نكته‌هايي‌از تعاليم‌ اخلاقي‌ و تربيتي‌ عاشورا در هدايت‌ جامعه‌ - نکته‌هایی‌از تعالیم اخلاقی و تربیتی عاشورا در هدایت جامعه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نکته‌هایی‌از تعالیم اخلاقی و تربیتی عاشورا در هدایت جامعه - نسخه متنی

قاسم‌ صافی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





نكته‌هايي‌از تعاليم‌ اخلاقي‌ و تربيتي‌ عاشورا در هدايت‌ جامعه‌




دكتر قاسم‌ صافي‌







چكيده‌



آنچه‌ در خصوص‌ حادثة‌ تاريخي‌ عاشورا براي‌ ما اهميت‌ دارد، عالمانه‌ فهميدن‌ آن‌است‌. اين‌ معرفت‌ انديشي‌ درست‌، سبب‌ فهم‌ عميق‌تر دين‌ و فهم‌ بهتر اين‌ موضوع‌مي‌شود. در مقاله‌ زير، بعضي‌ از جلوه‌هاي‌ نهضت‌ عاشورا و دانستني‌هايي‌ در خصوص‌شخصيت‌ امام‌ حسين‌ (ع) و برخي‌ از جلوه‌هاي‌ اين‌ نهضت‌ در هدايت‌ جامعه‌ و تعيين‌عبرت‌ها و تعاليم‌ اخلاقي‌ و تربيتي‌ اين‌ واقعه‌ مطرح‌ مي‌شود. نهضت‌ حسيني‌، نهضت‌حريت‌ خواهي‌ و وسيله‌اي‌ براي‌ ابلاغ‌ احساسات‌ و عواطف‌ كساني‌ است‌ كه‌ نهضت‌ ديني‌ وادبي‌ و حماسة‌ عاشورا در آراء و افكار آنها اثر بخشيده‌ است‌. كربلا براي‌ بسياري‌ فقط‌ يك‌حادثه‌ نيست‌ كه‌ در سال‌ 61 هجري‌ اتفاق‌ افتاده‌، بلكه‌ حيات‌ معنوي‌ را مي‌ا´موزد. كربلابه‌واقع‌ يك‌ مدرسه‌ است‌. مدرسه‌اي‌ كه‌ اطمينان‌ نفس‌ و تسليم‌ به‌ قضا و قدر را مي‌آموزد ونمونة‌ اعلاي‌ از جان‌ باختگي‌ و اوج‌ رنج‌ انسان‌ و بزرگترين‌ نبرد رهايي‌بخش‌ بشري‌ را درتاريخ‌ به‌ نمايش‌ مي‌گذارد. حركات‌ و گفتار و شجاعت‌ و دلاوري‌هاي‌ حسين‌ بن‌ علي‌ (ع) وهريك‌ از شهداي‌ كربلا در مسائل‌ روان‌شناسي‌ و انسان‌ شناسي‌ ممتاز و بسيار در خوراهميت‌ است‌. تعاليم‌ اخلاقي‌ او در ميدان‌ عمل‌ و جهد و جهاد بي‌ امان‌ با مظاهر ستم‌ ونفاق‌ و مواجهه‌ بي‌ بهانه‌ و پهلوانانه‌ با تعارض‌ها و تضادهاي‌ دروني‌ تاريخ‌، يكي‌ ازاصلي‌ترين‌ و متعالي‌ترين‌ صور الهي‌ و معناي‌ حقيقي‌ آزادگي‌ و روح‌ استغناي‌ آدمي‌ وگنجينة‌ معرفت‌ ايثار است‌.



الگوهاي‌ تربيتي‌ و اجتماعي‌ كه‌ موضوع‌ عاشورا از ابتدا تا كنون‌ به‌ دست‌ داده‌، به‌مناسبت‌ هدفي‌ كه‌ از آن‌ منظور بوده‌ و به‌ عنوان‌ نمونة‌ نهضت‌ تميز حق‌ و باطل‌ كه‌ ازمهمترين‌ اركان‌ تربيت‌ صحيح‌ است‌ و متربي‌ بتواند حق‌ و باطل‌ را تشخيص‌ دهد و باطل‌را باطل‌ نشان‌ داده‌، حق‌ را متحقق‌ كرده‌ و روي‌ آن‌ مقاومت‌ كند، بسيار وسيع‌ و عميق‌ است‌و نمي‌توان‌ تمامي‌ اين‌ وسعت‌ و عمق‌ را دريافت‌ و عظمت‌ اين‌ نهضت‌ را به‌ دقت‌ و كامل‌اندازه‌گيري‌ كرد يا پايه‌هاي‌ عبرت‌ تاريخي‌ و آثار برآمده‌ از آن‌ را در جنبش‌هاي‌ انقلابي‌ ودر فرهنگ‌هاي‌ ملت‌ها و تحولات‌ فردي‌ و اجتماعي‌، و در هنر، ادبيات‌، پژوهش‌،اعتقادات‌ مردم‌، پرورش‌ عالمان‌، سخنوران‌، سخن‌ سنجان‌ و تأسيس‌ مراكز علمي‌ ومحافل‌ مذهبي‌ و جز آن‌ جستجو كرد و برشمرد.



بي‌ترديد حكايت‌ قتل‌گاه‌ كربلا و شعلة‌ عصيان‌ حماسة‌ عاشورا و چَكاد آفتاب‌گرفته‌و خون‌ بنياد آن‌ براي‌ مربيان‌ جامعه‌ها در عالم‌مدرسه‌اي‌ جامع‌ است‌ كه‌ اگر در جهان‌درگيرد و مطلعان‌ مذاهب‌ و ملل‌ آن‌ را خوب‌ بفهمند، جماهير ملل‌ بدان‌ روي‌ مي‌آورند واحساسات‌ پاك‌ انساني‌ و بيداري‌ ضمير و شعور باطني‌ هركس‌، شيفته‌ و دلباختة‌ قهرمان‌حق‌پرست‌ آن‌ مي‌گردد.



سمبل‌هاي‌ واقعة‌ عاشورا، شخصيت‌ تك‌ تك‌ حماسه‌ آفرينان‌ آن‌، حركت‌ و گفتار ودلاوري‌هاي‌ شهيدان‌ آن‌ در مصاف‌ِ با اهل‌ ظلم‌ و زر و زور و ريا و تلبيس‌، بسيار ماية‌حيرت‌ و عبرت‌ است‌. از اين‌ رو براي‌ آماده‌ كردن‌ امت‌ مسلمان‌ جهان‌، به‌ منظور مقاومت‌عليه‌ دشمنان‌ اسلام‌ و قدرت‌هاي‌ استعماري‌ و استثماري‌، وسيله‌اي‌ فوق‌ العاده‌ كارساز و درمسائل‌ روان‌شناسي‌ و انسانشناسي‌، موردي‌ ممتاز و در خور اهميت‌ مي‌باشد كه‌ اگر براي‌توده‌ها معلوم‌ شود، مهمترين‌ عامل‌ تحول‌ فكري‌ و دگرگوني‌ در زندگي‌ عملي‌ آنها مي‌گرددو نسل‌ها را به‌ خويش‌ جلب‌ مي‌كند، و اميد ملت‌ها را برمي‌ انگيزاند تا از هر ذلت‌ و بندگي‌رهايي‌ يابند. چه‌ بسا پايگاهايي‌ كه‌ امروز تعاليم‌ اسلام‌ در آن‌ مطرح‌ است‌ و مديون‌ ذات‌حسين‌ (ع) است‌.



از وقتي‌ كه‌ حادثة‌ جانگداز كربلا واقع‌ شده‌ تا حال‌ كسي‌ ابراز نكرده‌ مايل‌ است‌همكار شمر يا حرمله‌ باشد. در هر زمان‌، ميليون‌ها نفر، آرزومند بوده‌ و هستند كه‌ ازاصحاب‌ حسين‌ (ع) و در جبهة‌ حق‌پرستان‌ باشند. به‌ اين‌ اعتبار كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) ، ظلم‌ وتعدي‌ را نظراً و عملاً در همه‌ جا محكوم‌ كرده‌ است‌.



عظمت‌ حسين‌ (ع) و كرايم‌ اخلاقي‌ او ـ از قبيل‌: دل‌ نهادن‌ و عزم‌ راسخ‌ داشتن‌ به‌انجام‌ كار با قبول‌ تمام‌ خطرات‌ ، و بلندي‌ همت‌ و عظمت‌ در حد اكمل‌ نمايش‌ مردانگي‌ واستقبال‌ از مرگ‌، و شكيبايي‌ در جهاد و در خشم‌ و در تشنگي‌، و بردباري‌ در اطاعت‌ وامتثال‌ امر خدا از همه‌ بلاها و مصيبت‌ها ـ آيين‌نامة‌ زندگي‌ آدميان‌ است‌ و والاترين‌ جوهرزندگي‌ساز و الگوي‌ قوي‌ تربيتي‌ و اجتماعي‌ كه‌ مي‌تواند نقش‌ اساسي‌ و بزرگي‌ در هدايت‌ وتكامل‌ جامعه‌ها، ايفا كند و سرمشقي‌ براي‌ افراد مظلوم‌ و محروم‌ در جهت‌ برانگيختن‌بي‌باكي‌ و قيام‌ براي‌ ايفاي‌ حقوق‌ خود باشد.



سخن‌سرايان‌ در طي‌ قرون‌، آثار بسياري‌ كه‌ گنجينه‌هايي‌ از گوهرهاي‌ آبدار الفاظ‌ ومعاني‌ و حكمت‌ و فلسفه‌ و پند و اندرز از مناقب‌ اهل‌ بيت‌ و حماسه‌ عاشورا و نهضت‌ ديني‌است‌، به‌ وجود آورده‌ و راه‌ حسين‌ (ع) و اولياي‌ كرام‌ را براي‌ ابلاغ‌ احساسات‌ و عواطف‌ خودبرگزيده‌اند و حق‌ را از جبين‌ حسين‌ (ع) در كربلا به‌ نمايش‌ و جلوه‌ مي‌گذارند. به‌ واقع‌،گفتار آنان‌ حكايت‌ از مظالم‌ اشقيا بر اولياء و شأن‌ و مقام‌ حسين‌ بن‌ علي‌ (ع) و اصحاب‌اوست‌ و موج‌ غم‌ عزاي‌ حسين‌ (ع) و حديث‌ دريادلي‌ او و يارانش‌ كه‌ بر لمحة‌ خون‌ نشستندو سر باختند و تسليم‌ شقاوت‌ و ناداني‌ نا اهلان‌ نشدند.



ياد و احترام‌ حسين‌ (ع) و اصحاب‌ او به‌ منزلة‌ درس‌ شرافت‌، استقامت‌، قوت‌ قلب‌ ومردانگي‌ در راه‌ تجلي‌ عظيم‌ روح‌ انسانيت‌ است‌ و ذكر آنان‌، تذكار انسانيت‌ جاويدان‌ است‌.اخبار و سرگذشت‌ آنان‌، تاريخ‌ قهرمانان‌ فضيلت‌ و كرامت‌ نفس‌ بي‌مانند است‌. حسين‌ (ع) متعلق‌ به‌ انسان‌ها و مشعل‌ فروزان‌ در گذرگاه‌هاي‌ مختلف‌ زمان‌ است‌ و در ظلمت‌كدة‌جهان‌ به‌ منزلة‌ برق‌ تجلي‌ و بي‌گمان‌ خلاصة‌ پيام‌ احكام‌ دين‌ حق‌ است‌ و رونقي‌ است‌ .



حركت‌ و قيام‌ او، نمونة‌ ممتاز و منحصر به‌ فرد نمايش‌ قدرت‌ِ اراده‌ و قوت‌ عزم‌ وكمال‌ ايمان‌ و صبر و فداكاري‌ و شجاعت‌ در برابر تجاوز و ستم‌ تصور مي‌گردد و شرح‌حماسة‌ او و داستان‌ فداكاري‌ مردانش‌، شرح‌ِ كمال‌ِ روح‌ِ انسان‌ و تحقير همة‌ لذايذ دنيوي‌ وپيكار با شرك‌ و ستم‌ و بيدادگري‌ است‌، و فلسفة‌ قيام‌ او بزرگترين‌ تجلي‌ كمال‌ مقام‌انساني‌ با معنايي‌ عالي‌ و هدف‌هايي‌ ارزنده‌ است‌ كه‌ نقش‌ بزرگي‌ در هدايت‌ و تكامل‌جامعه‌ها ايفا كرده‌ و مي‌كند و به‌ وسيله‌ روش‌ الگويي‌ استدلالي‌ كه‌ پيام‌ عاشورا هر دو را دربر دارد. و الگوي‌ تربيتي‌، اجتماعي‌، فرهنگي‌ و سياسي‌ جامع‌ براي‌ هدايت‌ بشريت‌، و الهام‌بخش‌ آزادمردان‌ و روشن‌ فكران‌ و مردمان‌ عدالت‌ خواه‌ است‌ كه‌ پيوسته‌ بخواهند مقاومت‌حسين‌ را در ستيز با اهل‌ ظلم‌ و زور، الگو قرار دهند.، در هر مورد ديگري‌، اين‌ نهضت‌ وسردار او نقطة‌ عطف‌ است‌. نظير: قدرت‌ ايمان‌، اعتماد به‌ نفس‌، اخلاص‌ در عمل‌، توكل‌بر خدا، آرمان‌ خواهي‌ و داشتن‌ عقيده‌ و پيام‌هاي‌ اخلاقي‌، سياسي‌ و اجتماعي‌، ثبات‌ درعقيده‌، اوج‌ عواطف‌ و محبت‌ و عشق‌، صبر و شكيبايي‌، نيايش‌ و دعا و ارتباط‌ با خدا،گذشت‌ از مال‌ و جان‌، ايثارگري‌ افراد و اصحاب‌ و اقوام‌، وفاداري‌ خانواده‌اي‌ كه‌ در هستي‌بي‌ نظير است‌، تغيير افراد در طول‌ نهضت‌ نظير دگرگون‌ شدن‌ حُر، و هم‌چنين‌ دنياطلبي‌ ومال‌پرستي‌ و استبداد و قدرت‌ طلبي‌ و انگيزه‌هاي‌ مخاطبين‌ متجاوز در مصاف‌ با اين‌نهضت‌ كه‌ به‌ واقع‌ انفجار تجلي‌ شقاوت‌ آنان‌ با گروهي‌ است‌ كه‌ علم‌ و انديشه‌شان‌ با آنان‌سخت‌ متفاوت‌ است‌ و نمي‌فهمند در مقابل‌ چه‌ كساني‌ قرار گرفته‌اند.



مسلماً، پيروزي‌ يك‌ فرد سياسي‌ كه‌ به‌ مصلحت‌ شخصي‌ و براي‌ رسيدن‌ به‌ مقام‌تلاش‌ مي‌كند، با پيروزي‌ مصلحين‌ حقيقي‌ كه‌ براي‌ اقامة‌ حق‌ و مصالح‌ عالية‌ اجتماع‌ وحاكميت‌ عدالت‌ و قانون‌، قيام‌ مي‌كنند، بسيار متفاوت‌ است‌. اين‌ مورد از جمله‌ موارد قابل‌استنتاج‌ از نهضت‌ عاشورا براي‌ هدايت‌ جامعة‌ امروزي‌ و سرمشق‌ والايي‌ براي‌ مردمي‌است‌ كه‌ به‌ طرفداري‌ از حق‌ قيام‌ مي‌كنند و اعمالشان‌ با حق‌ و مصلحت‌ مربوط‌ است‌.



نهضت‌ امام‌ حسين‌ و حركت‌ و قيام‌ او به‌ بشر فهماند كه‌ ظلم‌ و استكبار محكوم‌است‌ و تا وقتي‌ حق‌ بر باطل‌ پيروز نشود هدف‌ تعليم‌ و تربيت‌ هم‌چنان‌ مسخ‌ است‌.



پيام‌ اين‌ نهضت‌ به‌ سردم داران‌ تعليم‌ و تربيت‌ آن‌ است‌ كه‌، متوجه‌ حقيقت‌ باشند وخود را از آلودگي‌ افكار نادرست‌ پاك‌ نگه‌ دارند و به‌ هر مقدار كه‌ مي‌توانند در حسن‌ جريان‌امور اهتمام‌ كنند و امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر كنند و با شجاعت‌ وارد ميدان‌ خدمت‌شوند تا خدا و حقيقت‌ در اذهان‌ مطرح‌ باشد و رستگاري‌ نهايي‌ ممكن‌ گردد. اهل‌ استكبارو ظلم‌ مي‌خواهند به‌ جايي‌ رسند كه‌ خود را مالك‌ سرنوشت‌ ديگران‌ و يا خدا بدانند و هدف‌نهايي‌ آنان‌ فرعون‌ شدن‌ است‌. اگر كساني‌ پيدا نشوند كه‌ سطوت‌ اين‌ فراعنة‌ كوچك‌ وبزرگ‌ را در هم‌ شكنند و آنها را از خداوندگاري‌ِ كاذب‌ خودشان‌ خلع‌ نمايند، معلوم‌ نيست‌جامعة‌ بشر به‌ چه‌ منجلابي‌ مي‌افتد.



نهضت‌ حسين‌ بن‌ علي‌ (ع) ، چهرة‌ اصلي‌ ظالم‌ را آن‌ طور كه‌ هست‌ نه‌ آن‌ طور كه‌عوام‌ الناس‌ مي‌پندارند، ترسيم‌ كرد و نشان‌ داد كه‌ آدم‌هاي‌ تعدي‌ورز و دنيادار، بي‌خرد،حيوان‌ صفت‌ و منبعي‌ از اميال‌ِ پست‌اند. عوام‌ الناس‌ ممكن‌ است‌ مجذوب‌ آنان‌ گردند وغالباً چنين‌ شده‌ است‌، چراكه‌ چهرة‌ ظاهري‌ متجاوزين‌، گيرنده‌ است‌ و آثاري‌ از اقتدار وفراست‌ دارند و همين‌ ظواهر آراسته‌ و فراستي‌ كه‌ در آنهاست‌، موجب‌ مي‌شود كه‌ آدم‌هاي‌معمولي‌ گمان‌ كنند آدم‌هاي‌ بزرگ‌ همين‌هايند و بزرگي‌ همين‌ است‌ و بايد آنها را اسوه‌قرار داد. به‌ قول‌ سعدي‌:





  • ناكسان‌ را فراستي‌ است‌ عظيم
    ‌گرچه‌ تاريك‌ فكر و بدخويند



  • ‌گرچه‌ تاريك‌ فكر و بدخويند
    ‌گرچه‌ تاريك‌ فكر و بدخويند



ظالمين‌ و فرعون‌هاي‌ كوچك‌ و بزرگ‌ در هر جامعه‌اي‌ زياد و براي‌ مردم‌ عادي‌نظرگيرند. بايد يك‌ جريان‌ فكري‌ برخلاف‌ آن‌ باشد تا ظلم‌ ، يا تزوير مزوران‌ جا نيفتد وبشرپرستي‌ جاي‌ خداپرستي‌ را نگيرد. اين‌ موردي‌ است‌ كه‌ هميشه‌ در طول‌ تاريخ‌ اتفاق‌افتاده‌ و قرآن‌ با تكرار قصه‌ موسي‌ و فرعون‌ مي‌خواهد بشر را از اين‌ خطاي‌ عظيم‌ آگاه‌سازد. زيرا انسان‌ِ غيروارسته‌، اسير نفس‌ خويش‌ و متجاوزاست‌، و فساد و شرارت‌ راگسترش‌ مي‌دهد. جامعه‌اي‌ هم‌ كه‌ از اين‌ انسان‌ها تشكيل‌ شده‌ است‌، متجاوز و شرور وفاسدند. لذا اگر بپرسيم‌ چرا اين‌همه‌ جنگ‌ و خونريزي‌ و تباهي‌ در طول‌ تاريخ‌ وجودداشته‌، پاسخش‌ معلوم‌ است‌. عامل‌ عمدة‌ آن‌، نفس‌ اماره‌ در شكل‌ قدرت‌ طلبي‌ و استكباربوده‌، نه‌ نياز حقيقي‌، چه‌ نيازهاي‌ حقيقي‌ را مي‌توان‌ از راه‌هاي‌ درست‌ برآورده‌ كرد.



اساساً ظلم‌ و تعدي‌، نقطة‌ حساس‌ ظهور نفس‌ امارة‌ انسان‌ است‌ و نهضت‌ امام‌حسين‌ (ع) روي‌ اين‌ نقطة‌ حساس‌ انگشت‌ گذاشته‌، پيام‌ مي‌دهد كه‌ شرارت‌، فساد،استكبار، و خلاصه‌ پيروي‌ از نفس‌ موقوف‌. و مي‌گويد اي‌ آدم‌نمايان‌، آدم‌ باشيد. خداي‌يگانه‌ را بپرستيد و حقيقت‌ را درك‌ كنيد. جوامع‌ به‌ اين‌ درس‌ بزرگ‌ نياز دارند و اين‌عالي‌ترين‌ الگوي‌ تربيتي‌ است‌. اگر براي‌ تربيت‌، يك‌ هدف‌ نهايي‌ قايل‌ شويم‌ اين‌ نهايت‌هدف‌ تربيت‌ است‌. جنگ‌ امام‌ حسين‌ (ع) ، جنگ‌ معمولي‌ نيست‌. جنگي‌ براي‌ متوقف‌كردن‌ جنگ‌ها، جنگي‌ مقدس‌ و براي‌ خدا، و جنگي‌ براي‌ رستگاري‌ است‌.






  • گرچه‌ هر مرگ‌ است‌ بر مؤمن‌
    جنگ‌ شاهان‌ جهان‌ غارتگري‌ است‌
    جنگ‌ مؤمن‌ چيست‌؟ هجرت‌ سوي‌دوست
    آن‌ كه‌ حرف‌ شوق‌ با اقوام‌ گفت
    كس‌ نداند جز شهيد اين‌ نكته‌ را
    كو به‌ خون‌ خود خريد اين‌ نكته‌ را



  • شكرمرگ‌ پور مرتضي‌ چيزي‌ ديگر
    جنگ‌ مؤمن‌ سنت‌ پيغمبري‌ است‌
    ‌ترك‌ عالم‌، اختيار كوي‌ دوست‌
    ‌جنگ‌ را رُهباني‌ اسلام‌ گفت‌
    كو به‌ خون‌ خود خريد اين‌ نكته‌ را
    كو به‌ خون‌ خود خريد اين‌ نكته‌ را



تأثير تاريخي‌ نهضت‌ امام‌ حسين‌ تا به‌ امروز به‌ چشم‌ مي‌ا´يد و مي‌رود كه‌ همة‌انسان‌هاي‌ پاك‌نهاد را عليه‌ ظلم‌ و استكبار برانگيزد و تا جايي‌ برسد كه‌ اهل‌ حق‌ درسرتاسر جهان‌ بر اهل‌ باطل‌ پيروز شوند.



بسياري‌ از صالحان‌ و عارفان‌ و روشنفكران‌ كوشيده‌اند با منطق‌ و سازمان‌ دادن‌برنامه‌هاي‌ صحيح‌ تربيتي‌ به‌ بشر خدمت‌ كنند، اما افراد و جوامع‌ عصيانگر را نمي‌توان‌ بامنطق‌ و برنامه‌هاي‌ معمولي‌ به‌ راه‌ آورد. در نهايت‌، مبارزه‌ لازم‌ است‌. امام‌ حسين‌ با داشتن‌منطق‌ هدايت‌، سردمدار اين‌ مبارزه‌ است‌ و پيوسته‌ به‌ مردم‌ مي‌گويد مجذوب‌ قدرتمندان‌يا كانون‌هاي‌ قدرت‌ نباشيد. طرفدار موسي‌ باشيد نه‌ فرعون‌. چه‌ درس‌ بزرگي‌.



آن‌چه‌ از اخبار استنباط‌ مي‌شود، از كارهاي‌ اساسي‌ حسين‌ بن‌ علي‌ (ع) اين‌ است‌كه‌ او همواره‌ مسلمانان‌ جهان‌ را براي‌ بيداري‌ و مبارزه‌ جهت‌ داده‌ است‌. حسين‌ (ع) درنهضت‌ عاشورا در حين‌ جهادها و دلاوري‌ها، نكات‌ دلپذير عرضه‌ مي‌نمايد و به‌ فلسفة‌ديانت‌ اسلام‌ مي‌پردازد كه‌ آن‌ نوعي‌ زندگاني‌ نوين‌ و ديگرگوني‌ شعور است‌. امام‌حسين‌ (ع) به‌ طور عملي‌ تعليم‌ مي‌دهد كه‌ در مقابل‌ ظلم‌ مقاوم‌ باشيم‌ و اگر مجبور به‌تسليم‌ شديم‌، نارضايتي‌ باطني‌ را از دست‌ ندهيم‌ كه‌ تسليم‌ باطني‌، خود به‌ منزلة‌ ظلم‌ واستكبار است‌. درس‌ مهم‌ ديگري‌ كه‌ اين‌ نهضت‌ مي‌دهد، داشتن‌ِ منطق‌ روح‌ حق‌ طلبي‌در مبارزه‌ است‌. چنان‌كه‌ امام‌ حسين‌ (ع) در حين‌ جنگ‌ سخن‌ مي‌گفت‌ و نصيحت‌مي‌كرد.، درس‌ ديگر اين‌ كه‌ شئونات‌ دنيوي‌ بي‌ ارزش‌ است‌؛ چنان‌ كه‌ انسان‌ وارسته‌ به‌راحتي‌ از آن‌ مي‌گذرد. امام‌ حسين‌ (ع) عملاً نشان‌ داد كه‌ جهاد در راه‌ خدا و رسول‌، ازمحبت‌ ابناء و اَزواج‌ و عشيره‌ و مساكن‌ و تجارت‌ و غيره‌ برايش‌ مهم‌تر است‌ و اين‌ خواستة‌قرآن‌ بود. ( قُل‌ اِن‌ كان‌َ آباؤُكُم‌ و اَبناؤُكُم‌ و اِخوانُكم‌ و أزواجُكم‌ و عشيرَتُكم‌ و اموال‌ٌاءِقْتَرَفْتُمُوها، و تِجارة‌ٌ تَخشون‌َ كَسادَها، و مساكِن‌ُ تَرضَوْنها، اَحَب‌َّ اِلَيكُم‌ مِن‌َ اللّه‌ِ و رَسُولِه‌ِ،و جهادٍ في‌ سبيله‌ِ، فَتَربَصّوا حَتّي‌ يأتِي‌َ اللّه‌ُ بِاَمْرِه‌. ) .



از جمله‌ شاخص‌هاي‌ مهم‌ نهضت‌ عاشورا و يكي‌ از نكته‌هاي‌ دلپذير و برجسته‌براي‌ الگو قرار دادن‌ در امور سياسي‌ و تربيتي‌ و اجتماعي‌ صفت‌ شجاعت‌ است‌. شجاعت‌،از جمله‌ فضايل‌ برجسته‌ و نمونه‌هاي‌ عملي‌ فضايل‌ اخلاقي‌ و آزادمنشي‌ حسين‌ بن‌علي‌ (ع) است‌ كه‌ تن‌ را حقير مي‌شمارد و دلباختة‌ حقيقت‌ مي‌گرداند. حالتي‌ است‌ نفساني‌و روحاني‌، كه‌ حد وسط‌ بين‌ تهور و جُبن‌ است‌ و دارندة‌ آن‌ داراي‌ نفس‌ خاص‌ و ممتازي‌است‌ كه‌ عوامل‌ ترس‌ و جُبن‌ و كُندي‌ و تندي‌ و سستي‌ و گستاخي‌ بر او مسلط‌ نمي‌شود.بر اهل‌ خرد پوشيده‌ نيست‌ كه‌ وجود و مدت‌ بقاي‌ اُمَم‌ و سربلندي‌ آنها وابسته‌ به‌ ميزان‌بهره‌اي‌ است‌ كه‌ از شجاعت‌ داشته‌ باشند و عوام‌فريبي‌، ترس‌ از انتقاد، احتياط‌هاي‌ بي‌جا،اختناق‌ افكار، تندروي‌ها، وطن‌ فروشي‌، همه‌ نشانة‌ نداشتن‌ صفت‌ شجاعت‌ است‌.همانطور كه‌ صراحت‌ لهجه‌، احترام‌ به‌ آزادي‌ ديگران‌ و بيم‌ نداشتن‌ از انتقاد، مقاومت‌ دربرابر سختي‌هاي‌ روزگار آگاه‌ ساختن‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ حق‌ و عدالت‌ متأثر از داشتن‌شجاعت‌ است‌، و اين‌ است‌ سر حادثة‌ كربلا؛ كربلا يك‌ آزمايش‌ واقعي‌ بود در هستي‌ كه‌هركس‌ قادر نيست‌ از عهدة‌ آن‌ برآيد.



قيام‌ عاشورا كه‌ در بارگاه‌ الهي‌ پايه‌اي‌ مخصوص‌ دارد و حسين‌ (ع) را به‌ ذروة‌احساسات‌ اعلاي‌ عاشقانه‌ رسانيده‌ و آزادي‌ را در او اعتلا داده‌ و اخلاق‌ و سلوك‌ آن‌حضرت‌ را در غَزَوات‌ و حالات‌ ديگر، راهنماي‌ معرفت‌ و تحقيق‌ كرده‌ و به‌ عنوان‌عالي‌ترين‌ و جامع‌ترين‌ برنامه‌هاي‌ اخلاقي‌، مد نظر قرار داده‌، به‌ ما مي‌ا´موزد كه‌ مسلمانان‌از مرگ‌ نهراسند و صاحب‌ عشق‌ و عرفان‌ِ دين‌ حق‌ گردند، كه‌ قوت‌ جاذب‌ و سكوي‌ پرواز ونيمة‌ ديگر هستي‌ آدمي‌.



نمونة‌ بارز آثار تربيتي‌ اين‌ عشق‌ِ بدون‌ ترس‌ از مرگ‌ را در وفاداري‌ و برادري‌ وروابط‌ پدر و فرزند و برادر و خويشان‌ در واقعة‌ كربلا ملاحظه‌ مي‌كنيم‌. چنان‌ پيوندي‌ بين‌حسين‌ و نزديكان‌ او برقرار بوده‌ كه‌ نه‌ تنها هيچ‌ يك‌ در عقيده‌ و عزم‌ او مخالفت‌نمي‌كردند، بلكه‌ به‌ پيروي‌ از او جان‌ مي‌دادند و اين‌ سبب‌ مي‌شود كه‌ همه‌ ساله‌، نهضت‌عاشورا زنده‌ شود و اين‌ زنده‌ شدن‌، در جهان‌ به‌ منزلة‌ بزرگ‌ترين‌ مكتب‌ تربيتي‌، اجتماعي‌و سياسي‌ قابل‌ مطالعه‌ و از شاخص‌هاي‌ مهم‌ الگو قرار دادن‌ براي‌ هدايت‌ جامعه‌ است‌.مكتبي‌ كه‌ با برافراشتن‌ يك‌ پرچم‌ بر بام‌ يك‌ خانه‌ يا مسجد يا حسينيه‌، گروهي‌ را گرد هم‌مي‌آورد. هرا´نچه‌ براي‌ انسان‌هاارزشمنداست‌، رها مي‌كنند و در سالروز آن‌ واقعه‌ عزاداري‌مي‌كنند.



تشكل‌هاي‌ مذهبي‌ به‌ وجود مي‌آورند، و با هم‌ متحد مي‌شوند، و بزرگ‌ترين‌ سندسياسي‌، اجتماعي‌ و تاريخي‌ در برابر باطل‌ و ستم‌، استبداد و استعمار و غصب‌ حقوق‌انسان‌ها مي‌گردند. نهضت‌ عاشورا چنين‌ جرياني‌ است‌.




/ 1