرمود: «السجود علي تربة الحسين (ع) يخرقالحجب السبع؛ سجده بر تربت حسين، هفت حجاب ـ پرده ـ را برمي دارد. »
سجده بر خاك كربلا سنت و روشي است كه از زمان ائمه (ع) تا امروز بين شيعيانرايج است. شيعه عقيده دارد كه سجده بر تربت حسين (ع) از سجده بر چيزهاي ديگربهتر و افضل است. البته آن را لازم و فرض نميدانند. بنابر تصريح بعضي از باحثين ومحققين، اولين كسي كه بر تربت سيدالشهدا سجده كرد حضرت امام زين العابدين (ع) بوده است.
روايت شده كه آن حضرت هنگامي كه از دفن پدر شهيدش امام حسين (ع) فارغگشت، مشتي از تربت شريف پدرش را گرفت و از آن مهري ساخت كه بر آن سجده كند وتسبيحي ساخت تا با آن تسبيح كند بعد از او امام باقر و امام صادق و امامان : نيزنسبت به اين تربت مقدس توصيههاي فراواني داشتهاند، چنان كه از اخبار و روايات«كامل الزيارات» و «بحارالانوار» و غيره ظاهر و آشكار است. در روايتي آمده است:«حضرت صادق (ع) جز بر خاك و تربت حسين، بر چيزي سجده نميكرد. آن هم برايتذلل در محضر الله و استكانت به سوي او بود.»
نكته مهمي كه در اينجا قابل ذكر است اين است كه در ساختن مهر، از اين تربتپاك دقت شود مهري كه ساخته ميشود بايد ساده و صاف و خالي از نقش و نگار باشد و ازنوشتن اسامي ائمه و يا عبارات ديگر جداً پرهيز شود كه برخي از بزرگان و فقهاي معاصرمانند آية الله محمد حسين آل كاشف الغطاء و آية الله العظمي بروجردي و آية الله العظميسيد علي حسيني سيستاني نيز بر آن تاكيد كرده و از نوشتن اسامي ائمه و كشيدن نقش ونگار و صورت بر روي آن منع فرموده بودند. چون اين كار احياناً مورد نقد و طعن برمذهب حقه ميشود.
6 ـ تربت كربلا سبيح ميگويد
يكي ديگر از مزايا و ويژگيهاي تربت كربلا آن است كه اگر از آن تسبيحي ساختهشود اگر چه با آن تسبيح نگويد ولي آن در دست شخص تسبيح ميگويد. اين مطلب درروايتي از حضرت صادق (ع) : «السجود علي طين قبر الحسين (ع) ينور الي الارضينالسبعه و من كانت معه سبحة من طين قبر الحسين (ع) كتب مسبحاً ان لم يسبح بها؛
سجده بر تربت حسين (ع) تا هفت زمين را روشن ميسازد و كسي كه نزدشتسبيحي از تربت حسين (ع) باشد در نامه اعمالش ثواب تسبيح كننده نوشته ميشود؛اگرچه با آن تسبيح نگويد».
در روايت ديگري از حضرت صادق (ع) آمده است كه فرمود: «آن كه دانهاي ازتسبيح تربت حسين (ع) را بگرداند و يك بار استغفار كند، خداي متعال در نامه او ثوابهفتاد بار تسبيح را مينويسد. اگر آن را نگرداند و با آن تسبيح نگويد، در هر دانه از آنتسبيح تربت، هفت بار ثواب تسبيح گفتن، براي او نوشته ميشود.»
از حضرت صادق (ع) روايت شده: «السبحه التي هي من طين قبر الحسين (ع) تسبح بيد الرجل من غير ان يسبح؛ تسبيحي كه از تربت حسين (ع) باشد در دست آدم،تسبيح ميگويد، بدون آن كه با آن تسبيح بگويد.»
در اين زمينه نيز روايات متعدد وجود دارد. كه ذكر همه آنها در اين مقالنميگنجد.
توجه به اين نكته اين جا لازم است كه تسبيح گفتن تربت حسين (ع) غير ازتسبيح گفتن جميع موجودات دنيا است كه در قرآن به آن اشاره شده است: ( سبح لله مافي السموات و ما في الارض ) .
بنابراين تربت حسين (ع) علاوه بر گفتن آن تسبيح، اين تسبيح را نيز ميگويد كهشخص آن را نميگويد.
7 ـ تربت حسين همراه ميت
مستحب است كه مقداري از تربت امام حسين (ع) با ميت در قبرش گذاشته شود.شايد سرّش اين باشد كه تربت حسين (ع) موجب امان از هر ترسي است. لذا گذاشتنمقداري از آن با ميت موجب ميشود كه او در امان باشد و از عذاب قبر و ضيق آن رهايييابد. البته سيد بن طاووس در «فلاح السائل»به اين موضوع تصريح فرموده و ميگويد: «ويجعل معه شيئا من تربة الحسين (ع) فقد روي انه امان و المنزل مهول يحتاج اليالتوصل والسلامه منه بغايه الامكان» و با ميت مقداري از تربت حسين (ع) قرار دادهميشود. روايت شده است كه آن امان است و منزل (قبر) ترسناك است كه محتاج رهاييو سلامت از آن به حد امكان است.
رواياتي نيز در اين زمينه وارد شده است؛ از جمله روايت جعفر بن عيسي ازحضرت ابا الحسن (ع) است كه ميفرمايد: «ما علي احدكم اذا دفن الميت و وسدهبالتراب ان يضع مقابل و جهه لبنة من طين الحسين (ع) ولايضعها تحت رأسه؛ بر احدياز شما چه اشكال دارد وقتي ميت را دفن كرد و با خاك او را پوشاند در مقابل صورتشآجري از تربت حسين را بگذارد؟! و آن را زير سرش نگذارد.»
شيخ عباس قمي نيز ميفرمايد: «... فوايد تربت شريفه آن حضرت بسيار است ازجمله آن كه مستحب است با ميت در قبر گذاشتن و كفن را با آن نوشتن و سجده كردن برآن و...»
8 ـ مخلوط نمودن آن با حنوط ميت
محمد بن عبدالله بن جعفر حميري ميگويد: از فقيه پرسيدم كه گذاشتن تربتحسين (ع) با ميت جايز است يا نه؟ حضرت در جواب نوشته بود: تربت را با ميت در قبرشبگذارد و با حنوط او مخلوط كند. ان شاء الله.
9ـ نوشتن آيات و شهادت به توحيد و نوبت و امامت
نوشتن بر كفن ميت با تربت حسين (ع) اكثر فقة و بزرگان ما ـ از جمله شيخطوسي، محقق (كركي) حلي، شهيد اول، شهيد ثاني و غيره ـ بر اين مسئله تصريحكردهاند.
10 ـ با تربت حسين (ع) كام نوزادان را برداشتن
ابوالعلاء ميگويد: از حضرت صادق (ع) شنيدم كه فرمود: «حنكوا اولادكم بتربةالحسين (ع) فانه امان؛ كام نوزادان و فرزندانتان را با تربت حسين (ع) برداريد زيرا تربتحسين (ع) امان است». اين يك دستور و توصيه بسيار مهم و دقيق است كه ائمه ما بهاهميت آن آگاه بوده و به پيروان خودشان توصيه فرمودهاند. بايد فرزندان مان را از بدوتولد، تربيت كنيم و آنها را حسيني به بار آوريم. اولين غذايي كه كودكان و نوزادان مابخورند بايد از تربت با بركت حسين بن علي آغاز شود و در هر مشكلات و سختيهايزندگي از اين (دواي اكبر) بهره جويند.
11 ـ قرار دادن مقداري از تربت حسين (ع) در كالاهاي ارسالي
شيخ عباس قمي در «مفاتيح الجنان» مينويسد: «به سند معتبر منقول است كهشخصي گفت: حضرت امام رضا (ع) براي من از خراسان بسته متاعي فرستاد، چونگشودم در ميان آن خاكي بود. از آورنده پرسيدم كه اين خاك چيست؟ گفت: خاك قبرحسين (ع) است و هرگز آن حضرت از جامه و غير جامه چيزي به جائي نميفرستد مگرآن كه اين خاك را در ميانش ميگذارد و ميفرمايد: اين امان است از بلاها به اذن ومشيت خدا»
12 ـ افطار كردن به تربت حسين (ع)
سيد بن طاووس به سند خود از شيخ كليني از علي بن محمد سليمان نوفلي روايتكرده كه گفت: به محضر حضرت ابوالحسن (ع) عرض كردم: من روز عيد فطر با گِلِ قبرامام حسين (ع) و خرما افطار كردم، فرمود: بركت و سنت را جمع كردي.
در برخي روايات آمده است كه در روز عاشورا به تربت امام حسين (ع) افطار كند.
سيد بن طاووس در «اقبال» ميفرمايد: روز عاشورا انسان از خوردن و آشاميدن تاآخر ظهر امساك كند، سپس با تربت شريفه افطار كند.
13 ـ تبرك جستن به تربت
از تربت حسين (ع) علاوه بر استشفا و استفاده از آن در امن و امان ماندن، ميتوانبراي محض تبرك و تيمن نيز از آن استفاده كرد، ابواليسع ميگويد: شخصي از حضرتصادق (ع) پرسيد ـ و من ميشنيدم ـ از خاك قبر حسين (ع) بردارم و نزد من باشد كه ازا´ن تبرك جويم؟ فرمود: اشكال ندارد.
14 ـ اخذ آن با شرايط خاص و با كيفيت و دعاهاي معين
طبق اخبار و روايات فراوان، اخذ تربت -برداشتن اين تربت مقدس از حاير وحريم قبر حسين و يا از محدودهاي كه در روايات بيان گرديده- بايد با شرايط و كيفيتخاص و با ادعيه معين باشد. در برخي روايات براي اخذ آن، غسل، نماز و دعا معتبردانسته شده است. اين شروط و دعاها در «كامل الزيارات» و «بحار» و غيره به تفصيل ذكرشده است؛ ولي بنابر قول مشهور اين شروط و ادعيه لازم و ضروري نيست. شيخ عباسقمي در اين باره فرموده: «احتمال دارد اين شروط براي زيادتي شفا و سرعت در آن و باقيماندن اثر آن باشد، نه به طور مطلق. لذا اخذ تربت، مطلقاً جايز باشد؛ چنان كه مشهورهمين را ميگويند.
نكتهاي كه در اين دعاها قابل ذكر است اين جمله است: «اللهم بحق هذه التربةالطاهره» يا «اللهم اني اسالك بحق هذه الطينه» يا «اللهم بحق هذه التربة»
در اين عبارات شريفه به تربت حسين (ع) توسل شده و سوگند ياد شده است كهبيان گر قداست و حرمت اين تربت مقدس است.
15 ـ جز تربت حسين، خوردن ساير خاكها حرام است
خوردن مطلق خاك، از نظر شرع و از ديدگاه فقها حرام است، جز مقداري از خاكقبر حسين (ع) و آن بايد به اندازه نخودي باشد. از خوردن تربت حسين (ع) از روي لذت وشهوت سخت منع شده است. براي كسي كه از تربت حسين ميخواهد استفاده كند قبلاز آن بايد حرمت و ولايت حسين بن علي و مقام و شأن رتبه آن حضرت را بشناسد و نيزبه حرمت و قداست و شفا بخشي اين تربت اعتقاد و ايمان داشته باشد و گرنه هيچ نفعي وفايدهاي براي او نيست.
اين مطلب بلكه مفاد بسياري از اخبار و روايات مربوطه ميباشد.حضرتصادق (ع) در روايتي فرمودند: «الطين حرام كله كلحم الخنزير و من اكله ثم ماتمنه لم اُصلّ عليه الاّ طين القبر فاءنّ فيه شفاء من كل داء و من اكله بشهوه لم يكن له فيهشفاء؛ تمام خاكها حرام است، مانند گوشت خنزير (خوك) و كسي كه آن را بخورد وبميرد من بر او نماز نميخوانم، مگر از خاك قبر حسين (ع) باشد كه در آن شفا است از هردردي و هر كس آن را از روي شهوت بخورد براي او در آن شفا نيست.»
در اين روايت دو نكته مهم و اساسي ديده ميشود:
1 ـ در خاك حسين شفا است و ميتوان مقدار معيني از آن را براي شفا يافتنخورد. اين تأثير و شفابخشي، به خاطر مدفون بودن حسين در آن و منسوب بودن آن بهحسين است وگرنه فكر نميكنم سرزمين كربلا شفاي ذاتي داشته باشد. جواز خوردن آناز بين ساير خاكها، خود مزيتي است؛ چنان كه ظاهر روايت همين را ميرساند.
2 ـ كسي كه ميخواهد تربت حسين (ع) را بخورد بايد به قصد شفا و تبرك باشد،زيرا در آن صورت است كه اين تربت پاك تأثير خود را واقعاً نشان ميدهد، در غير اينصورت ـ بنابر برخي اخبار ـ فايدهاي نخواهد داد و خواندن دعاهاي وارده در اين باره تأثيربسياري را خواهد داشت.
محدودة تربت كربلا
ترب مقدس را هر قدر كه نزديكتر به قبر مبارك باشد بديهي است كه تأثير آننيز بيشتر خواهد بود در مورد اين كه تربت حسين (ع) را از چه فاصلهاي يا حدي اخذ كند؟روايات و اقوال در اين زمينه متعدد و مختلف است، اين جاب به چند روايت اشاره ميشود:
1 ـ اخذ آن از بالاي سر قبر حسين (ع) : «ابي بكار گفت: من از تربتي كه نزد سر قبرحسين (ع) است برداشتم كه تربتي سرخ است پس خدمت حضرت رضا (ع) وارد شدموآن تربت را بر آن حضرت عرضه داشتم. حضرت آن را در كف دستش گرفت و سپس آنرا بوييد و استشمام فرمود و گريست. تا اشكش جاري شد. سپس فرمود: اين تربت جدماست.»
2 ـ قدر هفتاد باع از قبر شريف: از حضرت صادق روايت شده است كه فرمود:«يوخذ طين قبر الحسين (ع) من عند القبر علي قدر سبعين باعا؛ تربت حسين (ع) را ازنزد قبر شريف به اندازه هفتاد باع گرفته ميشود.»
3 ـ هفتاد باع در هفتاد باع : يعني از اين اندازه، تربت حسين (ع) اخذ شود.
4 ـ حريم قبر حسين (ع) يك فرسخ در يك فرسخ در يك فرسخ در يك فرسخاست.
روايات در اين زمينه زياد است و در تعيين و تحديد آن براي اخذ تربت يكساننيست ولي به هر حال از هر فاصلهاي كه گرفته شود، منسوب و متعلق به حسين بنعلي (ع) است كه قدر آن را بايد بدانيم و در رعايت حرمت آن كوشا باشيم.
البته ممكن ست برخي تعجب كرده و بگويند: چطور از بين خاكها در خاكقبرحسين (ع) شفاست؟ در جواب آنهابايد گفت كه خالق هستي چنان كه ميتواند دراقسام گياهان و غير گياهان شفا قرار دهد، ميتواند در اين تربت نيز شفا قرار دهد.
ثانيا: اين ويژگي در تربت حسين براي آن است كه آن حضرت براي احياي دينالهي و اعلاي «كلمة الله» جان و مال و اولاد و انصار و اصحاب خود را فدا نمود و خداوندمتعال كه خود را «شكور» ناميده به پاس و تقدير اين همه قربانيها و فداكاريها در راهشويژگيها و مزايايي به حسين بن علي (ع) داده كه به كسي ديگر نداده است؛ از جمله تربتآن حضرت را شفا و امان قرار داده است و اين هيچ جاي تعجب نيست.
ثالثاً: طبق روايات، تربت مراقد و مشاهد شريفه پيامبر (ص) و ائمه نيز موجب شفااست.
خلاصه از تمام آنچه گذشت، حرمت و قداست و شفا بخشي و شأن و فضيلت اينتربت مقدس آشكار و روشن گرديد.