1. رجعت امام حسين(ع) در قرآن كريم:
همانطور كه قبلاً گفتيم در قرآن كريم درباره مسئله رجعت و نيز رجعت حسين بن على(ع)، آيات فراوانى وجود دارد تا بدانجا كه گفتهاند: «در قرآن 18 آيه صريح در باب رجعت هست»[4] و از جمله اين آيات، آيات ششم و هفتم از سوره مباركه نازعات مىباشد: يوم ترجف الراجفة تتبعها الرادفة. در آن روز كه زلزلههاى وحشتناك همه چيز را به لرزه درمىآورند و به دنبال آن حادثه دومين رخ مىدهد. اين دو آيه شريفه اشاراتى دارند به حوادثى كه قبل از وقوع قيامت و رستاخيز روى مىدهند كه از جمله آنها زلزلهاى وحشتناك است كه همه چيز را درهم ريخته و نظام جهان را دگرگون مىسازد. حضرت امام جعفر صادق(ع) در تأويل اين آيه شريفه فرمودهاند: لرزاننده حسين بن على(ع) و حادثه دومين، على بن ابىطالب(ع) است. نخستين فردى كه (در رجعت) قبر او شكافته شده (و از آن بيرون مىآيد) و خاك را از سر مىزدايد، حسين بن على(ع) است.[5] و نيز در اين زمينه بايد به آيه 6 از سوره مباركه اسراء اشاره كرد، كه خداوند عزيز در اين آيه مىفرمايد: ثمّ رددنالكم الكرّة عليهم و أمددناكم بأموال و بنين و جعلناكم اكثر نفيرا. آنگاه شما را روبهروى آنها قرار داده و بر آنها غلبه دهيم و به مال و فرزندان نيرومند، مدد بخشيم و عده جنگجويان شما را بسيار گردانيم. اين آيه شريفه نيز طبق روايتى كه از امام جعفر صادق(ع) وارد گرديده، به موضوع رجعت امام حسين(ع) اشاره دارد؛ چرا كه آن حضرت فرمود: اول كسى كه به دنيا برمىگردد؛ حضرت امام حسين(ع) و اصحاب او و يزيد و اصحاب او خواهند بود. پس همه ايشان را بكشد مثل آنكه ايشان كشتهاند چنانچه حق تعالى فرموده است: «ثم رددنا لكم...»[6] و باز در روايت ديگرى امام صادق(ع)، در تأويل همين آيه فرمايد: «... ثم رددنا لكم الكره عليهم» اشاره است به خروج امام حسين(ع)، با هفتاد نفر از اصحابش... و به مردم گويند كه اين حسين است كه بيرون آمده است تا مؤمنان شك در او نكنند و بدانند كه دجال و شيطان نيست و حضرت قائم در آن وقت در ميان ايشان باشد...[7]. با توجه به دو آيه ياد شده اين نكته به دست مىآيد كه امر رجعت و نيز رجعت امام حسين(ع)، از نظر اين كتاب آسمانى امرى شدنى خواهد بود و به همين دليل جاى شگفتى در آن وجود ندارد.2. رجعت امام حسين(ع) در روايات
درباره امر رجعت و حوادث پيرامون آن، روايات و احاديث فراوانى در كتب روائى و حديثى مضبوط است. تا جايى كه شيخ حر عاملى در كتاب الايقاظ منالهجعه بالبرهان على الرجعه، 600 حديث در اين زمينه روايت كرده است.[8] ولى از آنجا كه بحث ما پيرامون رجعت امام سوم(ع) است، فقط به برخى از رواياتى كه در آنها به رجعت آن حضرت تصريح گرديده مىپردازيم. روايت اول: قطب راوندى و ديگران از جابر ازامام محمد باقر(ع)، روايت كرده است كه حضرت امام حسين(ع) در صحراى كربلا، پيش از شهادت فرمودند: ... اول كسى كه زمين شكافته مىشود و از زمين بيرون مىآيد من خواهم بود و بيرون آمدن من موافق مىافتد با بيرون آمدن اميرالمؤمنين و قيام قائم ما...[9]. اين روايت كه علامه مجلسى آن را در حقاليقين آورده است بر اين نكته تصريح مىفرمايد كه اولين رجعت كننده در هنگامه رجعت، امام حسين(ع) است و در اين مورد، احاديث فراوانى نقل گرديده كه نمونهاى از آن را قبلاً و در شرح آيات سوره مباركه نازعات نيز ذكر كرديم. روايت دوم: ... عياشى از حضرت امام جعفر صادق(ع) روايت كرده است كه: اول كسى كه به دنيا برمىگردد حضرت امام حسين(ع) است و اصحاب او و يزيد و اصحاب او، پس همه ايشان را بكشد مثل آن كه ايشان را كشتهاند.[10] در اين روايت علاوه بر آنچه قبلاً بدان اشاره نموديم يعنى اولويت امام حسين(ع) در رجعت، به رجعت اصحاب آن حضرت و نيز مخالفان و دشمنان ايشان هم اشاره گرديده و همانطور كه ملاحظه مىشود تصريح گرديده كه در واقعه رجعت، گوئى صحنه حماسه آفرين عاشورا بار ديگر تكرار گرديده و مجددا مقاتلهاى بين آن حضرت و سپاه يزيد درمىگيرد كه سرانجام و عاقبت آن، پيروزى و غلبه سپاه امام(ع) بر سپاه كفر است و در واقع انتقام فجايع حادثه عاشورا از يزيديان گرفته مىشود. و البته اين انتقامگيرى از ظالمان و ستمگران، تنها منحصر به واقعه عاشورا نبوده، بلكه مطابق روايتى كه از امام كاظم(ع) وارد شده، در هنگامه رجعت بسيارى از مؤمنان از دشمنان خود، طلب حقوق پايمال شده خويش را مىنمايند و علاوه بر آن از عدهاى از دشمنان خود، انتقام مىگيرند: ... ارواح مؤمنان با ارواح دشمنان ايشان به سوى بدنها برمىگردند تا حق خود را از ايشان استيفاء كنند. هر كه ايشان را عذاب و شكنجه كرده باشد انتقام از او بكشند و...[11] روايت سوم : از حضرت امام محمد باقر(ع) روايت گرديده است كه: اول كسى كه در رجعت برخواهد گشت حضرت امام حسين(ع) خواهد بود و آن مقدار پادشاهى خواهد كرد كه از پيرى، موهاى ابروهاى او بر روى ديدهاش آويخته شود.[12] مطابق اين روايت و روايات مشابه ديگر، در هنگامه رجعت براى برخى از ائمه(ع) دورانى است كه در طى آن در پهنه گيتى به حكمرانى پرداخته و حكومت مىنمايند، كه از جمله آنها امام حسين(ع) است كه دوران حاكميت آن حضرت بسيار طولانى خواهد بود. بايد دانست كه از اين روايت استفاده مىشود كه فاصله بين قيام حضرت صاحب(ع) و رجعت تا وقوع رستاخيز و برپا شدن قيامت، فاصلهاى طولانى خواهد بود كه در اين فاصله همانطور كه گفتيم عدهاى از اولياى الهى حكومت مىكنند و دنيا، روزگارى سرشار از صلح و صفا را به خود خواهد ديد. دورانى كه نشانى از ظلم و ستم وجود ندارد و «نيكان به ديدن دولت ائمه(ع) خوشحال شده و ديدههاى ايشان روشن مىگردد...»[13]. از آنچه گفتيم نتيجه گرفته مىشود كه: اولاً امر رجعت، امرى حتمى الوقوع است و ثانيا اين امر منحصر به برخى از صلحا و اشقيا مىشود و نه همه آنها، كه از آن جملهاند، امام حسين(ع) كه نخستين مراجعت كننده به دنيا است و پس از انتقامگيرى از پديدآورندگان فاجعه عاشورا و گستردن صلح و صفا و آرامش در عرصه گيتى، مدت بسيارى را به اداره امور عالم و حاكميت بر جهان بشريت مىپردازند.[1] .تفسير نمونه ج15، ص555. [2] .علامه مجلسى، حقاليقين، ج2، ص2. [3] .تفسير نمونه، ج15، ص560. [4] .حسين عمادزاده، منتقم حقيقى، ص481. [5] .عباس عزيزى، فضائل و سيره امام حسين(ع) در كلام بزرگان، ص69. [6] .حقاليقين ج2، ص12. [7] .همان، ج2، ص16. [8] .حسين عمادزاده، منتقم حقيقى، ص482. [9] .علامه مجلسى، حقاليقين، ج2، ص7. [10] .همان، صص11و12. [11] .همان، ص7. [12] .همان. [13] .همان، ص10.